پایگاه 598: انتخاب یکباره حسن
روحانی در کارزار انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هنوز هم برای بسیاری از
ناظران و تحلیل گران جای سؤال است؛ اینکه یک سیاستمدار باسابقه مشخص امنیتی
و سیاسی(متعلق به یکی از سنتیترین طیفهای اصولگرایی) ناگهان بهعنوان
نامزد جریان اصلاحطلب معرفی و موردحمایت قرار میگیرد نشان از نوعی
عملگرایی محض در شرایطی نامناسب است که تردیدها در رابطه باصداقت جریان
اصلاحطلب را برمیانگیزد.
حالآنکه چه عواملی موجب شد تا روحانی با اختلاف رأی بسیار شکنندهای(250
هزار رأی مؤثر) از صندوق رأی دربیاید، موضوعی است که پاسخهای متعددی را در
برداشته است؛ گروهی بر این باورند که حجم نارضایتی فراوان از دولت مستقر
منجر به رأی آوردن آلترناتیو فعال آن شد. گروهی دیگر نیز میگویند پراکندگی
ناموزون نامزدهای اصولگرا از یکسو و خودزنی آنها در جریان تبلیغات ریاست
جمهوری منجر به پیروزی رقیب شد.
اما در کنار این تحلیلها و پاسخها، دو پاسخ از وزن و رتبه راست آزمایی
بیشتری برخوردار است. اول آنکه توانمندی خاص آقای روحانی در جریان
مناظرههای انتخاباتی(و به قول خودشان حمله گازانبری به رقیب) منجر به جذب
آرای بیشتر از سوی روحانی شد و دوم هم آنکه حمایت هاشمی رفسنجانی(بهعنوان
کسی که پروژه مظلوم سازی به طرز خوبی برایشان به اجرا درآمد) توانست آرای
قابلتوجهی را به سبد رأی روحانی سرازیر کند!
حال باید دید که واقعیتهای میدانی آن روزها نشاندهنده قوت کدامیک از دو
تحلیل اخیر میباشد و روحانی چگونه توانست بدون ایستادن در صف انتخابات، به
ناگه تنها مسافر قطار پاستور شود.
اجرای پروژه مظلوم سازی برای هاشمی رفسنجانی
سال 92 برای مظلوم نشان دادن هاشمی رفسنجانی از سوی طرفداران او(که سالیانی
نهچندان دور در صف اول منتقدانش قرار داشتند) فرصت بسیار مناسبی بود. از
یکسو هاشمی رفسنجانی بهعنوان کسی که نقش حامیان فتنه 88 را ایفا کرده
بود، بهعنوان منتقد باسابقه احمدینژاد(بهعنوان مسبب اصلی مشکلات موجود)
معرفی شد و سعی گردید تا اینگونه القا شود که هاشمی رفسنجانی با نگاهی
درست از سال 84 مقابل احمدینژاد ایستاد و اگر مردم در همان سال به هاشمی
رأی میدادند، چنین مشکلاتی پیش نمیآمد و فرصت جبران اشتباه در سال 92 نیز
پیشآمده است. در این زمان، چنین تصوری آنچنان التهاب و هیجانی را بر
کشور حاکم کرد که حتی بازار ارز نیز که آن روزها به محلی برای جولان دهی
دلالان تبدیلشده بود در اقدامی تعجببرانگیز، به خبر حضور هاشمی برای
ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری واکنش مثبت نشان داد و قیمت دلار کاهش
یافت![1]
از سوی دیگر رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی از سوی شورای نگهبان پروژه مظلوم
سازی را برای هاشمی به احسن وجه به اتمام رساند و طرفداران هاشمی رفسنجانی
بدون توجه به دلایل قانونی شورای نگهبان در رد صلاحیت هاشمی، هاشمی را
بهعنوان نماد مردم در مقابل حاکمیت و نهادهای حاکمیتی معرفی کردند.
نقش فزاینده هاشمی رفسنجانی در افزایش آرای روحانی
با اعلام نتایج بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و عدم
احراز صلاحیت هاشمی شاید کمتر کسی فکر میکرد که جریان اصلاحات حرف
آنچنانی در انتخابات پیش رو داشته باشد اما با انجام پروژه مظلومنمایی که
پیشازاین توضیح آن رفت، هاشمی رفسنجانی عملاً به دستگاهی برای جمعآوری و
ارسال رأی برای یک کاندیدای خاص تبدیلشده و حسن روحانی نیز بهخوبی از
امکان رأی آوری هاشمی(البته از موضع مظلومنمایی و نه دارا بودن رأی مثبت)
بهره برد.
نشانههای بهرهبرداری روحانی و ستاد او از هاشمی رفسنجانی نیز بهوضوح
قابل بازیابی است؛ حسن روحانی در بسیاری از سخنرانیهای خود طی روزهای
انتخاباتی تصریح میکرد که با مشورت آقای هاشمی به میدان آمده است و حضور
وی در انتخابات ممهور با تأیید هاشمی است.
فیلم تبلیغاتی او نیز آکنده از سکانسهایی بود که هاشمی رفسنجانی طی آن حسن
روحانی را تأیید میکرد تا بدینوسیله، حسن روحانی بهعنوان بدیل هاشمی
معرفی شود.
جالب اینکه نتیجه نظرسنجیها نیز حکایت از آن دارد که تا پیش از حمایت صریح
هاشمی رفسنجانی نسبت به حسن روحانی، وی شانس بسیار کمی برای پیروزی در
انتخابات داشت. برای نمونه موسسه افکار سنجی مهر در روز 15 خرداد(روز
مناظره دوم تبلیغاتی در تلویزیون) نظرسنجی انجام میدهد که از سویی هنوز
نیمی از مردم! نمیدانستند که قصد رأی دادن به چه کسی رادارند و از سوی
دیگر حسن روحانی در این نظرسنجی پس از غرضی رتبه آخر را به خود اختصاص داده
بود.[2]
روند نظرسنجیها به همین ترتیب به کار خود ادامه میدهد تا اینکه دومین
مستند روحانی در صداوسیما پخش میشود و طی آن هاشمی رفسنجانی تمجیدهای
فراوانی را خرج او میکند و هم اینکه در روز 21 خرداد 1392(3 روز مانده به
انتخابات ریاست جمهوری) هاشمی رفسنجانی بهطور رسمی از حسن روحانی اعلام
حمایت میکند.
هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از جوانان فعال دانشجویی در این روز اعلام
میدارد: «حسن روحانی با مشورت بنده قدم درراه انتخابات گذاشت و با احترامی
که برای کاندیداهای دیگر قائلم به دکتر روحانی رأی میدهم و وی را برای
تصدی قوه مجریه مناسبتر میدانم.»[3] و بدین ترتیب بود که کاندیدای آخر
نظرسنجیها به رتبه اول ارتقاء یافت.
این امدادرسانی مرد مصلحت حتی از دید خودش نیز پنهان نماند و حدود یک سال
پیش از فوت خود برای یادآوری به روحانی و یارانش گفت که «دکتر روحانی یک
هفته قبل از انتخابات 92، سه درصد رأی داشت که با حمایت من به بالای 50
درصد رفت.»[4]
توانمندی مناظراتی روحانی کجا رفته است؟
کافی نبودن توانمندی مدیریتی و مناظراتی روحانی برای جمعآوری آرای عمومی،
امروز بهخوبی خود را نشان میدهد. حسن روحانی در عملکرد 4 ساله خود و هم
در مناظرههای انتخاباتی اخیر آنچنان ضعیف(و در پارهای از اوقات با
دستانی لرزان) عمل کرده است که نظرسنجیها نشان از ریزش آرای او دارد و اگر
نبود اقدامات کاندیدای پوششی، معلوم نبود که چه بلایی بر سر روحانی نازل
میشد، هرچند که یار کمکی او هم در مناظره دوم کماشتباه ظاهرنشده و
پارهای از سخنان او بهخصوص در مظلوم و بیکار خواندن دختر وزیر و ناچاری
او به واردات لباس کودک از ایتالیا خود سبب ضربه وارد شدن به سبد آرای
روحانی شده است.
نخستین نظرسنجیهای مراکز معتبر افکار سنجی پس از اولین مناظره(جمعه 8
اردیبهشت) نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری نیز نشان میدهد که آرای
حجتالاسلام روحانی به میزان قابلتوجهی کاهش و آرای محمدباقر قالیباف و
سید ابراهیم رئیسی افزایشیافته است.[5]
همچنین با نگاهی کوتاه به افکار عمومی و شبکههای اجتماعی و بحثهای
شکلگرفته پس از مناظره دوم میان کاربران این شبکهها، اخبار حاکی از افت
شدید آرای روحانی است.
اساساً اینکه معاون اول یک دولت در قامت رقیب دولت در انتخابات حاضر شود-
حتی بهعنوان یار کمکی- پدیده بسیار نادری است که بیش از همهچیز به
ناتوانی و عدم تسلط روحانی بر آمار و ارقام اقتصادی مربوط میشود که
جهانگیری سعی دارد با ارائه آمار و ارقام(با چاشنی برانگیختن عواطف مردم)
نقیصههای رییس خود را جبران کند، که البته این یار کمکی در مناظره دوم با
عملکرد پراشتباهش، خود سبب تنگتر شدن حلقه انتقادات نسبت به دولت یازدهم
شد.
روحانی برای مناظره سوم بیشتر از آنکه آماده پاسخگویی و رقابت با دیگر
کاندیدها باشد، باید آماده پاسخگویی و مقابله با عملکرد 4 ساله دولت خود
باشد، رقیب اصلی او در این انتخابات، خودِ او و کارنامه دولتی است که او
ریاستش را بر عهده دارد نه نامزدهای فعلی انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم.
کارنامهی که نه در بین سیاسیون و نه افکار عمومی موفق به کسب نمره قبولی
نشده، دولتی که پس از 4 سال هنوز مشکلات کشور را به گردن دولت قبل
میاندازد و در خدمترسانی به مردم و محرومین تعلل و سستی کرده، بدون شک
رقیبی جز خود و عملکردش نخواهد یافت و باید آماده پاسخگویی نسبت به عملکرد
خود بوده و با خودش رقابت کند که نتیجه این کار چیزی جز شکست برای حسن
روحانی نخواهد بود، کارنامه ضعیف حسن روحانی سبب شده که او توانایی
مناظراتی خود را از دست بدهد.
اگرچه که هنوز برای قضاوت نهایی زود است و سناریوهای متعددی باید آزموده
شود تا بتوان نتیجه را پیشبینی کرد اما امروز بیش از همهچیز نبود هاشمی
رفسنجانی بهعنوان پشتیبان واقعی روحانی به چشم میخورد و معلوم نیست که در
صورت ادامه روند مناظرهها به همین شکل، چه کسی خواهد توانست آرای 3 درصدی
روحانی را به بالای 50 درصد برساند!
پی نوشت ها:
[1]- http://www.entekhab.ir/fa/news/110864.
http://www.mehrnews.com/news/2069537.
[2] - مشارکت 67 درصدی مردم/ هنوز نیمی از مردم کاندیدای خود را انتخاب نکرده اند،
[3] - حمایت آیتالله هاشمی رفسنجانی از حسن روحانی، http://rouhani.ir/event.php?event_id=82.
http://yon.ir/e05oI.
[4] -
[5] - http://www.mashreghnews.ir/news/717621.
نویسنده: سعید حسن پور