در این چند روز زیاد شنیده می شود که برخی ها پیشنهاد می دهند رئیسی و یا قالیباف و یامیرسلیم به نفع یکدیگر کنار بروند تا سبد رای آنها به نفع دیگر فرد و رقیب روحانی پر شود!
لازم به توضیح است که تجربه چند انتخابات از جمله انتخابات سال 84 و 92 نشان داده است که با کنار کشیدن رقبای یک جبهه فکری خیلی مشخص نیست که سبد رای آنها دقیقا به سبد همان گفتمان ریخته شود.
سال 84 محسن رضایی (به عنوان یک کاندیدای نزدیک به گفتمان قالیباف و لاریجانی) از انتخابات کنار کشید و این کنار کشیدن برخلاف انتظار اصلاح طلبان به نفع اصولگراهای غیرسنتی و به خصوص محمود احمدی نژاد شد و همان اختلاف رای 500 هزارتایی احمدی نژاد با کروبی باعث شد تا احمدی نژاد به دور دوم برود و بتواند هاشمی رفسنجانی را شکست دهد. در صورتی که خیلی ها گمان داشتند رای های محسن رضایی به سبد قالیباف و لاریجانی ریخته خواهد شد.
سال 92 هم حداد عادل به نفع دیگر کاندیداهای اصولگرا کنار رفت اما رایش بین سبد قالیباف و جلیلی تقسیم شد و کمکی هم به فضای کلی انتخابات نکرد و حتی اگر قالیباف و جلیلی نیز به نفع هم کنار می رفتند اتفاق چشم گیری رخ نمی داد که حتی ممکن بود به دلیل شرایط احساسی آن سال، سبد رای روحانی و یا ولایتی پر تر شود! برخلاف سبد رای عارف که به دلیل پذیرش حکمیت خاتمی و هاشمی و هم راستا بودن با روحانی رایش کامل به سبد روحانی رفت چون سبد رای عارف کاملا اصلاح طلبانه و تابع نظر هاشمی و خاتمی بود.
امسال نیز یک نکته کلیدی و مهم است. بخشی از سبد رای رئیسی موافق قالیباف نیستند و عملکرد وی در شهرداری (املاک نجومی) و حمایت از برجام و ... را قابل دفاع نمی دانند و معتقد هستند قالیباف صلاحیت لازم را ندارد. این افراد همانند جبهه پایداری ها، تیم سابق احمدی نژاد که درستاد رئیسی هستند و یا افرادی شبیه به احمد توکلی (جریان سنتی ) و بخشی از اصولگرایان طبق حدسم با کنار کشیدن احتمالی رئیسی به قالیباف رای نداده و بعید نیست به میرسلیم رای بدهند و باعث تشتت و ریزش رای می شوند!
سبد رای طبقه متوسط شهری قالیباف هم قطعا در صورت کنار کشیدن وی بین روحانی و رئیسی تقسیم می شود و این به نفع روحانی است. چون در حال حاضر قالیباف نماینده طیفی است که از روحانی راضی نیستند اما به تعبیر خودشان از رادیکال بودن چهره رئیسی و حامیان وی نیز می ترسند و حاضر به رای دادن به نفع رئیسی نیستند.
میرسلیم هم همان طیفی را رهبری می کند که سال 92 به ولایتی رای دادند ( موتلفه اسلامی و شبیه به آنها) که تجربه نشان داده تفاوت چندانی در رای دادن به میرسلیم و روحانی یا ولایتی قائل نیستند! به علاوه اینکه میرسلیم هم چهره جدی برای جذب رای ندارد.
به نظرم در شرایط کنونی بهترین کار در صحنه ماندن تمامی کاندیداهاست تا هر کدام بخشی از سبد رای روحانی را جدا کنند (همانند اتفاقات سال 84 و کاهش سبد رای هاشمی) و بتوانند انتخابات را به دور دوم بکشانند. اگر انتخابات به دور دوم برود شرایط کاملا متفاوت می شود و همین موضوع اولین شکست سنگین برای روحانی است به اضافه اینکه تمامی معادلات در صورت به دور دوم رفتن انتخابات تغییر می کند و آن زمان است که همه مخالفین دولت انگیزه پیدا می کنند تا به کاندیدای واحد رای دهند، همانند اتفاقی که در سال 84 و علیه هاشمی رخ داد.
فراموش نکنیم سبد رای ها همانند پارچ آب نیست که کامل منتقل شود، صرفا شبیه به آبکشی است که با جابجایی شرایط رای ها، بخشی از آن ممکن است به سبد کاندیدای مورد نظر منتقل شود، اما بخش دیگر آن به سبدهای دیگر خواهد رفت.
در این یک هفته تمام تلاش های منتقدان دولت باید این باشد که انتخابات به دور دوم کشیده شود.