مفاد سلسله جلسات محرمانه شوراي هماهنگي راه سبز اميد با گروهك ضد انقلاب فدائيان خلق افشا شد.
به گزارش سرويس سياسي باشگاه خبرنگاران، روزنامه وطن امروز با انتشار گزارشي مفاد سلسله جلسات محرمانه شوراي هماهنگي راه سبز اميد با گروهك ضد انقلاب فدائيان خلق را افشا كرد.
بر اساس اين گزارش در راستای مجموعه تلاشهای ضدانقلاب برای اجرایی کردن راهبرد «از گوگوش تا سروش» علیه جمهوریاسلامی، «جلسات گدایی» اعضای کمیته خارجی شورای هماهنگی راه سبز امید از گروهکهای لائیک، سلطنتطلب و تروریست تحت عنوان «طرح تماس» ابعاد تاسفبارتری به خود گرفته است.
چندی پیش نیز با افشای پروژه بین سرویسی «هدیه 60» جزئیات منزجرکنندهای از سرسپردگی فتنهگران به سازمانهای اطلاعاتی غرب منتشر شده بود. در همین زمینه، اطلاعات موثق دریافتی «وطنامروز» حاکی است اردشیر امیرارجمند، مجتبی واحدی و رجبعلی مزروعی در جلساتی با کادر رهبری گروهک فدائیان خلق (اکثریت) (یکی از انشعابهای سازمان مسلح چریکهای فدایی و از گروهکهای لائیک و ضددین مخالف جمهوریاسلامی) درباره ساختارهای حکومت خیالی آینده ایران به توافق رسیدهاند که این توافقات در چند محور مختلف بوده است.
از جمله نکات جالب این جلسات، موضع دریوزگی این عناصر و اصول و عقاید پس دادن به یک گروهک بدسابقه ضددین است به نوعی که محتوای جلسات، بیشتر شبیه محکمه تفتیش عقاید (انگیزيسيون) و تا حدودی بازجویی است. به گزارش «وطنامروز»، در پی این جلسات و رضایت گروهک فدائیان خلق (اکثریت) از مواضع ابراز شده و برنامههای 3 فتنهگر فراری، کادر رهبری این گروهک به دنبال تمهیدات عملیاتی توافقات صورت گرفته با شورای هماهنگی فتنهگران میرود. به همین منظور، گروهک فدائیان برای توجیه مرتبطان داخل کشور، یکی از اعضای سفید خود را به ایران میفرستد.
این عضو به اصطلاح سفید به محض ورود به فرودگاه امام خمینی(ره) در پلکان هواپیما با نیروهای امنیتی که منتظرش بودند مواجه و دستگیر میشود.
«عضو سفید» آنقدر از این دستگیری شوکه شده که در همان پاویون فرودگاه به حرف میآید و اعترافات را آغاز میکند. در ادامه بازجوییها، این فرد مفاد جلسات محرمانه مورد اشاره را بازگو کرده و اطلاعات گرانبهایی را در اختیار نیروهای امنیتی قرار میدهد.
بر اساس اعترافات صورت گرفته، امیرارجمند،
واحدی، مزروعی و تنی چند از دیگر عناصر فتنه که در گزارشات آتی از آنها نام
خواهیم برد، به صورت جداگانه به جلسات گروهک فدائیان خلق (اکثریت) دعوت
میشوند و سوالات یکسانی از آنها پیرامون چند موضوع به عمل میآید، سپس
پاسخها در جلسات هیات سیاسی- اجرایی اين گروهک به بحث گذاشته میشود و
پیرامون درخواست همکاری فتنهگران تصمیمگیری میکنند.
25 بهمن و تحریم انتخابات
در راستای تلاشهای چند ماهه فتنهگران برای پروژه آمریکایی - اسرائیلی موازیسازی 22 بهمن، یکی از محورهای فوری و کوتاهمدت توافقات به عمل آمده، مساله فراخوان 25 بهمن و برنامهریزیهای عملیاتی در این باره بوده است.
لازم به يادآوري است ذيل«طرح تماس» تلاشهاي بسياري از سوي فتنهگران براي ايجاد آشوب در روز 25بهمن صورت گرفت كه همه ناكام ماند.
«طرح تماس» محصول پیگیریهای شورای هماهنگی راه سبز و تعامل نزدیک اتاق فکر فتنه با بیگانگان در بازنگری عملکرد فتنهگران و بررسی ناکامیهای فراخوانهاي خیابانی است که پس از بررسی کارشناسی و مددگرفتن از نظرات طیفهای مختلف مخالفان جمهوری اسلامی نهایی شد.
در نتیجه این بررسیها فقدان پایگاه اجتماعی جریان فتنه در داخل جامعه به عنوان یکی از خلأهای جدی شناخته شده و در قالب این طرح تلاش میشود برای رفع آن متوسل به استفاده از هستههای تشکیلاتی گروهکهای ضدانقلابی چون منافقین، کومله، دموکرات و سایر گروهکهای تروریستی و محارب شوند.
موضوع دوم از توافقات کوتاهمدت صورت گرفته، بحث تحریم انتخابات 12 اسفند است و کمیته خارجی شورای هماهنگی فتنهگران توضیحاتی در این زمینه به کادر گروهک فدائیان اکثریت ارائه میدهد.
امیرارجمند و واحدی که به عنوان مشاوران موسوی و کروبی در این جلسات حضور داشتند در پاسخ به اینکه شما چگونه از نظر موسوی و کروبی درباره انتخابات و شکل برگزاری تجمع 25 بهمن مطلع شدید، میگویند: ما نماینده تامالاختیار این دو هستیم و میتوانیم در همه زمینهها از طرف آنها تصمیم بگیریم. اما مزروعی که ظاهرا از طرف خاتمی سخن میگفته در قبال این سوال که «خاتمی هیچگاه لفظ «تحریم» را به کار نبرده، شما چگونه بر تحریم تاکید میکنید؟» گفته است: «خاتمی صددرصد معتقد به تحریم است اما روحیه محافظهکارانه و ملاحظات حاکم بر روابط او در داخل کشور موجب میشود صراحتا لفظ تحریم را به کار نبرد اما راهکار ما قطعا تحریم است».
حکومت سکولار و لائیک
در واقع اعتبار نمایندگی موسوی، کروبی و خاتمی از سوی این 3 تن، 25 بهمن و تحریم انتخابات، نخستین موضوعاتی است که از سوی این گروهک به عنوان سوال مطرح میشود که پس از گرفتن پاسخها در سوال دوم از این 3 نفر پرسیده میشود نظرشان پیرامون استقرار دموکراسیهایی از نوع سکولار و لائیک در ایران چیست؟
امیرارجمند در پاسخ میگوید: «موسوی عملا به نوعی تفکیک حکومت از مذهب رسیده بود و از من خواسته بود شاکلهای متناسب با یافتههای جدید او طراحی کنم و من نیز این کار را انجام دادم. ساختاری که ارائه دادهام عملا نوعی از سکولاریسم مدرن است که ملاحظات مذهبی جامعه ایران را رعایت کرده و به نوعی سعی شده موجب حساسیت محافل و مراجع مذهبی ایران نشود».
مزروعی که سمت مشاور خاتمی را در دولت اصلاحات برعهده داشته، سوال را اینگونه پاسخ میدهد: «خاتمی به عنوان یک روشنفکر پیشرو در قالبهای گوناگونی اعتقاد خود را مطرح کرده و شما میتوانید نظر مبنایی او را درباره سکولاریسم و مذهب در لابهلای دهها تعبیر مختلف به آسانی پیدا کنید. او در اینباره آنقدر پالس داده که نیازی به آوردن مصداق مشخصی نیست». مجتبی واحدی نیز میگوید: «آقای کروبی معتقد است هرچه مردم بخواهند مورد قبول است چه جمهوریاسلامی باشد و چه هر شکل دیگری».
سؤال سوم؛ رژیم پادشاهی
سوال سوم گروهک اکثریت از این 3 تن درباره جایگزینی رژیم پادشاهی با جمهوریاسلامی است که ناظر به ملاقات برخی عناصر فتنه (نظیر مجتبی واحدی و دیگران) با رضا پهلوی و سلطنتطلبان بوده است.
ارجمند این گزینه را کاملا رد میکند، مزروعی هم میگوید نظام پادشاهی نزد مردم ایران هیچ مقبولیتی ندارد اما واحدی پاسخ میدهد: «کروبی میگوید هرچه مردم بخواهند؛ قبلا جمهوریاسلامی با رای مردم تاسیس شد و اگر فردا رای مردم عوض شود و حکومت دیگری را بخواهند همان را باید اعمال کرد».
هاشمیرفسنجانی، موضوع سؤال چهارم
سوال چهارم طرح شده در نوع خود بسیار جالب توجه است. سازمان میپرسد: «آیا راه ندادن هاشمی به مجلس ششم را اشتباه ارزیابی نمیکنید؟»
جالب اینکه سوال به نوعی طرح شده که جواب و موضع گروهک را نیز در خود آشکار دارد!
ارجمند پاسخ میدهد: «من که در آن زمان نه نماینده بودم نه کاندیدا بودم و نه در موضع تصمیمگیری اما این را میدانم که تئوری اصلی سعید حجاریان در انتخابات ریاستجمهوری سال 76 کلا در چارچوب ضدیت با هاشمی طراحی شده بود و به علت اختناقی که هاشمی و دولت او ایجاد کرده بودند، این تئوری هم موجه بود و هم کارکرد پیدا کرد و نتیجه داد، لذا نمیشد بعد از این همه موضعگیری سنگین و با وجود این تئوری او را به مجلس راه میدادیم».
خاتمی، پشت تصمیم حمله به هاشمی
مزروعی، عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم و صاحب جمله معروف «اگر مرگ موش هم مجانی توزیع شود مردم برای آن صف میکشند» پاسخ به سوال چهارم میگوید: «اصولا روحیه هاشمی، خان و خان بازی است و اگر او به مجلس میآمد حتما برای ریاست مجلس میآمد. در این صورت هم مدیریت مجلس را از دست میدادیم و هم خاتمی که در جایگاه ریاستجمهوری تازهکار بود یک هووي باتجربه در جایگاه رئیس قوه مقننه پیدا میکرد و اساسا شخص خاتمی پشت این تصمیم (راه ندادن هاشمی به مجلس ششم) بود».
واحدی بیان میکند: «هم من و هم کروبی از ابتدا از هاشمی بدمان میآمد، ضمن اینکه آمدن هاشمی به مجلس به معنی رئیس مجلس نشدن کروبی بود».
گفته میشود دلیل اصلی اختلاف کروبی و هاشمی بعضی مسائل شخصی و مطالبی بوده که هاشمی درباره کروبی بیان کرده که حتی به انجام تحقیقاتی در سطوح بالا انجامیده بود.
پرسش پنجم؛ عدم موفقیت خاتمی
در دوره اصلاحات امیرارجمند رابط ستاد موسوی با منافقین و رابط سرویس اطلاعاتی فرانسه با شورای هماهنگی فتنه در پاسخ به این سوال اظهار کرده: «خاتمی وقتی انتخاب شد نه آمادگی داشت، نه انتخاب شدن را جدی میدانست، نه کادر پختهای داشت و نه از تجارب افراد پختهای مانند میرحسین استفاده میکرد».
مزروعی نیز به ضعفهای اجرایی و فقدان قاطعیت در خاتمی و رمانتیک بودن او اشاره میکند و با خنده میگوید: «محافظهکاریهایش را در لفافه عقل و تدبیر به خورد ما میداد». واحدی، خاتمی را شخصیتی «بزمی» میداند تا اجرایی و او را ترسو و بدون قاطعیت توصیف میکند و میگوید: «خاتمی کسی است که موقعیت بزرگی را تلف کرد، اگر دل و جرأتی که از کروبی دیدید خاتمی میداشت اوضاع اینگونه نبود».