به گزارش پایگاه 598، در برنامه سوم ماه عسل فردی که قربانی طلاق شده بود و پیشتر در یک خانه 7 هزار متری زندگی میکرد با علیخانی به گفتگو نشست.
سومین قسمت از برنامه تلویزیونی ما عسل در سال 1396 با حضور یک میهمان به نام علی 33 ساله روی آنتن شبکه 3 سیما رفت.
به
گزارش میزان، علی در این برنامه گفت: من در خانوادهای مرفه بزرگ شدم به
گونهای که تا سن 13 سالگی در یک خانه 7 هزار متری زندگی میکردیم و در
کنار یک خواهر و یک برادرم، دوران بسیار مرفهی داشتیم.
وی
ادامه داد: در 13 سالگی من پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند و از این به بعد
خیلی از داستانها تغییر کرد و من مدام در این فکر بودم که حق با چه کسی
بود و که این باید پدر را انتخاب کنم و یا مادرم را ؟!
مهمان
برنامه ماه عسل تصریح کرد: از این که از بچههای طلاق این گونه سؤال میشد
که چرا پدر و مادرتان از یکدیگر جدا شدند، متنفر هستم چرا که این سؤال
باعث اذیت کردن آنها میشد.
وی اظهار کرد: پدر و مادر و اطرافیان
من هیچ کدام نمیخواستند قدم مثبتی برای جدا نشدن بردارند و همه کمک کردند
تا این جدایی شکل بگیرد.
میهمان امشب برنامه ماه عسل در ادامه
صحبتهای خود به این موضوع اشاره کرد که برادرش در سن 19 سالگی ازدواج کرده
و پس از جدایی پدر و مادرش از یکدیگر زندگی آنها صد پله پایینتر آمد و
از یک خانه 7 هزار متری به یک خانه 70 متری نقل مکان کردند.
در این میان، احسان علیخانی گفت: خیلی شبیه تو بودم، تو آن سیزده سال رو دیدی، من اون سیزده سال را هم ندیدم.
در
ادامه علیخانی از میهمان امشب خود درباره این سؤال کرد که چرا با جدایی
پدر و مادرش پدر خود را با آن همه امکانات انتخاب نکرد و پس از آن
صحبتهایی از دکتر شیری مدرس روانشناسی اجتماعی درباره طلاق مطرح شد که او
به این موضوع اشاره کرد که ناامنی نخستین اتفاق پس از طلاق است و این حس
باعث میشود تا فرد هیچ وقت احساس ارزشمندی نداشته باشد بنابراین از
بچههای طلاق درخواست کرد تا زخمها و ترسهای پدر و مادرشان را با خود حمل
نکنند.
علی در بخش دیگری از ماه عسل گفت: از زمانی که پیش مادرم
آمدم منزوی و گوشه نشین و افسرده شدم و شروع کردم به قرصهای اعصاب و
آرامبخش چون چیزهایی را که قبل از آن داشتم دیگر نداشتم و به همین دلیل تا
سن 19 سالگی تحت نظر دکتر بودم و دارو مصرف میکردم.
وی افزود: در
چنین حال و هوایی بودم تا این که یک شب که در مجلس جشن بله برون دختر
خالهام حضور پیدا کرده بودیم تنهایی خود را احساس کردم و در آن جا همه از
ما سؤال میکردند که آیا پدرت را دیدهای؟ دلیل جدایی پدر و مادرت چه بود؟.
میهمان
ماه عسل تصریح کرد: در حالی که تمام سؤالات مرا آزار میداد آن شب به خانه
رفتم و حجم زیادی از قرصها را با هم خوردم و حالم بسیار بد شد اما در آن
لحظه به یکی از دوستانم زنگ زدم و ماجرا را گفتم چرا که بهاندازهای از
حرفها و نگاههای مردم خسته شده بودم که در یک تصمیم لحظهای، میخواستم
خودکشی کنم.
علی همچنین یادآور شد: هم اکنون که درباره کار آن شبم فکر میکنم متوجه میشوم که بسیار احمقانه بود و خوشحالم که ختم به خیر شد.
وی
اظهار کرد: پس از آن اتفاق مدت یک هفته در کما بودم و یک سال هم فراموشی
داشتم و خواهرم در آن مدت خیلی اذیت شد و بابت همه زحمتهایی که برای من
کشید تشکر میکنم.
در ادامه برنامه سوم ماه عسل در ماه مبارک رمضان علی 33 ساله به زوایای دیگری از زندگی خود پس از این که نجات پیدا کرد، پرداخت.