در زندگی سعید کریمیان سه نقطه عطف مهم وجود دارد که با دانستن آنها بهتر میشود مدیر مقتول جم را شناخت.
1- آشنایی با منافقین
پدر کریمیان از اعضای فعال سازمان منافقین بود و در عملیات مرصاد کشته شد. از آن پس سعید و خانواده اش حدود 8 سال در اشرف زندگی کردند و در همان مقطع رابطه نزدیکی میان کریمیان و رأس سازمان شکل گرفت. سعید کریمیان شستشوی مغزی داده شده و برای هر نوع فعالیتی به سود منافقین، آماده شد.
در سال 1375 او باخانواده اش، ذیل حمایتها و پشتیبانی عموی خود به سوئیس منتقل و در آن جا پناهنده شد.
سعید کریمیان که در سوییس قصد تحصیل داشت، سرانجام
مجبور به ترک تحصیل شد و در سال 1377 سراغ برادرش هادی کریمیان رفت که در
لسآنجلس زندگی میکرد.
سعید کریمیان در کنار مریم رجوی
2ـ ورود به عالم رسانه
برادر سعیدکریمیان که در رادیو صدای ایران (اولین رادیوی 24 ساعته فارسیزبان که به منظور مبارزه با نظام جمهوری اسلامی در آمریکا تأسیس شد) فعالیت داشت، سعید را در همانجا به کار گرفت. سابقه سیاسی خانواده کریمیان برای مسئولین رادیو صدای ایران ایدهآل بود و به همین دلیل مطالب و مقالات سعید کریمیان مورد توجه گردانندگان این رادیو قرار گرفت.
3ـ ارتباط رسانهای با منافقین
کریمیان بعد از یک سال و نُه ماه فعالیت در رادیو صدای ایران از سوی شبکه منافقین دعوت به کار شد. پیشنهاد مسئولان سیمای آزادی (تلویزیون ملی ایران و تلویزیون 24 ساعته سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران) میتوانست موقعیت خوبی برای وی به حساب آید. ارتباط کریمیان با منافقین فقط در همین اندازه نبود. او که همیشه از علاقمندان منافقین بود، بعد از رادیو صدای ایران با «رویا رضایی» که از خانواده نزدیک یکی از سران منافقین بود و 10 روز از طلاقش میگذشت، ازدواج کرد.
در این میان با کمک و ارتباط دادن توسط همسر کریمیان، رابطهای محکمتر از قبل میان شبکه او و سازمان منافقین شکل گرفت.این زمان بهترین موقعیت برای سازمان منافقین بود تا بتواند دستکم بخشی از یک شبکه ظاهرا مستقل و با ظاهری کاملا متفاوت از نام و نشان سازمان را در دست بگیرد. به همین دلیل تلویزیون 24 ساعته سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران به کریمیان پیشنهاد تأسیس یک شبکه ظاهرا مستقل را داد. پیشنهادی که میتوانست موقعیت خوبی برای وی به حساب آید.
همه چیز از همان ابتدا حسابشده بود. پیش از راهاندازی شبکه چندین جلسه مشترک میان مسئولان سازمان منافقین و سعید کریمیان برگزار شد. منافقین که کمکهای مالی از بعضی کشورهای اروپایی دریافت میکردند حاضر شده بودند در ازای پرداخت مبلغ مناسبی، بتوانند اهدافشان را با روش سعید کریمیان، اجرایی کنند.
درنهایت،این شبکه از سال 1385 به عنوان یکی از شبکههای تلویزیونی «گروه موسیقی و سرگرمی عمومی» با محتوای برنامههایی نظیر «فیلمهای سینمایی»، «مجموعهها و سریالهای تلویزیونی»، «مستندهای تلویزیونی»، «برنامههای آموزشی» و سایر برنامههای سرگرمکننده آغاز به کار کرد.
* لو رفتن رابطه تشکیلاتی با منافقین و تلاش برای گرفتن ژست جدید
بعد از چند سال پنهانکاری، در نهایت، بعضی از افراد شبکه جم که از این شبکه جدا میشدند جزئیاتی از فعالیتهای مدیر این شبکه را بازگو میکردند. جزییاتی که ابتدا حول فساد اخلاقی کریمیان میگشت اما بعد، به بازگو کردن روابط مشکوک او با منافقین رسید. یکی از مهمترین اظهار نظرها نیز مربوط به «سارا رهبری» بود.
سارا رهبری به گفته خود با پیشنهاد و اصرار مدیر شبکه جم در این شبکه مشغول به کار شد. او یکی از عوامل اصلی و تأثیرگذار در راه افتادن شبکه بود. همکاری وی با گروه جم کمک شایانی به گروه جم کرد اما بر خلاف انتظار همگان وی به یکباره از این شبکه جدا شد.
در آن زمان هیچ کس متوجه جدایی و یا اخراج سارا رهبری از گروه جم نشد. اما وی بعدها در در صفحه فیسبوکش علت جدایی خود از شبکههای جم را شرایط کاری موجود در این گروه بیان نمود و دست به افشاگری زد.
وی فساد اخلاقی و اقتصادی و همچنین ارتباط سعید کریمیان با گروهک منافقین را دلیل اصلی جدا شدن خود از شبکه جم اعلام کرد.
* جم و منافقین؛ آغازاختلاف جدی در شیوه عملکرد
در دو سال گذشته، شبکه جم نگاه سیاسی خود را کمرنگتر کرده و سعی کرد از مسیر سبک زندگی و فیلم و برنامههای جُنگمانند و با شعارهای عامهپسند و ژست حمایت از تولیدات داخل و تلاش برای تشکیک در اعتقادات و ارزشگزاریهای مردم، در میدان جنگ مقابل کشور قرار گیرد. روش و شیوهای که مورد اقبال منافقین نبود و در مواردی اعتراضشان را به این رویه کریمیان و شبکه «جم» ابراز کرده بودند.
آنها اعتقاد داشتند شبکههای جم که بخش زیادی از منابع مالی آن را منافقین تأمین کرده بودند باید صریحتر و علنیتر به مقابله با نظام اسلامی و کشور اقدام کند. مبارزه صریح و علنی که کریمیان به آن امیدی نداشت.
این اختلاف نگاه در شیوه دشمنی و نوع عملکرد باعث شد تا شکاف میان جم و منافقین بیشتر شود و شاید اگر پرونده زندگی مدیر جم با چنین مرگی تمام نمیشد، تا چند ماه دیگر یا باید شبکههای جم را تعطیل میکرد و یا برای ادامه حیات رابطه با مناقین را کمرنگ کرده و دست به دامان سایر دشمنان قسمخورده کشور میشد.