این جمله بهشتی که «ای آمریکا! از ملت ایران عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر» دیروز در آخرین آدینه اردیبهشت به زیباترین شکل ممکن محقق شد. برای دشمن، اولین چیزی که مهم است عدم حضور ملت در صحنه است. دشمن میخواهد یومالله 22 بهمن، حضور مردم، هر چقدر که ممکن است، کمرنگتر باشد یا روز انتخابات، صفوف اخذ رای، هرچقدر که ممکن است، کوتاهتر باشد اما در کدام میدان بوده که حضور این ملت لازم بوده و هموطنان عزیز ما صحنه را خالی گذاشته باشند؟! شاید در گذر زمان، ذائقهها عوض شده باشد و سلیقهها جابهجا، لیکن به لطف و عنایت خداوند منان، دشمن هرگز نتوانسته از میادینی که علیالقاعده برای جمهوری اسلامی در حکم «فرصت» هست، «تهدید» درست کند. «انتخاب» یک «فرصت» است؛ هم برای مردم و هم برای نظام، و دشمن اما بنا دارد همین «فرصت» را بدل کند به «تهدید»! در وهله اول هم با تلاش برای بیرونق برگزار شدن انتخابات! «هدف اصلی» دشمن، همین است! همین که «انتخابات» باشد اما «ملت» آنچنان که شایسته و بایسته است، در صحنه نباشد! این اتفاقی است که الحمدلله تا به حال برای هیچکدام از انتخاباتهای جمهوری اسلامی نیفتاده، لیکن اگر خدای نکرده انتخاباتی برگزار شود و حضور ملت، کمرنگ باشد، آن وقت خواهیم فهمید فلسفه اینکه خمینی و خامنهای، این همه تاکید بر حضور باشکوه مردم پای صندوق آرا داشتند و دارند، دقیقا و مشخصا چیست! در آن روز که انشاءالله هرگز نیاید، دشمن قسمخورده ناظر بر غیبت ملت، حکم به عدم اعتماد مردم به نظام مقدس جمهوری اسلامی میدهد! شما فکر میکنید سال 88 چه چیز باعث شد آن همه دشمن از ملت ما عصبانی شود و آن همه نقشههای جور واجور بکشد و آن همه فتنههای رنگارنگ طراحی کند؟! گمانم در وهله نخست، مشارکت بینظیر 40 میلیونی! از رفراندوم 12 فروردین 58 صرف نظر کنیم، انتخابات 88 ناظر بر میزان مشارکت ملت، در قله انتخاباتهای جمهوری اسلامی بود. شوخی است مگر مشارکت 85 درصدی؟! چند کشور از دنیا چنین مشارکتی به خود دیده؟! همین حماسه باشکوه دیروز! دشمن خوب میداند که صرف حضور مردم در انتخابات، یعنی اعتماد همه ملت با هر گرایشی به نظام جمهوری اسلامی. القصه! دشمن وقتی میبیند که قادر نیست در رسیدن به «هدف اصلی» خود طرفی ببندد، بنا میکند به طراحی «اهداف فرعی» یعنی انجام توأمان 2 کار! اولا ضمن سوءاستفاده از رواداریهای بعضا بیجای شورای نگهبان مثل همین تایید صلاحیت آقای جهانگیری که خود از همان اول معترف بود آمده تا پوشش آقای روحانی باشد، بنا کند به یارگیری از میان نامزدهای انتخابات جمهوری اسلامی! این هم البته پدیده جالبی است برای خود! نامزدی باشد که هم صلاحیت او را شورای نگهبان خودمان تایید کرده باشد و هم البته آمریکا و اسرائیل و داعش و الباقی دشمنان بیرحم و بدعهد ما! در همین انتخابات دیروز، من حالا اسم نمیآورم اما همه خوب میدانند دشمنان ملت نستوه ایران و مشخصا همین تحریمکنندگان یانکی، پشت و پناه و پوشش کدام نامزد انتخابات بودند! و از آن سو، کدامیک از این حضرات نامزدها بود که در مناظرهها و غیر آن، دقیقا همان بیان دشمن را تکرار میکرد! و به جای پاسخگویی در قبال کارنامه نداشته، برای این نهاد و آن ارگان، چنان شاخ و شانه میکشید که تو گویی، به نمایندگی از شیاطین عالم، نامزد انتخابات نظام مظلوم جمهوری اسلامی شده! در این باره، عمری اگر باشد، حتما روزهای آینده، بیشتر و واضحتر سخن خواهیم گفت تا همه بدانیم تکلیف چیست و وظیفه کدام است و دقیقا چه باید بکنیم. قطع به یقین، اینگونه نمیشود که طرف، هم نفر اول اجرایی مملکت باشد، هم نامزد تایید صلاحیت شده توسط شورای نگهبان و هم قرقرهکننده منویات دشمن! و تازه! با وجود همه این همنواییها و همراهیها با دشمن، در نهایت وقاحت و در کمال پررویی، منتقدان خود را «همصدا با آمریکا و اسرائیل» بخواند! از بحث دور نشویم! دومین هدف فرعی دشمن، فتنه در انتخابات است. همه باید هوشیار باشیم. «فتنه در انتخابات» اما تنها به روزهای بعد از رایگیری محدود نمیشود. حین و حتی قبل از آن هم، فتنهآفرینی ممکن است! دشمن اما فتنه خود را همچون همه این گذشتهها، با سوءاستفاده از جهالت افراد نادان یا استفاده از خیانت عناصر مغرض انجام میدهد! به نمونههایی اشاره کنم! چرا ارگان رسمی دولت فعلی یعنی ارگان رسمی دولتی که از قضا مجری انتخابات هم هست، همین پنجشنبهشب، به دروغ و در تلویحی متاسفانه آشکارتر از تصریح، از حمایت سردار سلیمانی از حسن روحانی سخن گفت؟! طرفه حکایت اینجاست که آقای روحانی، داعیهدار عدم ورود افراد نظامی به مسائل سیاسی نیز هستند! این خفت و ننگ بزرگ دولت موسوم به اعتدال را چگونه جواب میدهی آقای روحانی؟! آیا چون کاری و کارنامهای برای ارائه نداری، جورش را باید محبوبیت حاجقاسم سلیمانی بکشد؟! آن هم با جعل خبر؟! و با دروغ؟! و آیا این اقدام زشت، برای حضرتعالی که حقوقدان بودی و نه سرهنگ، مایه خجالت و آبروریزی نیست؟! نمونهها معالاسف فراوان است! دیروز به کرات گزارشها آمد از کمبود تعرفهها! یا ازتعرفههای بدون مهر! یا از حضور مقامات دولتی پای صندوق آرا و خرید و فروش رای! قطعا به این موارد تخلف که متعدد هم هست باید رسیدگی عاجل شود. دیروز، هرچه ملت، خوب و متین و آرام و موقر و مثل همیشه باشکوه، در صحنه حاضر شد، متاسفانه دولت نشان داد انتخابات را هم همانطوری برگزار میکند که با فساد و تبعیض مبارزه میکند! و همانطور که با رکود و بیکاری مقابله میکند! به این سخن وزیر ارشاد، آن هم در صف رایگیری توجه کنید: «آقای رئیسی اگر میخواهد، بگوید برایش هنرمند جور کنیم!» یک دولت و یک دولتمرد، چه توهینی از این بالاتر میتواند به جامعه هنری بکند که منزلت او را اندازه قیمت یک کالای قابل خرید و فروش پایین بیاورد؟! صدالبته دولتی که مستند به شواهد و اسناد، تلاش برای خرید رای ده و دهیار میکند، هرگز غافل از خرید و فروش هنرمندان نخواهد بود! شگفتا! با وجود این همه تخلف مشهود، تئوریسین تقلب در انتخابات 88 که البته بنا به اعتراف دوستش، «تقلب، تنها ادعایی دروغ برای آشوب بود»، عصر جمعه نوشت بنا به این دلیل و آن دلیل، اصلا و ابدا امکان تقلب در انتخابات 96 وجود ندارد! ما البته دعا میکنیم که همینگونه باشد و مجریان انتخابات، آرای مردم را صحیح بشمارند و سالم بخوانند اما لازم اگر باشد، برخلاف داعیهداران رسوای سال 88، سخن به استناد اسناد و مستند بر دلیل و مدرک ارائه خواهیم کرد! باورم هست دیروز ملت ایران همان بود که بهشتی شهید میخواست اما دولت را ناچاریم دعوت کنیم به التزام بیشتر به قوانین و مقررات! انتخابات، متعلق به این مردم و متعلق به این نظام است و هرگز جای چشمپوشی از «حقالناس» نیست! آقای روحانی! دولت شما، فقط در یک قلم، حقالناس سردار محبوب حافظ امنیت را به هیچ گرفت! و به دروغ، از حمایت ایشان از شما، سخن گفت! برای این دروغ بزرگ که البته با هوشیاری مردم، هرگز نگرفت، در روزهای آتی منتظر پاسخ شما خواهیم بود! قدرمسلم، ما از شما، سوالات فراوانی داریم که همه را خواهیم پرسید!