به گزارش پایگاه 598 به نقل از الف، همیشه بحث توقیف یا توقف اکران فیلمهای سینمایی، یکی از داغترین خبرهایی
است که در حوزهی اخبار فرهنگی کشور منتشر میشود و وقتی که فیلم توقیفشده
قبلاً مجوز نمایش را اخذ کرده باشد؛ طبیعتاً حواشی بیشتری را به همراه
خواهد داشت.
سال گذشته فیلم پنجاه کیلو آلبالو باوجود اکران و فروش نزدیک به 14 میلیارد
تومان، به دلیل اعتراضات گسترده علیه فیلم از برنامهی پخش سینماها حذف
شد.
این اتفاق زمانی افتاد که معترضین وزیر ارشاد را حتی به یکبار دیدن فیلم
دعوت کرده بودند و علی جنتی پس از دیدن پنجاه کیلو آلبالو، به نامناسب
بودن آن اذعان کرد و گفت: « فیلم ٥٠ کیلو آلبالو با وجود آنکه مجوز اکران
گرفته و از آن هم استقبال شده، اشکالات فراوانی دارد. من پس از
اعتراضهایی که توسط برخی رسانهها انجام شد، شخصا آن را بازبینی کردم.
واقعا فیلم نامناسب و مغایر سیاستهای دولت است.
علی جنتی درباره نظر خود درباره محتوای این فیلم پرحاشیه اظهار داشت:
فروپاشی و سقوط خانواده را ترویج میکند و با آرایش نامناسبِ بازیگران
الگوی نامناسبی را ارائه میدهد؛ بنابراین من شخصا مخالف اکران این فیلم
هستم. ربطی به مخالفت برخی رسانهها هم ندارد.
وی در پاسخ به این سوال که دراین صورت چه کسانی مسئول آن هستند؟ گفت:
کسانی که مجوز اکران آن را دادهاند و منتخب وزارت ارشاد هستند. این جزء
اشتباهات آنان است. »
اصرار به دیدن وزیر ارشاد وقت از فیلم مجوز گرفته وزارتخانه اش از آنجا شدت
گرفت که سازمان سینمایی بارها در مقابل اعتراض مردم، نمایندگان مجلس دهم
که اغلب آن را اصلاح طلبان تشکیل داده بودند از مجوز داده شده دفاع می کرد و
آن فیلم را بدون اشکال برای نمایش عنوان می کرد.
پس از اظهارنظر علی جنتی و توقف اکران فیلم پنجاه کیلو آلبالو، حالا نوبت
اعتراض برخی از اهالی سینما به این تصمیم بود. اعتراضات حول این محور بود
که چرا باید فیلمی که از ممیزی های وزارت ارشاد عبور کرده و مجوز رسمی پخش
را اخذ نموده و رکورددار فروش در زمان خود بوده توقیف شود!
در این موضوع میتوان به هر دو سمت قضیه حق داد و برخی از دلایل آنها را
قابلتأمل دانست. در مورد فیلم 50 کیلو آلبالو بهمانند برخی دیگر از فیلم
های توقیفشده بدون آنکه به یک جمعبندی در مورد علل وقوع آن صورت بگیرد
تصمیمگیری شد. همچنین پس از آن اتفاق یک برنامهریزی برای اتخاذ تصمیماتی
برای جلوگیری از به وجود آمدن چنین مسائلی انجام نشد که اگر اینگونه شده
بود موضوع توقیف یک فیلم مجوز دار و اکران شدهی دیگر در این روزها مطرح
نمیشد.
در مورد فیلم پنجاه کیلو آلبالو نظر شخص وزیر پس از دیدن فیلم هم به نظر
مخالفان نزدیک بود و این هم نظری زمینهساز توقیف فیلم باوجود مخالف های
فراوان بود. اما چه بهتر بود که علی جنتی در آن ایام، پیش از به نمایش
درآمدن فیلم آن را تماشا میکرد و در مورد آن بهصورت شخصی و یا با مشورت
دیگران تصمیم میگرفت تا نه سرمایههای مالی به هدر بروند نه سرمایههای
فرهنگی و اخلاقی کشور.
آن اتفاق درس عبرتی برای مسئولان فعلی که بعضا آن زمان هم حضور داشتند نشد و
حالا هم فیلمی مورد اعتراض افراد زیادی از فعالان فرهنگی و سینمایی قرار
گرفته که اتفاقا آنان هم وزیر فرهنگ و ارشاد را تشویق به دیدن فیلم با
خانوادهی محترمش میکنند.
متاسفانه آنچه باعث نگرانی بیشتر شد موضعگیری محمد مهدی حیدریان رییس
سازمان سینمایی در این باره بود که گفت همچنان پای مجوز صادرشده برای این
آثارخواهد ایستاد وتاکید کرد : سابقه ما تا به امروز هم نشان داده که
اینگونه عمل خواهیم کرد.
نمی دانیم این اظهارات را پای یک تصمیم جمعی در وزارت ارشاد بگذاریم یا به حساب نوعی «لجاجت سینمایی»؟
متأسفانه نظارت بر یک اثر هنری آن هم در فضایی مانند سینما و مخاطبان انبوه
عامه اش تا جایی بغرنج شده که تنها امید مخالفان برای تجدیدنظر در مورد
اثر، اعمالنظر وزیر مربوطه بهواسطهی دیدن ابتذال مورد بحث در یک فیلم
است!
تا چه زمانی باد منتظر ماند تا شاهد اکران و انتشار یک اثر هنری بدون
کوچکترین خلل در آن باشیم. به بیانی دیگر چه زمانی خواهد رسید که در مورد
انتشار آثار هنری یک جمعبندی میان موافق و مخالف صورت گیرد و مجوز صادرشده
برای آثار، بهمنزلهی حکم قطعی بوده و تمام جوانب در مورد آن اتخاذ شده
باشد؟
اولین موضوعی که به نظر میرسد باید در مورد آن به نتیجه رسید، اجماع و
همفکری تمام افراد و ارگان های دخیل در تصمیمگیری های مربوط به مسائل
فرهنگی است. تا زمانی که یک اساسنامه، قانون و یا تعیین حد و حدود
اعمالنظر و دخالت در مورد آثار تبیین نگردد این موضوع بهجای خود باقی
خواهد ماند.
در پایان و بنا بر خواستهی برخی افراد مبنی بر به تماشا نمودن فیلم چون
«اکسیدان» توسط وزیر ارشاد و خانواده ایشان، باید این نکته را عنوان کرد که
اگر ایشان تماشای این فیلم را در شأن یک خانوادهی ایرانی دانستند نقطه
نظرات مثبت خود را اعلام کنند و اگر آن را نامناسب دیدند در درجه اول از
نمایش چنین فیلم های جلوگیری کنند و در وهلهی بعد دستور نظارت جدی برای
عدم ساخت چنین آثاری را بدهند.
در مورد فیلم مذکور لازم به ذکر است که حتی تعیین محدودهی سنی هم برای آن
صورت نگرفته و اگر یک خانواده با فرزندان خود به تماشای آن بنشیند، باید
آمادگی شنیده شدن کلمات آنچنانی را داشته باشند.
بهعنوان مثال شنیدن دیالوگی که در آن خطاب قرار دادن یک زن مطلقه با
کلماتی نظیر: شراب کهنه و پلنگ خسته! صورت میپذیرد مناسب هر سنی است؟ آیا
صحبت کردن از عمل ختنه در یک فیلم برای خنداندن بیننده صحیح است؟ آیا دایره
لغات و هنر طنزپردازان کشور تنها محدود به استفاده از کلمات اینچنین است؟
و آنکه اینگونه شوخیها را مناسب فروش فیلم خود میبینند؟ اگر اینگونه
اصطلاحات و این صحنهها جزو عوامل فروش فیلم های سینمای ایران است، به واقع
که باید به حال این سینما گریست.
امیدواریم وزیر محترم ارشاد زمانی که به همراه خانوادهی خود تماشای فیلم
نشستند و چنین کلماتی در سالن سینما طنینانداز شد، شرمندهی خانوادهی خود
نشوند؛ چرا که سهم ایشان در شرمندگی دو چندان است.