کد خبر: ۴۲۶۵۴
زمان انتشار: ۱۳:۰۶     ۰۴ اسفند ۱۳۹۰
آويني فيلم: يكي از مسائلي كه به عنوان كاركردهاي رسانه هاي جمعي در بين گروه هاي آكادميك از آن نام برده مي شود بحث چگونگي انتقال مفاهيم و ارزش ها به اقشار مختلف جامعه توسط رسانه هاست.
اين موضوع در عصر رسانه ها آن قدر مورد توجه قرار گرفته كه بسياري از پژوهشگران حوزه رسانه دائماً بر اين موضوع تأكيد دارند كه ايجاد فرآيند جامعه پذيري از طريق رسانه ها مي تواند به رشد و تعالي جامعه همراه با فرهنگ بومي كمك به سزايي كند.

از سوي ديگر هميشه اين موضوع هم قابل توجه است كه وجود شرايطي كه در آن آرمان ها و ارزش هاي اجتماعي از طريق رسانه ها به شهروندان انتقال پيدا كند مي تواند به عنوان يك پيشگيري اجتماعي در مقابل بسياري از ناهنجاري ها محسوب گردد. ناهنجاري هايي كه در حوزه فرهنگ براي جامعه مي تواند بسيار هزينه زا و مشكل آفرين باشد.
بسياري بر اين باورند كه در حوزه هايي كه رسانه و جامعه شناسي با هم پيوند مي خورند بايد برنامه منظمي تبيين كرد، برنامه اي كه بتواند در روند كلي جامعه پذيري اقشار جامعه، مانند قشر جوانان تأثير فوق العاده مثبتي داشته باشد.

در اين ميان بايد به اين مسئله هم توجه داشت كه رسانه ها در حل مشكلات اجتماعي اساسي و ريشه اي هم مي توانند نقش بزرگي ايفا كنند. به عنوان نمونه بحث هويت و هويت سازي بومي يكي از مسائل بسيار مهمي است كه اين رسانه ها مي توانند در آن نقش مهمي داشته باشند. چرا كه رسانه هاي تصويري با استفاده از زبان تصوير، توانايي گسترده اي در به دست آوردن نبض فكري شهروندان دارند و قادرند پس از تسلط بر جريان فكري جامعه آنان را به سمت صحيح هدايت كنند.
براي ملموس تر شدن اين موضوع مي توان به مسائل امروز جامعه نگاهي كرد. يكي از مهم ترين مسائل اجتماعي ما بحث هويت و انگاره هاي هويتي است، به گونه اي كه مهم ترين دغدغه هاي امروز جامعه شناسان ايران را مي توان بحث چگونگي انتقال مفاهيم هويتي به جوان ايران دانست.
در اين ميان به نظر مي رسد كه يكي از مهم ترين ابزارها در اين راه رسانه ها به ويژه تلويزيون است، رسانه اي كه با زبان تصوير فراگير خود قدرت تأثيرگذاري شگرفي دارد.

بدون ترديد اگر بخواهيم به صورت جزئي تر به مسئله هويت و چگونگي هويت سازي از طريق رسانه ملي توجه داشته باشيم بايد به مسئله اسطوره هاي بومي و ملي توجه كرد. چرا كه هميشه در بحث هويت سازي بومي بحث چگونگي نمايش اسطوره ها از طريق رسانه بسيار حائز اهميت مي باشد.
شوق پرواز، گامي در جهت هويت سازي
در اين بين شايد با نگاهي به سريال يدالله صمدي يعني «شوق پرواز» كه درباره زندگي سرلشگر خلبان شهيد عباس بابايي است بتوان بهتر اين موضوع را لمس كرد.

شوق پرواز را مي توان از آن دست محصولات سيما دانست كه علاوه بر فيلمنامه منسجم، توانسته زندگي يك قهرمان ملي را به خوبي به تصوير بكشد. علاوه بر اين داستان «شوق پرواز» با تيزبيني نويسنده فيلمنامه اش به حال حاضر پيوند خورده و همين موضوع فضاي سريال را ملموس تر كرده است. چرا كه شخصيت و نقشي كه ستاره اسكندري به عنوان يك پژوهشگر درباره زندگي شهيد بابايي برعهده گرفته باعث شده است كه مخاطب در طول داستان سريال اين حس را به همراه نداشته باشد كه تنها به تماشاي يك سريال بيوگرافي نشسته است. بلكه مخاطب در اين سريال شخصيت هايي را در زمان حال مي بيند كه به دليل غرق شدن در روزمرگي نسبت به برخي چيزها مانند زندگي اسطوره هاي ملي خود بي تفاوت شده اند، اما يك تلنگر آنها را از حالت شبيه به فراموشي بيرون مي آورد. كاراكتري كه ستاره اسكندري و همسر از خارج بازگشته اش برعهده گرفته اند دقيقا گوياي همين تيپ آدم ها -كه در جامعه امروز هم هستند- مي باشد.

در واقع داستان سريال از همين افراد فراموشكار شروع مي شود. گويي كه نويسنده فيلمنامه سعي كرده كه با نشان دادن چنين افرادي از همان آغاز داستان اين موضوع را به بيننده منتقل كند كه حتي چنين افرادي هم با شناختن قهرمانان ملي تسليم مي شوند. از سويي، اينكه در آغاز سريال اين موضوع مطرح مي شود بيانگر اين مسئله است كه هم كارگردان و هم نويسنده سعي داشته اند كه به مخاطبان خود بگويند كه اين افراد هنوز ناشناخته مانده اند.

اما در ادامه روند سريال مسائلي كه هم از لحاظ فني و هم از لحاظ هنري به چشم مي خورد باعث شده كه «شوق پرواز» يكي از آن سريال هايي باشد كه مخاطب را جذب مي كند. از جمله بازي خوب شهاب حسيني و الهام حميدي كه توانسته اند زندگي عارفانه شهيد بابايي را براي بيننده ملموس كنند. همچنين نكته اي كه مي توان روي آن تأمل داشت بحث اصل امانتداري و حفظ روايت است، چرا كه معمولا در چنين سريال هايي كه ماهيت بيوگرافي گونه دارند اين يكي از اصول مهم محسوب مي شود. در واقع هر چه زندگي شخص مورد نظر براساس اصل قصه واقعي زندگي به صورت جذاب تري بيان شود مخاطب بيشتري با آن ارتباط برقرار خواهد كرد.

علاوه بر اين موضوع در بحث فني سريال هم گفتني هايي وجود دارد . از همان زمان ابتدايي كه بحث ساخت چنين سريالي مطرح شد يكي از مهم ترين دغدغه ها اين بود كه صحنه هاي نبرد هوايي براي بيننده به خوبي و جذاب به تصوير كشيده شود و از شواهد موجود مي توان گفت كه دست اندركاران از پس اين موضوع برآمده اند.
هر چند كه بايد در اين زمينه براي ساخت چنين سريال هايي بيشتر تلاش كرد چرا كه جلوه هاي ويژه در ساخت سريال هاي اين چنيني فوق العاده مي تواند جذاب باشد.

علاوه بر تمام مسائل بيان شده نبايد از اين موضوع چشم پوشي كرد كه سريال هايي مانند «شوق پرواز» كه داستان زندگي يكي از قهرمان هاي ملي را روايت مي كنند در مباحث اجتماعي هم مهم به حساب مي آيند. چرا كه در واقع اين گونه سريال ها مي توانند در فضاي جامعه موج فكري ايجاد كنند. همچنين ديگر نبايد از اين مسئله غافل شد كه يكي از مهم ترين دغدغه هاي امروز جامعه ايران بحث هويت بومي و تهاجم فرهنگي غرب به اين هويت است، در اين باره بدون ترديد بهترين راه مقابله، كار فرهنگي خواهد بود كه ساخت چنين سريال هايي يكي از همين كارهاست.

نياز نسل جوان به شناخت اسطوره هاي بومي
شايد براي درك بهتر مسئله مهم هويت سازي از طريق رسانه بتوان به يك مثال عيني اشاره كرد. سال دو هزار هنگامي كه فيلم «گلادياتور» به كارگرداني ريدلي اسكات و با بازي راسل كرو توليد شد و پس از اينكه اين فيلم توانست جايگاه خوبي در فروش و جشنواره ها پيدا كند بسياري از شركت هاي توليد لباس شروع به توليد تي شرت هايي كردند كه روي آن عكس ماكسيموس، شخصيت اسطوره اي فيلم گلادياتور حك شده بود. پخش اين لباس ها تنها به خود جوامع غربي محدود نشد و خيلي زود سر و كله اين محصولات در بازارهاي آسيايي هم پيدا شد. در واقع در اين مثال مي توان به وضوح اين موضوع را ديد كه توليدكنندگان اين محصولات سعي كردند كه براي جوامعي به جز جوامع غربي هويت سازي كنند، هويتي كه از طريق مجموعه اي رسانه اي مانند هاليوود به وجود آمد و سپس از اين طريق به ديگر جوامع منتشر گرديد. حال اين سؤال پيش مي آيد كه براي پاسخ دادن به تهاجم هويتي خاموش و به نوعي استحاله فكري جوانان در جامعه چه بايد كرد؟ بدون شك براي پاسخ به اين موضوع بايد به اين مسئله توجه كرد كه ساخت سريال هايي مانند «شوق پرواز» كه به نوعي در جامعه نقش معرف الگوها و اسطوره هاي وطني و بومي را دارد بايد بيشتر و با برنامه ريزي كامل تري ادامه پيدا كند و اين مسئله درحالي است كه جامعه ايران از اين لحاظ بسيار غني تر از ديگر جوامع مي باشد.

در اين راستا نبايد فراموش كرد كه جامعه جوان امروز ايران به شدت تحت تأثير رسانه هاي بصري مانند كانال هاي تلويزيوني است و در واقع اين رسانه ها هستند كه مي توانند در انتقال پيام هاي اجتماعي به آنها گام مؤثري بردارند. همان طوري كه براساس شواهد موجود مي توان تأثير نمايش سريال هايي اين چنيني بر جامعه جوان را ديد. از لحاظ جامعه شناختي، اقشار جامعه نيازمند شناخت اسطوره هاي خود به زبان هاي جذابي مانند سينما و تلويزيون هستند و در واقع از اين راه آنان براي خود الگوهايي مي يابند، چرا كه نسل جوان هميشه به دنبال الگوهايي براي خود است، و اگر رسانه به آنها مدلي بومي ارائه نكند خواه ناخواه ممكن است آنان به سمت انتخاب الگوي خود در جامعه غربي بروند كه اين موضوع بخش مهمي از تهاجم فرهنگي محسوب مي شود.

به همين علت ها مي توان سرمايه گذاري براي ساخت چنين محصولاتي را تنها سرمايه گذاري در زمينه هنري ندانست بلكه آن را مي توان هزينه كردن در راه روند جامعه پذيري نسل هاي مختلف به حساب آورد كه اين موضوع نشان از اهميت نقش رسانه ها در مسائل جامعه شناختي است.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها