به گزارش پایگاه 598، چند روز گذشته اتفاقی جالب در
موقعیت جغرافیایی معدن یورت استان گستان به وقوع پیوست؛ رییس جمهوری که
چهار سال با طبقات پایین جامعه قطع رابطه کرده بود و به طور معمول چند روز و
چند هفته پس از وقوع حادثه ای خود را می رساند این بار و در ایام تبلیغات
ریاست جمهوری تصمیم گرفت به دهنه آتش فشان برود و شاید با گرفتن چند عکس
یادگاری به نیکی از آن در مستند انتخاباتی خود بهره ببرد.
اما او فراموش کرد به میان کسانی می رود که چهار سال از سیاستهای
تبعیضآمیز او رنجبردهاند و هیچ عایدی از برجام روحانی نصیب آنها نشده
است، اما روحانی این بار در مواجهه با منتقدین پابرهنه خود بسیار
دستبسته بود و قرار داشتن در آستانه انتخابات به او اجازه نمیداد که
آنها را بی شناسنامه و هوچی گر بخواند و حتی تیم حفاظت او نیز اجازه
برخورد فیزیکی با معترضان را نداشتند.
باید دقت داشته باشیم که این نخستین پرده از اعتراضات کارگری به وضع
نامناسبشان در این دولت نبود بلکه چند روز قبل و مصادف با سخنرانی روحانی
در میان کارگران و در روز جهانی کارگر بود که صدای اعتراض آنها در حرم
امام خمینی با شعار «عزا عزا است امروز...» بلند شد اما در آن روز فاصله
بین روحانی و کارگران آنچنان زیاد بود که گویی هیچ صدایی به گوش
رییسجمهور نرسیده است.
چرا شدت اعتراض کارگران بالا رفته است؟!
شاید اینچنین به نظر برسد که اعتراض کارگران به روحانی در بازدید وی از
معدن یورت صرفاً به دلیل عمق فاجعه معدن و شدت آلام حاصل از آن باشد اما با
نگاهی گذرا به حرفهای کارگران در این دیدار نیز میتوان این اعتراضات را
ریشهیابی کرد؛ کارگری که در این فرصت کوتاه توانسته بود در کمترین فاصله
باروحانی- برای اولین و آخرین بار- به گلایه بگشاید، ضمن اعتراض به غیبت 4
ساله روحانی در میان کارگران، تصریح کرده بود که رییسجمهور دیگر به جمع ما
نمیآید!
میزان فاصله روحانی و دولت او از اقشار پاییندست جامعه به حدی
افزایشیافته که این قشر عملاً هیچ امیدی به شنیدن صدایشان نزد عالیترین
مقامات اجرایی کشور ندارند و از سویی دیگر روحانی آنچنان خود را از کارگر
ایرانی دور نگاه داشته است که حتی برای بازدید از صنایع داخلی خودرو، در یک
خودروی خارجی نشسته و از راه دور آنها را مشاهده میکرد!
در کنار این باید توجه داشت که وضعیت معیشتی کارگران در دولت تدبیر و امید
روزبهروز وضع نامطلوبی به خود گرفته است و این در حالی است که روحانی در
روزهای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 92 گفت بود که «در صورت انتخاب
به سمت ریاست جمهوری، حقوق کارگران را طبق قانون بهاندازهای که تورم است،
افزایشخواهم داد.»
وی با ابراز نگرانی و انتقاد از میزان دستمزد کارگران، اظهار داشته بود که
«حقوق کارگران باید طبق قانون بهاندازهای که تورم هست، به همان میزان
افزایش پیدا کند.»
روحانی با تصریح بر اینکه هماکنون(سال 92) نرخ تورم 40 و افزایش حقوق 25
درصد است، اذعان میکرد که «تفاوت 15 درصدی بین تورم و دستمزد کارگران باعث
ایجاد مشکلاتی برای قشر عزیز کارگر را فراهم کرده است. در صورت انتخاب به
سمت رئیسجمهوری در دولت آینده (تدبیر و امید) حداقل حقوق کارگران مطابق با
نرخ تورم افزایش پیدا خواهد کرد.»[i]
بااینهمه دولت روحانی طی 4 سال گذشته حقوق کارگران را بهطور میانگین بین
10 تا 14 درصد افزایش داد و ادعا نمود که این میزان حتی از نرخ تورم نیز
بالاتر است!
کارگران در دولت روحانی آنچنان نادیده گرفته شدند که حتی حق اعتراض نیز از
آنها سلب گردید و در پاسخ به تجمعات خود با حکم شلاق روبرو شدند که نمونه
کوچک به ماجرای حکم شلاق کارگران معترض معدن آق دره بازمیگردد؛ اوایل
خردادماه سال 95 بود که خبر شلاق خوردن کارگران آقدره رسانهای شد. در
واپسین روزهای اردیبهشت آن سال، 17 نفر از کارگران معدن طلای آق دره
شهرستان تکاب که با شکایت کارفرما دادگاهی شده بودند، ضربات شلاق را تحمل
کردند و به جرم تجمع صنفی شلاق خوردند. جالب آنکه پس از رسانهای شدن این
خبر پس از گذشت چند ماه کارگران شلاقخورده همچنان بلاتکلیف ماندند و
علیرغم آنکه قرار بود مدیرکل اداره کار آذربایجان شرقی معزول شود، این
اتفاق نیفتاد و دلجویی نیز از آن کارگران صورت نگرفت.[ii]
زمانی داغ دل جامعه کارگری کشور بیشتر میشود که دولت با پیش کشیدن دلایلی
چون کسری بودجه از افزایش حقوقها جلوگیری به عمل میآورد اما درعینحال
حقوق رییسجمهور و مدیران بالایی بهصورت چشمگیری در همین دولت افزایش
مییابد، گزارشها حاکی از آن است که دولت در اولین روزهای کاری خود و در
اولین مصوبات دستور به افزایش حقوق خود و کارکنان خود را داد.
جای تأسف است که بگوییم قطعات پازل دوری دولت یازدهم از مردم و بهخصوص
طبقات پایین جامعه هرروز به دست مسئولان همین دولت تکمیل و تکمیلتر شده
است و کار را بهجایی رسانده است که حضور یکباره و واقعی رییسجمهور در
میان مردم اینچنین فاجعهای را میآفریند و خشم چهارساله کارگران را در یک
سکانس در مقابل چشمان رییسجمهور به نمایش میگذارد.
دولت تدبیر و امید در حالی خود را از مردم عادی دورنگه میداشت که
مردمداری ازجمله ویژگیهای ممتاز حکومت اسلامی به شمار میرود و حضرت امام
خمینی نیز در همین رابطه خطاب به مسئولان هشدار دادند که «یکى از فرق بین
حکومت اسلام با سایر حکومتها، این است که در حکومت اسلام جوّ، جوّ محبت
است. بین شخص اول مملکت مثل رسول خدا که شخص اول بود و در زمان خلافت
امیرالمؤمنین شخص اول امیرالمؤمنین بود با آن فردى که بهحسب نظر مردم
ادنى( پست) حساب میشدند فرق اساسى مربوط به دنیا نبود. اینطور نبود که
رسول خدا حالا که در رأس واقعشده و رئیس امت است مثل سایر حکومتها ریاست
بکند...»[iii]
رئیسجمهور دولت یازدهم وقتی به یاد مردمداری و حضور در بین محرومین
افتاده، که حتی حضور نمایشی او نمیتواند تسکینی بر دردهای آنان باشد، زیرا
مستضعفین و کارگران سختیکشیده خوب میدانند قرار نیست پسازاین اتفاق
دردناک، تحولی در زندگی آنان رخ دهد و پس از انتخابات یادی از آنان نخواهد
شد، زیرا دولت مسائل مهمتری چون رسیدگی به مشکلات فرزند بیکار وزیرش دارد
تا رسیدگی به احوالات کارگران.
پی نوشت ها:
[1] - وعده افزایش حقوق کارگران متناسب با تورم هم محقق نشد،مشرق، http://yon.ir/5WoLM.
[2] - بلاتکلیفی کارگران شلاق خورده آق دره،تابناک، http://yon.ir/nwBSp .
[3] - صحیفه نور، ج7، ص 233.
نویسنده:
مرتضی خاکزاد: کارشناس مسائل سیاسی