سلام علیکم و رحمة الله و برکاته بسم الله الرحمن الرحیم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا ابیالقاسم محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین لاسیما علی بقیة الله فی الأرضین ارواحنا لآماله الفداء و عجل الله تعالی فرجه الشریف. قال الله تعالی فی مُحکَمِ کِتابِه: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَ مَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ». خدای متعال در این آیه شریفهای که محضر شما قرائت کردم به اهل ایمان توصیه میکند، خطاب آیه به اهل ایمان است؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا». توصیه میکند که یهود و نصاری را به عنوان ولیّ خودتان انتخاب نکنید. یکی از تکالیف مهمی که در عصر حاضر تأکید بر روی آن لازم است و اگر آن را رعایت نکنیم وعدهای که خدای متعال در این آیه داده برای ما محقق میشود، همین مسأله مرزبندی با یهود و نصاری است. خدای متعال میفرماید: «بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ». بعضی از این یهود و نصارایی که شما میبینید با یکدیگر روابط پنهانی دارند، به اصطلاح ساده زدوبند و طراحی دارند. لذا وقتی شما با برخی از آنها دست دوستی میدهید، خدای متعال نعمت هدایت را از شما سلب میکند. این یک توصیه کلی است که خدای متعال به تمام مؤمنین و در تمام عصرها کرده است.
سؤال بنده این است که مصداق این آیه شریفه در سال 1396 چیست؟ آیا این آیه شریف الآن و در عصر حاضر مورد توجه ماست یا اینکه مصادیق و بحثهایی وجود دارد که خدای ناکرده مصداق عملنکردن به این آیه میباشد؟ یکی از مسائلی که به نطر بنده امسال و سالهای آینده مصداق قبول ولایت یهود و نصاری میباشد، مسأله هدفگذاری برای جامعه اسلامی است. بسیاری از متدینین ما از آب شب هم پرهیز میکنند، حلال و حرامها را جدی میگیرند. مثلاً در ماه مبارک رمضان به صورت بسیار جدی عبادت را در دستور کار خود قرار میدهند؛ ولی این دوستانِ متدین ما توجه نمیکنند که بخش مهمی از عبادتها و توصیههای پیامبران به این موضوع اختصاص دارد که چه چیزی به عنوان هدف اداره جامعه قرار گیرد. یعنی اگر شما به آیات قرآن و روایات اهل بیت عصمت و طهارت رجوع بفرمائید، میبینید که بخشی از توصیهها –که به نظر بسیاری از کارشناسان این بخش از توصیهها، بخش مهمتر دین نیز محسوب میشوند- به مسأله هدفگذاری در جامعه اختصاص دارد.
بنده از جمع حاضر و از مؤمنین حاضر در مصلای قدس در روز بابرکت عید سعید فطر سؤالی را میپرسم و استدعا میکنم که این سؤال را در ذهن خودتان مرور کنید. سؤال این است که اساساً کل فرایند انقلاب اسلامی و کل حرکت جامعه اسلامی به دنبال چیست؟ اینکه ما از هدف جامعه اسلامی بحث کنیم، یک بحث دینی است و به نظر بسیاری از کارشناسان، یک بحثِ دینی بسیار مهم نیز میباشد. این موضوع که ما قلهها را معلوم کنیم و بدانیم به کدام سمت میخواهیم حرکت کنیم، یکی از مسائلی است که در گفتگوهای دینیِ جامعۀ ما کمتر راجع به آن صحبت میشود. وقتی ما راجع به اهداف جامعه و اهداف کلان حرکت مؤمنین بحثی به میان نیاوردیم، یهود و نصاری، و کفار و منافقین ورود پیدا کرده و اهداف جعلی را به عنوان هدفِ جامعه اسلامی به همه ما معرفی نموده و بیتالمال مسلمین را خرج تحقق این اهداف میکنند. پس یکی از مصادیقی که میتوان به آن به عنوان مصداق عدم قبول ولایت یهود و نصاری توجه کرد، این است که اجازه ندهیم سازمانهای بینالمللی و یهود و نصارایی که بر سازمانهای بینالمللی مسلط هستند برای جامعه ایمانی ما هدفگذاری کنند.
همه شما بحث اسناد بینالمللی را مرور کردهاید. بحث راجع به سند 2030 و مجموعهای از اسناد بینالمللی، یک بحث داغ و بهروز میباشد؛ ولی در این بحثها کمتر به این موضوع توجه شده است که سند 2030 چه هدفی را دنبال میکند. اشکالاتی به سند 2030 وارد شده است؛ مثلا گفتهاند که سند 2030 برخی از تعاریف را در درون خود جای داده که این تعاریف مورد پذیرش فرهنگِ مذهب نیستند. اما سؤالی که جای طرح دارد این است که هدف غایی و نهایی سند 2030 چیست؟ مگر نه این است که سازمانهای بینالمللی سند 2030 را به ما پیشنهاد دادهاند برای اصلاح نظام آموزشی و تحول در نظام آموزشی. خب جا دارد سؤال کنیم که سند 2030 چه هدف نهایی را دنبال میکند. بنده از محضر مؤمنین محترمی که در مصلای قدس حضور دارند استدعا میکنم این سؤال را جدی بگیرند؛ هر وقت بحثی را به ما پیشنهاد دادند، قبل از اینکه ساختار بحث یا یک پارگراف از یک کتاب یا یک سند را بررسی کنیم، ببینیم نویسندگان این سند و این مطلب و کتاب چه هدفی را بحث میکنند. آیا این هدف با اهداف شریعت ما در تناسب است یا در تعارض؟ خودِ این موضوع، یک سرفصل گفتگوست.
لازم است که بنده در این وقت محدود خدمت شما گزارش دهم که بر روی جلد سند 2030 نوشته شده است که به دنبال دگرگونسازی جهان به سمت توسعه پایدار است. نویسندگان این سند تصریح کردهاند که هدف، تحقق توسعه پایدار است. البته مطلع هستید که در شرایط فعلیِ کشور فقط با سند 2030 روبرو نیستیم؛ نهادهای بینالمللی، مجموعهای از اسناد بینالمللی را به ما پیشنهاد کردهاند که همه این اسناد در یک هدف مشترک هستند؛ این هدف تحقق توسعه پایدار است. اگر ما از یهود و نصارای عصر خودمان و از سازمانهای بینالمللیِ فعال در کشورمان بپرسیم به دنبال چه هستید، در یک جمله خواهند گفت ما میخواهیم در ایران تحولاتی ایجاد کنیم که ایران به سمت توسعه پایدار حرکت کند. همانطور که اطلاع دارید، در سال 2015 سازمان ملل متحد، سندی نوشته است موسوم به «سند 2030 سازمان ملل». این سند، غیر از سند 203 یونسکو است که همه راجع به آن گفتگو میکنند. در این سند تصریح شده است که باید در ایران و سایر نقاط جهان 17 کار انجام شود، تا ما به سمت توسعه پایدار حرکت کنیم.
همینجا داخل پرانتز عرض کنم که مؤمنین توجه داشته باشند پیامبر فرمود من اصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم. اگر کسی به وضعیت مسلمانان اهتمام نداشته باشد، پیامبر به صراحت فرموده است که او مسلمان نیست، علامت اصلی مسلمانبودن، اهتمام به اصلاح امور مسلمین است و مهمترین بخشی که همه باید اهتمام داشته باشیم این است که چه هدفی را پیش روی ما قرار دادهاند. ما نباید عبادت را در نمازهای خاص و روزههایی که میگیریم خلاصه نموده و تلقی کنیم که این عبادات یک مسأله فردی هستند. یکی از سیاسیترین و اجتماعیترین مناسک اسلام همین نماز عید فطر است. در نماز عید فطر باید مسائلی که جامعه اسلامی به آن مبتلا هست را مورد بررسی قرار دهیم. یکی از این مسائل این است که ما با خطر تغییر هدف در جامعه اسلامی روبرو هستیم. سازمانهای بینالمللی اهدافی را به ما پیشنهاد میدهند که این اهداف آرمانشهر ما نیستند و ما را به سرمنزل مقصود نمیرسانند. ما باید به این سمت برویم که به فضل الهی همان اهدافی که اهل بیت عصمت و طهارت برای جامعه ما تعریف کردهاند را در سازمانها و نهادهای برنامهریزِ کشور مورد توجه قرار دهیم.
2.
لذا راجع به مسأله توسعه پایدار یک سؤال مطرح میباشد؛ این هدف چه عیبی دارد که ما میگوییم هدف خوبی نیست. بالآخره توسعه پایدار یک کلمه است و متأسفانه بعضیها خوشباور هستند و به مجرد اینکه یک کلمه زیبا مطرح میشود، این کلمه زیبا را میپذیرند و میگویند چیز خوبی است. ممکن است در ذهن برخی از نخبگان ما توسعه پایدار به ظاهر یک هدف جذاب باشد. ولی باید توجه کنیم که ذیل مفهوم توسعه پایدار حداقل صد مفهوم مطرح است؛ یعنی نظامی از مفاهیم و اصطلاحات ذیل چتر کلمه توسعه پایدار مطرح است و اگر کسی میخواهد قضاوت کند که توسعه پایدار امری مطلوب است یا نامطلوب، راه منطقی این است که حداقل این صد مفهوم که ذیل توسعه پایدار مطرح است را بررسی کند. عرض فنی بنده این است که ما با یک اصطلاحِ بسیط روبرو نیستیم، ما با یک اصطلاح مرکب روبرو هستیم. وقتی گفته میشود توسعه پایدار، مجموعهای از مفاهیم مطرح است.
بنده چند مورد از این مفاهیم را خدمت شما مطرح میکنم تا واضح شود که چرا نخبگان بصیر در عصر انقلاب اسلامی توسعه پایدار را امری جذاب نمیدانند. یکی از مفاهیمی که در ذیل توسعه پایدار مطرح میباشد، مفهوم رباست. همه شما فریاد بلند و رسای مراجع قم را راجع به مسأله ربا شندیدهاید. مسأله ربا جنگ با خداست و حرمت ربا به دلیل این است که ربا، نظام روابط اجتماعی را به چالش میکشد. مسأله ربا یک امر مذموم است و همه مؤمنین میدانند. ما ذیل سیاستهای پولی و مالیای که در نظام بانکداری و نظام پولیِ مبتنی بر توسعه مطرح میشود، مسأله ربا را به رسمیت شناختهایم، منتهی نام آن به بهره بانکی و سود سپرده تغییر یافته است. وقتی گفته میشود قرار است کشوری توسعه پیدا کند، حتماً همه کارشناسان اذعان میکنند که توسعهیافتگی بدون تحول در سیاستهای پولی و مالی یک کشور امکان ندارد. حالا سیاستهای پولی و مالی مبتنی بر چیست؟ مبتنی بر نرخ بهره. این موضوع مهمی است. نرخ بهره و تحریک حرص، در سیاستهای پولی و مالی یک اصل است. هرکس میخواهد بداند سیاستهای پولی و مالی در یک جامعه به دنبال چه چیزی هستند، به عباراتِ آقای کینز –نظریهپرداز معروف اقتصادی- رجوع کند. ایشان تصریح کردهاند که مبتنی بر سیاستهای پولی و مالی رذائل اخلاقی در یک جامعه رشد میکنند. این یکی از مشکلات مفهومیِ ما با توسعه پایدار است.
یکی دیگر از اشکالات که به مفهوم توسعه پایدار وارد است و ما به دلیل این اشکال نمیتوانیم آن را به عنوان هدف مطلوب جامعه خودمان تلقی کنیم، مسأله فاصله طبقاتی است. همه کشورهای توسعهیافته به مسأله فاصله طبقاتی مبتلا شدهاند. توسعه ایجاد شده است، ولی نابرابری و فاصله طبقاتی نیز وجود دارد. حالا آیا ما میتوانیم فاصله طبقاتی را بپذیریم؟ اگر نمیتوانیم پذیریم، بنابراین توسعه را نیز نمیتوانیم قبول کنیم. بنده عرائض خود را جمع کنم. پس توسعه پایدار به این دلائلی که بنده مختصرا عرض کردم نمیتواند هدف مطلوب باشد. صد دلیل دیگر نیز میتوانم برای این موضوع اقامه کنم، این دو مورد فقط مثال بودند.
حالا بنده در حد چند دقیقه به راه حل نیز اشاره کنم. حالا باید چه کار کنیم؟ باید به سمت جایگزینکردنِ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برای اداره جامعه رفت. لذا اگر از گفتمان انقلاب اسلامی بپرسند که شما برای اداره جامعه چه هدفی را به عنوان جایگزین توسعه مطرح میکنید؛ پاسخ، پیشرفت اسلامی ایرانی است. امیدوار هستم خدای متعال توفیق دهد و بنده در این جلسات یا سایر جلساتی که در جاهای دیگر برگزار میشود مفهوم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را بشکافم. البته استحضار دارید که رهبر معظم انقلاب یازده سال است که این گفتمان را در جامعه مطرح کردهاند و ما نیز در قم نقشهای را نوشتهایم که در این نقشه حدود صد بُعد از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را شرح دادهایم. بنده در پایان عرائض خود از همه کارشناسان سازمان برنامه و بودجه و کارشناسانی که دستاندر کار اداره کشور هستند دعوت میکنم به جای اینکه به کمبریج، ماساچوست و دانشگاه ام آی تی بروند، سری به حوزه علمیه قم بزنند و با مفاهیم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت آشنا شوند. از اینکه عرائض برادر کوچک خودتان را استماع فرمودید از همه شما تشکر میکنم و عید سعید فطر و عید تسبیح، عید تقدیس، عید تهلیل و تکبیر را به محضر همه شما تبریک عرض میکنم.
و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابیالقاسم محمد و علی اهل بیته