محمد رويانيان كه براي نخستين بار در يك رسانه نوشتاري حضور يافته بود، از برنامههاي خود براي پرسپوليس و همچنين مديريت فوتبال گفت. او معتقد است كه فوتبال به خودي خود پاك است و اگر ناپاكي وجود دارد به نحوه غلط مديريت بازميگردد. رويانيان از تغيير گفتمان فوتبال صحبت كرد و گفت در آينده هم كسي نميتواند كارهاي او در فوتبال را همانند خدماتش در پليس رها كند.
مديرعامل باشگاه پرسپوليس با حضور در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفتگوي مفصلي با خبرنگاران ورزشي داشت و از آمدنش به فوتبال، برنامههايش براي باشگاه پرسپوليس و فضاي حاكم بر فوتبال كشور صحبت كرد.
** يك تيم را تحويل گرفتم نه باشگاه
وقتي به پرسپوليس آمدم به ذهنم رسيد كه مهمترين چالشهاي باشگاه را بايد بررسي كنم و ببينم كه بايد چه چيزي را به عنوان هدف كاري خود قرار دهم. به اين فكر نكردم كه تيمم بايد بازي بعد را ببرد بلكه روي اين موضوع تمركز كردم كه باشگاه بايد چه برنامهاي داشته باشد. در آغاز بايد اين موضوع را يادآور شوم كه ما در ابتدا يك تيم تحويل گرفتيم. پرسپوليس فقط يك تيم بود نه يك باشگاه. آن هم تيمي كه مجروح و شكستهبال بود. هواداران با تيم قهر كرده بودند و كادر فني را از ابتداي بازيها تحت فشار بود و تيم هم طوري بسته شده بود كه بازيكنان با يكديگر هماهنگ نبودند و موثر بازي نميكردند. ما تيمي با اين مشخصات تحويل گرفتيم. متوجه شديم كه در ابتدا بايد يك باشگاه درست كنيم و فرض كنيم كه پرسپوليس امسال هيچ امتيازي نگرفته است.
** ابتدا اصلاحات موقتي بعد تغيير ساختار باشگاه
از همان آغاز گفتيم بايد تيم را به يك باشگاه تبديل كنيم و اصلاحاتي موقتي را در تيم انجام دهيم و بعد برنامههاي اساسي و موثر را طراحي كنيم تا بتوانيم در باشگاه تحول ايجاد كنيم. بنابراين ما كارها را دستهبندي كرديم. برنامه جديدي براي ساختار باشگاه در نظر گرفتيم و بعد سراغ تيم رفتيم و فكر كرديم اصلاحاتي كه تيم نياز دارد را با سرعت انجام دهيم كه منجر به آمدن يك مربي و چند بازيكن شد. مشكلات مالي تيم را حل كرديم. ما ورزشگاهي كه مختص پرسپوليس باشد نداشتيم و سعي كرديم مشكلات ورزشگاه درفشيفر را حل كنيم. به ياد دارم در اوايل حضورم در باشگاه، دو سه زمين را براي تمرينهاي پرسپوليس اجاره كرده بوديم و ديگر پول نداشتيم كه براي اجاره زمين بعدي بدهيم. براي رفع مشكلات ورزشگاه درفشي فر به سرعت كار كرديم و شبانهروزي تلاش كرديم. آب و برق و گاز و رختكن و وسايل بدنسازي و همچنين وسايل پزشكي را براي مجموعه فراهم كرديم. در حال حاضر ورزشگاه درفشي فر هم زمين خوبي دارد، هم استخر و سونا و هم وسايل بدنسازي و همچنين رختكن مجهزي دارد. ما كلينيك باشگاه را از ساختمان باشگاه به ورزشگاه درفشيفر برديم و در آنجا همه امكانات و تجهيزات مدرن پزشكي را گذاشتيم تا اگر در زمين تمرين مشكلي پيش آمد، پزشكان سريعا از وسايل كلينيك براي درمان بازيكنان استفاده كنند. پس از اينكه كارهاي ورزشگاه درفشيفر را به مرحله خوبي رسانديم، سرمربي و بازيكنان جديدي به تيم اضافه كرديم و در واقع به كاري كه ميتوانستيم در اين فصل انجام دهيم جامه عمل پوشانديم.
** طرحي نو در ورزشگاهها نشان ميدهيم
ساختار باشگاه را عوض كرديم. زماني كه ما به پرسپوليس آمديم جاي 9 مدير خالي بود كه همه آنها استعفا داده بودند. 9 مدير جديد به جاي آنها منصوب شدند و يك بخش جديد را خودم شخصا بر عهده گرفتم و آن هم بخش توسعه و تدوين يك نظام باشگاهي مدرن براي پرسپوليس بود. چند تيم درست كرديم تا به اين خواسته برسيم. تيمهاي اقتصادي، فرهنگي و چند تيم ديگر. بايد بگويم محصول كار تيم فرهنگي ما تا مدتي ديگر عرضه ميشود. كار فرهنگي اين نيست كه شما همان ماه اول اثرات آن را احساس كنيد. اين تيم برنامههاي خود را به ما داد و مراحل اجرايي اين برنامهها از اين زمان به بعد آغاز ميشود و مردم لمس ميكنند كه ما در بخش فرهنگي در حال انجام چه كارهايي هستيم. به طور مثال بحث كتاب جامع پرسپوليس است كه تاريخ پرسپوليس را با روشي جديد عرضه ميكند. همچنين بحث "پارازل" كه خيلي جذاب است و در ورزشگاه حركات نمايشي جديدي از طرف هواداران خواهيد ديد كه در حال حاضر كانون هواداران ما با جذب هزار نفر نيروي افتخاري براي اين بخش به دنبال انجام كارهاي آن است. روي اين كار سرمايهگذاري شده، ما با اساتيدي براي اجراي اين برنامه مشورت كردهايم و سعي داريم با اين كار، طرحي نو در ورزشگاهها نشان دهيم. همچنين ايجاد يك موسسه فرهنگي در باشگاه كليد خورده است. يك تيم اقتصادي براي باشگاه ايجاد كردهام كه تا به حال توانسته هم نياز مالي ما را تامين كند و هم برنامهاي براي كسب درآمد و تعريف منابع جديد درآمد طراحي كند تا باشگاه در آينده خودكفا باشد. رييس كميته اقتصادي ما دكتراي اقتصاد دارد. رييس كميته فرهنگي ما هم دكتراي امور اجتماعي و فرهنگي دارد، استاد دانشگاه و يك فرد معروف است.
** هواداران ثبت شده پرسپوليس از منچستريونايتد و بارسلونا هم بيشتر هستند
يك كميته IT و فناوريهاي نوين داريم كه در آن مهندسان نخبهاي مشغول به كار هستند. رييس كميته IT ما هم دكتراي الكترونيك دارد كه او هم طرحهاي بسيار بزرگ ملي را تا به حال انجام داده است. در اين بخش يكي از محصولات باشگاه پورتال است كه تا همين الان بيش از يك ميليون نفر در آن عضو شدهاند. همين جا ادعا ميكنم هيچ باشگاه بزرگي در دنيا در وبسايت خود اين تعداد هوادار ثبت شده را ندارد. شما به وبسايت باشگاههايي مثل بارسلونا، رئال مادريد، آث ميلان و منچستريونايتد سر بزنيد و ببينيد آيا واقعا اين تعداد هوادار را در سايت خود دارند؟ فروشگاه مجازي ما هم يكي ديگر از خدمات كميته IT است كه هر هفته با بخشي كه خدمات ميدهد لينك ميشود و حوزه آن در حال افزايش است. به حول و قوه الهي تا روز پنجشنبه قرارداد پورتال باشگاه پرسپوليس با 18 هزار دفتر خدمات پيشخوان در شهرها و روستاها منعقد ميشود. كما اينكه ما براي چاپ تمبر هواداران با پست قرارداد بستهايم تا ارسال محصولات ما با تخفيف ويژه به خانه هواداران در سراسر كشور انجام شود. از هفتههاي بعد به صورت آزمايشي بازي جديد فوتبال روي سايت ما قرار ميگيرد و همه ميتوانند از آن استفاده كنند. جوانان و كودكان ميتوانند در كنار بازي فوتبال، ليگ برگزار كنند. ضمن اينكه هر هفته محصول جديدي به فروشگاه ما اضافه ميشود.
** هيچ كس نميتواند كارهايي كه در پرسپوليس انجام ميدهم را برهم بزند
به لطف خدا تا به حال هر جا رفتهام كاري كردهام كه بعدا كسي نتوانسته آن را به هم بزند. هيچ كس نميتواند "110" را از بين ببرد. در راهنمايي و رانندگي هيچ كس نميتواند برنامههايي كه اجرايي شده مانند هميار پليس، توسعه امداد و نجات و نظم و انضباطي كه بر جادهها حاكم شد بر هم بزند. حالا در پرسپوليس هم همين طور است. تا اين مدت هر كاري كه كردهام اگر فردا هم از باشگاه بروم، هر كس ديگري بيايد نميتواند اين كارها را بر هم بزند. اين ساختار برنامهريزي شده است و هيچ كس نميتواند به آن دست بزند. من آنقدر اين برنامهها را ميگويم تا تبديل به يك مطالبه، فرهنگ، سامانه و نظامي شود كه همه حداقل انتظار را از آن داشته باشند. شايد خيليها بگويند چرا اينقدر برنامههايت را اعلام ميكني، ولي شيوه مديريت من همين است. من عاشق مصاحبه كردن نيستم، عاشق اين هستم كه بتوانم برنامهها را فوري نهادينه كنم. راه مديريت هم همين است كه بلد باشي صحبت كني و برنامه را تبديل به يك خواست عمومي كني. وقتي ما 110 را راه انداختيم ادعا كرديم كه در عرض 15 دقيقه به محل حادثه ميرسيم. همه فرماندهان به خاطر اين حرف با ما درگير بودند و گفتند كه چرا چنين ادعايي كرديد. اما همين به خواست عمومي ملت تبديل شد چرا كه پس از آن ما مجبور به پاسخگويي هستيم. همين طور كارهايي كه در ستاد حمل و نقل انجام شده، كارهاي بينظيري بوده است. ما همين امسال در جشنواره شهيد رجايي به عنوان دستگاه برتر از رييس جمهور جايزه گرفتيم.
** يك باشگاه تمام حرفهاي ميخواهيم
ميخواهم بگويم شيوه نهادينه كردن يك سيستم را كسي نميتواند برهم بزند. افراد مهم نيستند، مهم اين است تفكر يك مدير سيستمي باشد و تفكر حاكم باشد. در اين صورت ديگر افراد معني ندارند و آنها ميتوانند در توسعه و پويا نگه داشتن آن سيستم موثر باشند. در اين جا سيستم حكومت ميكند، نه فرد. مثلا همين تيمهايي كه با من كار ميكنند. رييس كميته فني ما دكترا دارد كه ما اصرار داريم اسم او را نگوييم. كار اين كميته براي فصل آينده و به ويژه ساماندهي تيمهاي پايه است. يعني سرمايهگذاري عظيمي براي اين كار انجام شده و چند دكتر در حال انجام اين برنامه هستند. اينها نشان ميدهد كه ما در همه بخشها كار كردهايم. اينكه پرسپوليس جام بگيرد هنر من نيست. جام را مديران قبلي گرفتهاند و مديران بعدي هم ميگيرند. ماموريت من رسيدن به جام نيست. ماموريت من رسيدن به يك باشگاه حرفهاي و تمام عيار است و انشاءالله به اين ماموريت جامه عمل خواهم پوشاند.
** با هر كس غيرقانوني از نام پرسپوليس استفاده كند، برخورد ميكنيم
يكي از چيزهايي كه به تاراج رفته، برند باشگاه پرسپوليس است. در حال حاضر خيلي فروشگاهها به اسم پرسپوليس و پيروزي تاسيس شدهاند كه هيچ ارتباطي با باشگاه ندارند. ما جلوي اينها را خواهيم گرفت. با اين حال من اول سراغ آنها نرفتم بلكه ابتدا خودم را درست كردم. سيستمهاي باشگاه من درست شده و ديگر همه بايد به اين راه وارد شويم. سايتهاي متعددي در حمايت از پرسپوليس وجود دارد كه همه اينها بايد جمع شوند. ما تنها يك پرسپوليس داريم حالا ممكن است در اين ميان يك نفر بگويد باشگاه پرسپوليس متعلق به من است و يا يك نفر بگويد اين باشگاه دولتي است. درخواست من از همه مسئولان اين است كه در اين راه با ما همكاري كنند. ما همه را شناسايي كرديم و به زودي كار خود را براي حمايت از برند پرسپوليس شروع خواهيم كرد.
** در تلويزيون براي چيپس و پفك جا داريم، اما براي باشگاهها نه!
حق پخش يكي از منابع مهم درآمد هر باشگاه است كه در دنيا 50 درصد درآمد يك باشگاه را تشكيل ميدهد. خيلي از بازيكنان و چهرهها محبوبند و باشگاه ميتواند بخشي از تلويزيون را اشغال كند. مثلا فرض كنيد زندگي ليونل مسي و تعاملات او با دنياي خارج كه او به يك خانواده فقير كمك ميكند. شما ديديد كه علي كريمي پيراهن خود را به نوجواني كه در قم بود تقديم كرد. اين كار بازتاب زيادي داشت. اگر پخش گوشههايي از زندگي ستارگان ما كه خيلي از آنها در خيريهها هستند و در كارهاي خير دست دارند، بخشي در تلويزيون داشته باشند، خيلي تاثيرگذار خواهد بود. بيشتر توجهات در ميان برنامههاي ورزشي روي برنامههاي پرچالش است كه گاهي حتي فرد فرصت دفاع از خود را ندارد درباره حق پخش هم با مشكلاتي روبهرو هستيم. اينكه وقتي در تلويزيون تبليغ چيپس و پفك آزاد است اما يك باشگاه نميتواند براي خود تبليغي داشته باشد. تبليغ براي يك باشگاه فرهنگي ورزشي كه متعلق به نظام و دولت است اشكال دارد؟ اين مسائل بايد درست شود.
** نميخواستم نماينده دولت در فدراسيون تلقي شوم
ما نبايد بترسيم كه 10 نفر نامزد رياست فدراسيون فوتبال شود. مگر امروز كسي ميتواند در فدراسيون فوتبال باشد و پشت پرده كار كند؟ ميليونها نفر در سراسر ايران جلوتر از فدراسيون در حال تجزيه و تحليل فوتبال و دنياي آن هستند. امروز حتي پيرمردها و پيرزنها فوتبال را جلوتر از ما ميفهمند. بنابراين كسي نميتواند در فدراسيون پشت ديوار مخفي شود. امروز بايد شفاف باشيد. اين مطالبه فوتبالدوستان است. اگر فضا مناسب بود من براي رياست فدراسيون فوتبال نامزد ميشدم. نه اينكه در فضايي شركت كنم كه همه بگويند دولت او را آورده تا رييس فدراسيون شود. پس در اين ميان شخصيت و تواناييهاي من چه ميشد. در اين صورت من از پيش محكوم بودم اما اگر فضا آزاد بود، شركت ميكردم و برنامههايم را كه خيلي هم زياد بودند، ميگفتم. منتها فضا را براي آمدن مناسب نديدم. همين طور يكي از دلايل اصلي من براي نيامدن به انتخابات فدراسيون اين بود كه برچسب دولتي بودن به من نچسبد. اما من تعجب ميكنم، ما در كشور در حال برگزاري انتخابات مجلس هستيم. در اين انتخابات كه عظمت زيادي هم دارد و ميگوييم سرنوشت ملت و نظام در آن تعيين ميشود، اما روي انتخابات آنقدر حساس نشديم كه روي انتخابات فدراسيون فوتبال حساس هستيم. نميدانم چه خبر است اما اين اصلا خوب نيست. من با كسي ارتباط ندارم كه به من بگويد به انتخابات فدراسيون بيا يا نيا و خودم تصميم ميگيرم، اما چرا فضا بايد طوري باشد كه فرد احساس كند اگر ميآيد، يا وابسته به اين است يا وابسته به آن. به نظر من انتخابات فدراسيون در حال حاضر محدود است و ما تنها ميتوانيم روي سه گزينه فكر كنيم. اگر ميتوانستيم روي 10 گزينه فكر كنيم خيلي آزادتر بوديم. هنوز به جمعبندي نرسيدهام كه به كدام نامزد راي دهم.
** ما تابع وزارت ورزش هستيم
وزارت ورزش بايد همه را بسيج كند تا همه در انتخابات فدراسيون فوتبال آزاد فكر كنند و بهترين تصميم را بگيرند. وزارت ورزش جايگاه پدري براي همه رشتهها از جمله فوتبال دارد و لذا بايد آستانه تحملش را بالا ببرد . زمينه را براي برگزاري يك فضاي آزاد و رقابتي در انتخابات فدراسيون فوتبال تحمل كند و همه نيز وظيفه دارند كه در راستاي وزارت ورزش گام بردارند. ما نيز تابع وزارت ورزش هستيم.
** به هيئت رئيسه فدراسيون ميروم تا به عنوان نماينده پرسپوليس به توسعه باشگاهها كمك كنم
دقيقا در دقيقه آخر روز پاياني ثبت نام آن هم به خاطر پيامكهاي زيادي كه از سوي هواداران ارسال شد و سند آنها موجود است ثبت نام كردم چرا كه پرسپوليس هيچ نمايندهاي در هيات رييسه فدراسيون فوتبال نداشت. پرسپوليس در هيات رييسه فعلي هيچ كس را نداشت اما ديگران داشتند. بخشي از فشارهايي كه امسال به پرسپوليس وارد شد، به همين خاطر بود. من براي هيات رييسه هم برنامه دارم و هم از ديگران برنامه ميخواهم. در آنجا از حق راي و تفكر خود استفاده كرده و نه تنها از پرسپوليس بلكه از همه باشگاهها دفاع ميكنم. من در هيات رييسه فدراسيون فوتبال از تفكر حرفهاي، فوتبال اخلاقي و آزاد و فضاي اخلاقي در فوتبال دفاع خواهم كرد. "قل انما اعظكم بواحده ان تقوموا لله مثني و فرادي". حتي اگر در هيات رييسه فدراسيون يك نفر باشم محكم ميايستم و مسيري كه فوتبال بايد طي كند را دنبال خواهم كرد. تفكر حتما نبايد با آمدن يك فرد جديد عوض شود، اما مطمئن باشيد كه فوتبال ما نياز به نگاههاي نو و ارادههاي قوي و مديريت موثر دارد. اگر همين افراد در فدراسيون ميمانند بايد نگاهشان را عوض كنند و اگر اشخاص جديدي ميآيند بايد با خود تفكرات جديد به فوتبال بياورند.
** فدراسيون فرصتسوزي كرد
اين دوره از انتخابات كه گذشت و فرصتها سوخت. من مطمئنم اگر درهاي فدراسيون بازتر بود، در اين دوره انتخابات فرصت سوزي نميشد. من علاوه بر پرسپوليس ان شاءالله در هيات رييسه فدراسيون هم خواهم بود. مطمئن باشيد در اين دو جا به اهداف خودم خواهم رسيد.
** به خاطر اتحاد درباره دوپينگ سكوت ميكنم
درباره دوپينگ بازيكنان، صرفا به خاطر بازيهايي كه در ليگ قهرمانان آسيا در پيش داريم سكوت ميكنم، اما آنقدر قدرت دارم كه با شجاعت و صراحت حرفم را بزنم. هواداران بدانند اگر بازيهاي آسيايي نبود، خيلي چيزها تغيير ميكرد. من از اين موضوع گذشت كردم. تنها اين بحث هم نبود. از خيلي چيزها گذشتم اما سكوت من به خاطر حفظ وحدت ملي است.
** اگر نتوانم كار كنم حرام است بمانم
تفكر من اين است كه اگر نتوانم باشگاهم را توسعه بدهم و موفق كار كنم، حرام است بمانم و هر جا كار كردم هم همين طور بودم. وقتي نتوانم بايد بروم، چرا كه آن جا را اشغال كردهام و اعتماد مردم بر هم مي ريزد. سلب اعتماد بزرگترين آسيب است. وقتي حس كنم نميتوانم كاري انجام دهم، ميروم.
** كمتر از استقلال از دولت پول گرفتهايم
مطمئن باشيد كه من يك ريال از منابع دولتي نگرفتهام و معتقدم كه دولت امسال به استقلال بيشتر از ما پول داده است. اگر براي يك باشگاه مديري ميگذارند كه اعتبار و ارتباطاتي داشته باشد، بدين خاطر است كه مشكلات آن باشگاه را حل كند. تا الان هر كاري كه در بخش اقتصادي انجام دادهام موفقيت آميز بوده است، اما اگر به حول و قوه الهي كمي از برنامهها هم محقق شود باشگاه ما خودكفا خواهد شد.
** وقتي بروم براي مدير بعدي هم پول خواهم گذاشت
وقتي ميگويم در سال 91 به اميد خدا، يك باشگاه حرفهاي تحويل ميدهم يعني يك باشگاه تجاري، خودكفا و اقتصادزا تحويل ميدهم. اين طور نيست كه من از دوستانم قرض كنم و منت بكشم. همين قدر بگويم كه امروز كه بروم هيچ بدهي از دوران مديريت خودم به جا نگذاشتهام. اما بدهيهاي معوق و گذشته هنوز باقي است كه از 20 سال گذشته خيلي بدهيهاي باشگاه زياد بوده و الان نزديك به 20 ـ 15 ميليارد است. مطمئن باشيد اگر فردا بروم براي مدير بعدي پول هم خواهم گذاشت.
** از وقتي آمدم ديگر هيچ مديري از بيپولي حرف نميزند
من از زماني كه به پرسپوليس آمدم پولي نبود، ولي هيچ وقت نگفتم، پول نداريم. نداشتن پول يك مساله است و گفتن آن بدتر. آدمي كه ميگويد پول ندارد، اعتبارش را از دست ميدهد و تيمش را به هم ميريزد. از زماني كه من به فوتبال آمدم همه مديران ميگفتند پول نداريم، اما الان ديگر هيچ كس نميگويد. به هر حال اينها يك فرهنگسازي است. ادبيات من، جديد است. اين كه من بگويم پول دارم يك ادبيات غير قابل تصور براي برخي دوستان است. اين كه بگوييم پول نداريم هنر نيست.
** با چند بازيكن براي فصل بعد وارد مذاكره شدهايم
با بازيكنان مورد نظر براي فصل آينده مذاكره كردهايم، اما نه پول به كسي دادهايم و نه چك. اين كه ميگويند به هادي عقيلي چك دادهايم دروغ است، اما با او صحبت كردهايم و همچنين با خيلي از بازيكنان ديگر در حال مذاكره هستيم. برنامه فصل بعد را بستهايم و براي هر پست دو، سه بازيكن در نظر گرفتهايم. تيمي هم به سرپرستي افراد نخبه در فوتبال در حال شناسايي بازيكنان است. بازيكناني كه بايد بمانند را مشخص كردهايم. پستهاي مورد نياز و بازيكنان اين پستها هم تعيين شدهاند. ما با دنيزلي هم اينها را هماهنگ كردهايم و به دنبال تيمي كه فقط پر ستاره باشد، نميرويم يا تيمي كه همه بازيكنانش جوان و ناآشنا هستند هم نميسازيم. بنابراين ميخواهيم تركيبي از ستارهها و جوانان را فصل آينده به تيم بياوريم. اين برنامه به جايي رسيده كه هفته آينده آن را به دنيزلي ابلاغ رسمي خواهم كرد و او هم دو، سه هفته وقت دارد، نظرش را به ما بگويد. پس از آن تيم من كار خود را آغاز خواهد كرد.
** مايليكهن و كاشاني ميترسيدند دلالها دورم را بگيرند
من حقيقي را فروختم و پول قرارداد دنيزلي را از آن در آوردم. مطمئن باشيد كسي كه كارش را بلد باشد، پولش هدر نميرود، بلكه تبديل به ارزش افزوده ميشود. راجع به همين ايمون زايد ميگفتند، دلالها او را به پرسپوليس آوردهاند و مبلغ زيادي برايش صرف شد كه كل آنها دروغ بود. دوستان من مثل مايلي كهن و افراد بزرگي مثل كاشاني نگران بودند كه دلالها دور من را بگيرند و اذيتم كنند اما الان كل دلالها و ليدرها از باشگاه پرسپوليس دور شدهاند و باشگاهي داريم كه سيستم تصميم ميگيرد چه كسي باشد يا چه كسي نباشد. ما ميخواستيم يك دروازهبان بياوريم كه در آسيا به ما كمك كند. در عرض دو روز 9 دروازهبان آزاد در جهان پيدا كرديم، اين سيستم من است. كجايش دلالي است؟ يك تيم مخصوص جستجوي بازيكن دارم كه از زبدهترين افراد هستند.ما دلال نميخواهيم. همين الان ما جواناني گرفته ايم كه واقعا ستارهاند. من براي آنها خرج ميكنم و اين واقعا سود دارد. كنعاني كه فقط 19 سال دارد، همين الان براي خودش اعجوبهاي است. امثال اين بازيكنان سرمايه من هستند. بنابراين من فكر اقتصادي دارم. مديري كه فقط هزينه كند، يك جا ميماند.
** سه سال بعد ورزشگاه اختصاصي پرسپوليس آماده است
براي ساختن يك ورزشگاه براي پرسپوليس اگر بخواهيم شب و روز كار كنيم، در عرض سه سال تمام ميشود. دولت بايد در اين كار به ما كمك كند، چرا كه وظيفه دولت است، اما براي رسيدن به يك باشگاه حرفهاي نقدا به يك ورزشگاه خوب نياز داريم. ما مشخصات ورزشگاه مورد نظر AFC را پيدا كردهايم و الان در حال پيگيري براي اجاره به شرط تمليك يكي از ورزشگاهها هستيم كه AFC هم آن را تاييد كند. چند ورزشگاه ديگر هم در نظر داريم كه ميان تيمهاي مختلف باشگاه تقسيم شود، چرا كه ما براي تيمهاي پايه برنامههاي اساسي داريم. در حال حاضر سريعا به دنبال اجاره يك ورزشگاه هستيم و بعد هم ساخت يك ورزشگاه را در طول سه سال در برنامه داريم.
** كانون هواداران با قدرت فعاليت ميكند
يك كانون هواداران داريم كه در آينده تبديل به يك موسسه ميشود. همچنين يك كميته مشوقين داريم كه 1000 نفر نيروي افتخاري ميگيرد. اين 1000 نفر انضباط ورزشگاه را در دست خواهند گرفت. آنها را به پليس وصل ميكنيم و اصلا ميتوانند هميار پليس در ورزشگاه باشند و بخشي از آنها هم پارازل اجرا ميكنند كه فضا زيبا شود.
** فوتبال ناپاك نيست، اشكال از مديريت است
فوتبال ناپاك نيست، برخي افراد چيزي بلد نيستند بگويند، ميگويند فوتبال ناپاك است. فوتبال يا هر ورزش ديگري نياز به اصلاح مديريت دارد اما اين كه بگويم زد و بند ميشود، اين موضوع مربوط به ضعف مديريتي است. ما بايد تكليفمان را روشن كنيم. من فكر ميكنم كه فوتبال ناپاك نيست، بلكه سيستم و نظام مديريتي آن مشكل دارد.
** به دنبال يك ديپلماسي و گفتمان جديد براي فوتبال هستم
يكي از برنامههايي كه ما طراحي كرديم، تعامل با باشگاههاي دنيا، مثل منچستريونايتد و آ.ث.ميلان است. يكي از بحثهايي كه من مطرح كردم، اين است كه ما ديپلماسي و گفتمان فوتبال نداريم. اگر ما يك ديپلماسي بينالمللي فوتبال ايجاد كنيم، خيلي ميتوانيم توسعه پيدا كنيم. فوتبال ميتواند خيلي چيزها را عوض كند و نگاهها را تغيير دهد. به نظر من يكي از راههايي كه پيش روي پرسپوليس است، اين است كه ما يك تعامل سيستمي با باشگاههاي بزرگ دنيا داشته باشيم. مثلا ما در ايران طرفدار منچستر و بارسلونا زياد داريم. آنها ميتوانند از باشگاه ما خدمات بگيرند و يا برعكس هواداران پرسپوليس در انگليس ، ايتاليا، اسپانيا و ... ميتوانند خدماتي از باشگاه بارسلونا، ميلان و ساير باشگاهها بگيرند. ما براي اين كار مكاتباتمان را آغاز كردهايم و افرادي را در خارج انتخاب كردهايم تا اين صحبتها را انجام دهند. هدف ما از ارتباط با باشگاههاي بزرگ دنيا اين است كه قراردادي امضا كنيم كه در بحثهاي آموزش، توسعه آموزش و همين طور توسعه فوتبال پايه در ايران، موضوع مالي و اقتصادي و ترانسفر بازيكنان با آنها مبادله داشته باشيم. مثلا همين كارت هواداري ما را هر كس بگيرد، ميتواند بعدا به باشگاه منچستريونايتد وصل شود. يعني خدماتي كه آنها ميگيرند با خدماتي كه هواداران پرسپوليس ميگيرند يكي ميشود. چهار رقم اول كارت هواداري ما بينالمللي است. ما يك حساب خارجي هم باز كردهايم كه ايرانيهاي خارج از كشور بتوانند پول خود را در آنجا واريز كنند. بنابراين ما بايد يك رابطه بينالمللي ايجاد كنيم. چرا نميخواهيم بپذيريم كه پرسپوليس يك باشگاه بزرگ است؟ در آسيا هيچ تيمي مثل پرسپوليس طرفدار ندارد. حتي در اروپا هم يك تيم اين تعداد هوادار را ندارد. مثلا بارسلونا شايد در اسپانيا 6 ميليون هوادار داشته باشد، اما ممكن است صدها ميليون طرفدار در دنيا داشته باشد. اين را قبول دارم كه هواداران بارسلونا و رئال مادريد بينالمللي هستند، اما ما در كشورمان بيشترين طرفدار را داريم.
** اگر فوتبال را در اين 30 سال رها ميكرديم بهتر از اين ميشد!
هر عيبي كه وجود دارد به خاطر مديريت فوتبال و نگاه به آن است. اگر فوتبال را در اين 30 سال رها مي كرديم بهتر از چيزي كه الان هست ميشد. در بازي استقلال و الاتفاق ما اطلاعيه داديم كه روز شنبه پرسپوليسيها آبي ميشوند و استقلال نماينده ايران است. علي پروين و هواداران ما به ورزشگاه رفتند. اين كار، حركت كوچكي بود اما ديديد كه چقدر فضا را عوض كرد. واقعا ما نميتوانيم فضاسازي كنيم؟ من اين كار را انجام دادم تا فضاسازي كنيم. من پس از اين كار ميتوانم بگويم كه ميشود خيلي كم هزينه بهترين كارهاي اخلاقي را در فوتبال انجام داد. اگر تا الان اين حرفها را ميزدم ميگفتند كه رويانيان تازه آمده و داغ است! فوتبال يك وسيله و بستر است. بايد مديريت خوبي روي آن داشته باشيم. مثل اين ميماند كه يك نفر با ماشين فردي را زير بگيرد. آن موقع نميگويند ماشين قاتل است، بلكه راننده اشكال دارد. اين ما هستيم كه بايد مديريتمان را بر فوتبال درست كنيم. من افق را روشن ميبينم. هيچ مسئولي ديگر نميتواند در فوتبال پنهان كاري كند. مطبوعات در اين ميان نقش مهمي دارند، روزنامهها هر روز صحبتهايي از من منتشر ميكنند. برخي از من حمايت ميكنند، بعضيها هميشه به كارم ايراد ميگيرند. من از نقد ناراحت نميشوم، اما حرفها را مديريت ميكنم تا هواداران ناراحت نشوند.مطبوعات ما در عرصه ورزش زحمات زيادي ميكشند. ما بايد روزنامهها را تحمل كنيم. البته گاهي بعضي از آنها هم بايد شيوه خود را اصلاح كنند. اگر من از مدير يك سايت يا روزنامه ناراحت باشم و به دفتر او بروم و ايرادش را به او بگويم، چه مشكلي دارد؟ آيا تا به حال اين كارها انجام شده است؟ باشگاه بايد نقدپذير باشد و با رسانهها تعامل داشته باشد. من از زمان حضورم در فوتبال براي نخستين بار است كه در يك رسانه حضور پيدا ميكنم و پس از حضورم در ايسنا هم همه جا خواهم رفت. امروز ميخواهم همه با يكديگر در فوتبال هم افزايي ايجاد كنيم. يكي از اهداف من همين است. مهم اين است كه ما و رسانهها همديگر را بفهميم.
** آرزويمان قهرماني در آسياست
در ليگ قهرمانان آسيا اميدوار هستيم كه بهترين نتايج را كسب كنيم. آرزو داريم قهرمان شويم اما ديگر همه ميدانند كه در اين فصل محدوديتهاي زيادي داشتهايم. من هر كاري كه ميتوانستم براي حضور پر قدرت پرسپوليس در آسيا انجام دادم. پولادي را جذب كردم، ايمون زايد هم كه آمده است، مهدوي كيا هم بزرگ تيم است و نصرتي هم به تيم اضافه ميشود. انشاءالله دروازهبان جديد هم با نظر كادرفني به تيم ميپيوندد. در آسيا در خط دفاع وضعيت بهتري خواهيم داشت.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا: عليرضا اشرف