به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه جوان، مرد جوان روز گذشته وارد شعبه ششم بازپرسي دادسراي امور
جنايي شد و از دو بيمارستان شكايت كرد. او در شرح شكايت خود به قاضي
محسنمدير روستا گفت:شغل من آشپز است و امورات زندگيام را با سختي
ميگذرانم. 12 بهمنماه سال قبل بود كه همسرم را براي زايمان به بيمارستاني
در رباط كريم منتقل كردم. قبلاً براي همسرم در آن بيمارستان تشكيل پرونده
داده بوديم و به تشخيص پزشك آن روز او را به بيمارستان برده پزشك بعد از
معاينه گفت كه او براي زايمان به سزارين نياز دارد، اما امكان سزارين وجود
ندارد و بايد همسرم به بيمارستان ديگري منتقل شود به خاطر همين همسرم را به
بيمارستان ديگري در اسلامشهر منتقل كردم.
در حالي كه همسرم با درد
زيادي مواجه شده بود، بيمارستان از پذيرش همسرم امتناع كرد؛ چراكه دفترچه
بيمهاش در بيمارستان اول گم شده بود. كاركنان پذيرش گفتند در صورتي كه 2
ميليون تومان به حساب بيمارستان واريز كنم، همسرم را بستري ميكنند وگرنه
بايد به دنبال بيمارستان ديگري بگردم. من چنين پولي در حسابم نداشتم، اما
به خاطر وضعيت سختي كه همسرم در آن قرار گرفته بود با هر بدبختي كه بود،
پول را تهيه كردم و به حساب بيمارستان ريختم و همسرم بستري شد. اين پايان
ماجرا نبود؛ چراكه فهميدم چند دانشجو مسئول مداواي همسرم هستند. در حالي كه
پيگير وضع همسرم بودم، يكي از بهياران به من خبر داد كه هنگام زايمان بند
ناف بچه پاره شده و جفت داخل شكم مانده است. همين موضوع سبب شده بود تا
همسرم به اتاق عمل منتقل شود. آن بهیار از من خواست كه موضوع را پيش خودم
نگه دارم و در اين باره با كسي حرف نزنم؛ چراكه برايش دردسر ميشود كه قبول
كردم. شاكي ادامه داد: ساعت 8 صبح روز بعد بود كه خبر دادند بچهام به
دنيا آمده است.
به هر حال فرداي آن روز مادر و بچه كه اسمش را
اميرمهدي گذاشته بوديم، از بيمارستان مرخص كردم به اميد اينكه كابوسهايم
تمام شده است. دو روز بعد اما وضع بچه رو به وخامت گذاشت. ناگهان نفسش بند
آمد، به طوري كه آب از گلويش پايين نميرفت. وضع اميرمهدي لحظه به لحظه
بدتر ميشد به خاطر همين خيلي زود او را به بيمارستاني كه در آن به دنيا
آمده بود، برديم. پزشكان بعد از معاينه گفتند كه وضع بچه وخيم است و نبايد
بعد از زايمان مرخص ميشد. وقتي سؤال كرد كه چرا او را با اين وضع وخيم
مرخص كرديد، كسي جوابي نداشت. پزشكان گفتند كه نميتوانند براي بچه كاري
بكنند؛ چراكه كليههايش از كار افتاده است. به خاطر همين او را به
بيمارستان فياضبخش دو برديم، اما كار از كار گذشته بود و زماني كه پزشكان
او را معاينه كردند، گفتند كه قلب كودك از كار افتاده و فوت شده است.
پدر
اميرمهدي ادامه داد: بعد از فوت بچهام اعلام شكايت كردم. جسد نوزاد به
پزشكي قانوني منتقل شد و گزارش پزشكي قانوني نشان داد كه بچه به علت
متابوليك نوزادي فوت شده است. شاكي گفت: از كاركنان اولين بيمارستان در
رباطكريم كه همسرم را با وخامت حالش درمان نكردند و همچنين از كاركنان
بيمارستان در اسلامشهر كه بيماري بچه را تشخيص ندادند و باعث مرگ او شدند،
شكايت دارم.
قاضي مدير روستا بعد از ثبت اظهارات پدر اميرمهدي، پرونده را براي رسيدگي به دادسراي جرائم پزشكي ارسال كرد.