به گزارش پایگاه 598 به نقل از «وطن امروز»، وضعیت بد اقتصادی که دولت را در شرایط بحرانی قرار داده است،
جمعیت معترض فراوانی را علیه رفتارهای دولت به وجود آورده است. جمعیت
معترضان به شرایط فعلی آنقدر بالاست که تحلیلگران شرایط سختی را برای دولت و
حامیانش پیشبینی کردهاند. همین شرایط سخت موجب شده است، هنرمندان به
دلایل متعدد و حداقل از این جهت که در سوی مردم قرار بگیرند و از دولت
ناکارآمد حمایت نکنند، از عاملان شرایط فعلی فاصله گرفتهاند و گویا به
تکرار شرایط موجود راضی نیستند. موضوع حقوقهای نجومی، ماجرای گورخوابها،
رانتهای مالی و اقتصادی، فسادهای چندهزار میلیاردی در صندوق ذخیره
فرهنگیان و مفاسد و مشکلات اقتصادی دیگر شرایطی را فراهم کرده است که
هنرمندان از حضور در کنار دولتی با وضعیت فعلی واهمه دارند. ناکامی
حجتالله ایوبی در سروسامان دادن به ستاد هنرمندان حامی روحانی خود
نشاندهنده عدم توانایی برای جذب هنرمندان است. 2 روز پیش نشست خبری رئیس
ستاد هنرمندان حسن روحانی با حضور حجتالله ایوبی و جمعی از خبرنگاران
برگزار شد. حجتالله ایوبی درباره هدف از برگزاری این نشست خبری بیان کرد:
هدف از این جلسه این است که در ستاد حسن روحانی با توجه به اهمیت مباحث
فرهنگی، در این باره بیشتر حرف بزنیم. مدیر معزول سازمان سینمایی در این
نشست درباره دلخوری هنرمندان از دولت یازدهم نیز گفت: امیدوارم خارج از
مشکلات و دلخوریهای شخصی، همه نگاه کلانتری نسبت به دولت و فرهنگ داشته
باشیم. نکته قابل تامل آنکه اگرچه این نشست با عنوان نشست ستاد هنرمندان
حامی روحانی برگزار شد اما هنرمندی در آن حضور نیافت.
ناامیدی در فضای فرهنگی
در شرایطی که رئیسجمهوری در یکی از آخرین نشستهای خبری خود گفته بود:
«باید از اصحاب فرهنگ پرسید چقدر از دولت یازدهم رضایت دارند؟»، عدم
توانمندی این دولت در سروسامان دادن به امور اصحاب فرهنگ، عدم حل مشکلات
صنفی و اخیرا نیز برگزاری ضعیفترین و بیاعتبارترین جشنواره فیلم فجر که
هنوز از سوی هنرمندان نسبت به آن اعتراضهایی مطرح است، موجب فاصله گرفتن
از دولت شده است. منیژه حکمت، کارگردان سینما و یکی از اهالی هنر مدنظر
جناب روحانی است که نقش قابلتوجهی در همراه کردن برخی هنرمندان و به تبع
آن جامعه پیرو ستارهها به نفع روحانی در سال 92 داشت. وی در مصاحبهای که
با هفتهنامه صدا انجام داده، در پاسخ به این سوال خبرنگار که میپرسد:
«از زمان رویکارآمدن دولت روحانی تغییری احساس کردهاید؟» اینگونه پاسخ
میدهد: «من در این دوره ناامید شدم و متاسفم». وی همچنین در پاسخ به این
سوال که «اگر به سال 92 بازمیگشتید با توجه به شرایط الان، تومار حمایت از
روحانی را امضا میکردید؟» میگوید: «نه! نمیکردم».
حکمت: بدترین دوره کاری من در دولت آقای روحانی بوده
منیژه حکمت با انتقاد از دولت گفت: «کسانی به من زنگ میزنند و میگویند
تو گفتی به روحانی رأی بدهیم. من دیگر سعی دارم هزینه ندهم و پاسخگوی کسانی
که در این وادی به من اعتماد کرده بودند، نشوم. این دولت با شعار قشنگی به
اسم امید آمد؛ چه شده که امید اکثریت سینما ناامید شده است؟ من گاهی
میشنوم چقدر دوره شمقدری خوب بود! این حرف خیلی دردناک است. این را صراحتا
نخستینبار به شما میگویم، چون امضای کسانی که از کاندیداهای سیاسی
حمایت کردهاند هنوز هست؛ شما سرچ کنید ببینید چه کسی کجاست. اصلا هم قائل
به این نیستم که چون من و پگاه نخستین حمایتگران از این دولت بودیم گل
سرسبدیم! اینطور نیست اما این اکثریت ناامید خطرناک است و پوپولیسم محصول
چنین دورانی است». منیژه حکمت در برنامه جنجالیاش با آزاده نامداری هم این
را تکرار کرد که «بدترین دوره کاری من در دولت آقای روحانی بوده».
ابوالفضل جلیلی، فیلمساز که مدعی است تعداد فیلمهای توقیفیاش دورقمی است
نیز میگوید: «همه ما سال 92 به آقای روحانی رای دادیم... اوایل دولت، من
خدمت آقای ایوبی رسیدم، روز سهشنبه بود. گفت تا روز شنبه ما از شما برای
فیلمسازی در داخل کشور حمایت میکنیم، الان 3 سال است هنوز آن شنبه فرا
نرسیده!»
از رأی دادن به روحانی پشیمانیم
رضا ایرانمنش که از حامیان حسن روحانی در خرداد 92 بوده نیز انتقاداتش
نسبت به وی را اینگونه بیان میکند: «زمان احمدینژاد از منتقدان شدید او
بودم اما امروز از رأی دادن به روحانی پشیمانم، زیرا آقای رئیسجمهور از
زمانی که آمده جز شعار دادن کار دیگری حداقل برای سینما و هنرمندان انجام
نداده است. در دولت احمدینژاد بر این عقیده بودم که او بههیچعنوان به
هنر و هنرمند اهمیت نمیدهد اما راه گفتن این موضوع به رئیسجمهور و
زیردستان او برای همه ما باز بود؛ چهبسا خود من بارها این موضوع را به او
گفتم و درددل کردم و او حداقل کاری که میکرد گوش دادن به حرفهای ما بود
اما متاسفانه آقای روحانی از زمانی که آمده همین حداقل کار را هم برای ما
انجام نداده است». مجید مجیدی اما درباره وزیر سابق فرهنگ میگوید: «برخی
مواقع بین خودمان صحبت میکنیم کاش امکان داشت جای وزرا را تغییر دهند،
مثلاً دکتر هاشمی (وزیر بهداشت) وزیر فرهنگ میشد و جایگاه دیگری را به
آقای جنتی میدادند».
24 ساعت پای حرفهای خود بایستید!
ابراهیم حاتمیکیا نیز که قبلا اعلام کرده بود خرداد 92 به حسن روحانی رای
داده، در جریان جشنواره سی و چهارم و بعد از نشست فیلم بادیگارد گفته بود:
«من نه به محمد حیدری کار دارم و نه حتی به آقای ایوبی و آقای جنتی، بلکه
با آقای روحانی کار دارم. چطور میشود فیلمهایی از این دست وارد مسابقه
نمیشوند، حتی اگر ضعیف باشند. اما به هرحال این موضوع، موضوع روز ما
است. چه کنیم که هنوز هم مثل زمان جنگ مسؤولان سمت شمال میایستند، در
حالی که در جنوب جنگ است. خطر پشت مرزهای این کشور است و دوستان متوجه
نیستند». حاتمیکیا همچنین یک سال قبل از آن در مراسم اکران فیلم «چ» در
دانشگاه تهران خطاب به رئیسجمهور روحانی گفته بود: «میدانم این حرف سبب
ناراحتی میشود اما مجبورم بگویم که جناب آقای روحانی! جریان فرهنگی مردان
بزرگ میطلبد نه کسانی که نمیتوانند 24 ساعت پای حرفهای خود بایستند. من
بابت این نوع سخن گفتن هزینه دادم و افتخار من این است که با همینها هست
که اسم من پیش شما جوانان عزیز است».
کو گوش شنوا
افزون بر این، مهدی کرمپور یکی دیگر از کارگردانان حامی روحانی،
انتقادهای جدی خود نسبت به عملکرد فرهنگی دولت را در نامهای به حجتالله
ایوبی اینگونه مینویسد: «یادمان باشد در همان دولتی که حالا مانند لولو از
آن یاد میشود همه در این سینما فیلم ساختند. یادمان باشد در همان دولت
قبل نتیجه فجر، اسکار و برلین یک خروجی بود. در همان دولت، فرهادی به اسکار
معرفی شد. من، معادی، کیایی و نعمتالله پروانه ساخت و نمایش گرفتیم. در
همان جشنوارهها فیلم کاهانی رد نمیشد. از فیلمساز جوان خواسته نمیشد شب
اختتامیه خودش از خیر جشنواره بگذرد. در دولت نهم، بیضایی هم فیلم ساخت… با
شعر خواندن و لبخند مشکل سینمای ما حل نمیشود. حتی اگر حالا تنها علقه
مشترک من و شما شاعر محبوبمان باشد. امروز دیگر به چیزی بیش از زبان نرم
نیاز است. مدیریت فرهنگی به گوش شنوای واقعی و پایمردی بر قولها و حمایت
از همه هنرمندان نیاز دارد... نکند در پساتحریم در میان خیل بنجلهای صف
کشیده برای اخذ طلبهای دلاریمان قرار است از چین، هند و اروپای ورشکسته،
برایمان سوغات دیگری بیاورید؟» با همه اینها ایوبی هنوز برای جمع کردن
هنرمندان برای حمایت از روحانی شعار میدهد، در حالی که یکی از
بیاعتبارترین جشنوارههای فیلم فجر در دوره او برگزار شده است.
شعاردادنهای ایوبی اگر چه بیسابقه نیست و به قول فرهاد اصلانی، بازیگر
سینمای ایران که در یکی از نوشتههایش پیرامون مدیریت سینما نوشته بود:
«معاونت سینمایی برای حل مسائل سینما فقط اشعار مولانا را از بر میکند»
اما همزمانی این تعریف و تمجیدها با وخامت اوضاع سینمای ایران عجیبتر از
عجیب است؛ آنجا که کارگردانان و سینماگران باسابقه سینمای ایران هم آن را
عجیب عنوان میکنند. در حالی که بهترین بازیگر نقش مکمل جشنواره حتی پس از
انتخاب شدن میگوید: «جشنواره برایم اهمیتی ندارد.» وقتی مجتبی راعی درباره
اهدای 2 سیمرغ برای یک بخش جشنواره تعبیر «جهان سومی» را انتخاب میکند.
در شرایطی که علیرضا رئیسیان داوریهای این دوره از جشنواره را در حد لیگ
یک عنوان میکند و میگوید: «داوری در جشنواره امسال از هیچ منطق
کارشناسانهای پیروی نمیکرد و در هیچ دورهای تا به این اندازه به آرای
داوران اعتراض نکرده بودند و حتی برخی کاندیداها نیز انصراف خود را از این
جشنواره اعلام کردند که شکل نامطلوبی را در آینده سینمای ایران و جشنواره
فیلم فجر پیدا میکند».
جشنواره فیلم فجر «مرثیه» سینمای ایران
در شرایطی که مرحوم علی معلم داوری جشنواره فیلم فجر را «مرثیه» سینمای
ایران میخواند و احمدرضا معتمدی در نامهای به روحانی مینویسد: «سینمای
ایران را 3 دسته بردهاند؛ ابتذالگرایان، مجیزگویان و وابستگان آن سوی آب.
پولشان شسته و ناشسته برجاست و آبشخورشان فیاض و سرریز. سینمای مستقل،
هنرجو و اندیشمند، مهجور و متروک، خودیهای دلسوزی که از روی سادگی، زبانی
نیز به انتقاد و خردهگیری گشودهاند! کارگزاران شما با نحوه داوری و
گزینش جشن سینما که قرین با دهه انقلاب است، متأسفانه تعریفی تازه نیز از
دهه فجر به دست دادهاند و این هزینه گزافی بود که بر شما و سایر اصحاب
انقلاب تحمیل کردند.» و در این اوضاع وخیم که کمتر هنرمند و بازیگر و
سینماگری از وضعیت سینما راضی است، ایوبی با چه امیدی به دنبال جذب
هنرمندان است؟ علیرضا رئیسیان هم با نقد سیستم مدیریتی حجتالله ایوبی
میگوید: گروه مدیریتی حجتالله ایوبی از همان روز اول تا به امروز نشان
داد قائل به استفاده و مشارکت همه نیروها و جناحها در سینمای ایران نبوده و
متاسفانه خسارات زیاد و جبرانناپذیری را به بدنه سینمای کشور وارد کرده
است. رئیس سازمان سینمایی با گروهی خاص و مدنظر خود همسویی داشته که عواقب
سختی هم به دنبال داشته است.