ولی الله کلامی زنجانی
ما بنای کفر اعدا را به آتش می کشیم
خیمه طغیان و بلوا را به آتش میکشیم
ما نبودیم آن زمان کردند تخریب بقیع
ما سعودیّون ادنا را به آتش می کشیم
این زمان با آن زمان بسیار دارد فرقها
ما زبان یاوه گوها را به آتش می کشیم
ای که هستی با سکوت آتش بیار معرکه
ما تو را هم زشت کردارا به آتش می کشیم
آن زمان بگذشت قشری حکم بر دنیا کند
ما غرور حکمفرما را به آتش می کشیم
ای که با افسانه بر جام بستی دست ما
ما بساط فتنه افزا را به آتش می کشیم
گو گر آمریکا توافق نامه را پاره کند
ما خود برجام برجا را به آتش می کشیم
دشمن بد قول و بد عهد و بد آئین را بگو
ناقض پیمان اجرا را به آتش می کشیم
گر گزینه روی میز و زیر میز و پشت میز
هست، باشد میز امضا را به آتش می کشیم
فیلم رویارویی اش با ما تماشایی بُوَد
پرده فال و تماشا را به آتش می کشیم
تنگه هرمز گلوگاه بلیات است و ما
قایق دزدان دریا را به آتش می کشیم
برد موشک های ایرانی کم از سجیل نیست
با همانها فوج اعدا را به آتش می کشیم
کعبه را از دست قوم ابرهه کرده رها
در حرم ما لات و عزا را به آتش می کشیم
ما مدافع از حرم هستیم در شام و عراق
داعشی بی سرو پا را به آتش می کشیم
مرگ اسرائیل باشد قبل بیست و پنج سال
هر کجا ظلم است آنجا را به آتش می کشیم
گر زیادی دشمن غاصب رجز خوانی کند
شهر تل آویو و حیفا را به آتش می کشیم
ای فلسطین خواهد آمد موسم آزادی ات
ما به آهی خصم رسوا را به آتش می کشیم
گوید احرار زمان لبیک یا صاحب زمان
ما به عشقش قصر خضرا را به آتش می کشیم
قصر خضرای معاویه شده کاخ سفید
قصر آن نامرد دنیا را به آتش می کشیم
گر کند رهبر اشاره با شعار یا علی
ابن ملجم های ادنا را به آتش می کشیم
ریشه ما ای «کلامی» آب از خون می خورد
رسمِ خونریزان رسوا را به آتش می کشیم
قاسم نعمتی
هر موشکی از تو یادگار است حسن
چون غرّش تیغ ذوالفقار است حسن
لرزیده ز دستْ رنج تو اسراییل
نام تو شهید اقتدار است حسن
سید حسن رستگار
فرمان که به حکم یار شد یعنی این
آتش که به اختیار شد یعنی این
دوران بزن و در برو پایان یافت
موشک خودِ ذوالفقار شد یعنی این
آرش براری
مانند شهاب و رعد غرش کردند
خون بر دل حامیان داعش کردند
موشک لرزاند قلب آنها را که ...
با اسم مذاکرات سازش کردند
تهدیدِ تمام دشمنان جوسازی است
تهدید ، گزافه گویی و طنازی است
در کشور ما ترقه بازی کردند
شد نوبت ما ، زمان موشک بازی است
محسن ناصحی
گیرم که سپاه فیل ، سجّیل که هست
انگیزه ی انتقام هابیل که هست
ایران من آی قبله ی شیر دلان
از ابرهه ها نترس ابابیل که هست
محمدصادق میرصالحیان
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
پرسیدی حیفا و تل آویو کجاست؟
در نقشه درست پشت «دیر الزور» است
علی ذوالقدر
ما شعر جهادیم و پر از تمثیلیم
روی سر ابرهه چنان سجّیلیم
این حمله موشکی به داعش یعنی
آماده ی نابودی اسرائیلیم
حسین صیامی
داعش! تازه شروع بسم الله است
ما ضربه انتقام مان جانکاه است
حیثیت کُرد را نشانه رفتی ...
این سیلی مردمان کرمانشاه است
امیر عظیمی
دوباره طعم خطر را چشید اسرائیل
ز خواب ناز، هراسان پرید اسرائیل
در آستانهی روز ستم ستیزی «قدس»
صدای سیلی ما را شنید اسرائیل
از موشک ذوالفقار شیرانِ سپاه
لرزیده تن آل سعود گمراه
این تازه شروع کارزار شیعه ست
لاحول ولا قوه الا بالله
سیده فاطمه موسوی
ای ابرهه از قیام این ایل بترس
از فیل بترس از ابابیل بترس
در کعبه امان نداری از خشم خدا
از موشک ایرانیِ سجّیل بترس
***
گفتند پیام تندتان جو سازیست
گفتیم که تازیانه حق"تازی"ست
از جلوه حیدری ما لرزیدید؟
این تازه برای ما ترقه بازیست