فارغ از اینکه اقدامات دولت یازدهم در جهت کاهش آلودگی هوا به راستی موثر واقع شده یا نه، آنچه به طور قطع میتوان باور داشت این است که هنوز تا رسیدن به هوای ایدهآل فاصله بسیار است اما هر از گاه که زمزمه نقدی از گوشه و کناری به گوش میرسد، از همان آغاز مورد هجمه دولت واقع شده و پس از محکوم شدن به اتهامات گونان از غرضورزی گرفته تا سیاسیکاری، پشت ادعای «افزایش تعداد روزهای پاک محو» میشود.
اما آیا روزهای پاک، که محصول وزش باد و شرایط جوی هستند، عیار مناسبتری برای سنجش اقدامات انجام شده جهت کاهش آلودگی هوا به شمار میروند یا روزهای ناسالم که شرایط آلودگی هوا را بدون مدد جستن از باد و باران، همانگونه که هست به نمایش میگذارند؟ برای اعلام موفقیت در رفع بحران آلودگی هوا آیا روزهای پاک و عادی را باید ملاک قرار داد یا روزهای ناسالم را که با تعطیلیها و اعمال محدودیتها در فعالیتهای اجتماعی، ضررهایی پیاپی را به جامعه تحمیل میکنند؟
با نگاهی به سامانه گزارش کنترل کیفیت هوای تهران و مقایسه تقویم کنترل هوای تهران طی سه سال گذشته اما نه تنها نشانی از روند فزاینده روزهای پاک مشاهده نمیکنیم بلکه تعداد روزهای ناسالم را رو به افزایش میبینیم. روزهایی که هریک به تنهایی با فلج کردن جامعه، مشکلات بسیاری را به همراه میآورند.
سیاست دولت یازدهم در ادعای مرتفع کردن معضلات جاری محیط زیست کشور را بدون شک میتوان یکی از بزرگترین انتقادات به عملکرد زیست محیطی آن دانست چرا مادامی که مسئولان در راستای دنبال کردن مقاصد سیاسی، از اعتراف به وجود مشکلات، انعکاس کاستیها، گوش فرادادن به انتقادات و مد نظر قرار دادن پیشنهاد متخصصان پرهیز میکنند، نمیتوان به رفع این معضلات چشم امید داشت.