به گزارش پایگاه 598 به نقل از جوان، پنج فاز پارس جنوبي به بهرهبرداري رسيد؛ موضوعي كه محصول
فعاليت دو دولت دهم و يازدهم بوده است ولي بهرهبرداري انتخاباتي از اين
افتتاحها، موجب ديده نشدن حقيقت ماجرا شده است.
در
صنعت نفت رسم بر آن است كه دولتها براي دولتهاي آينده كار ميكنند به
اين صورت كه به دليل طولاني بودن آغاز و اتمام يك پروژه، دولتهاي بعدي
منتفع پروژهها خواهند بود و روبان را پاره ميكنند. قطعاً تمامي دولتها
در راستاي توسعه ميادين مشترك گام برميدارند كه با توجه به استراتژيها و
شرايط عملكرد مختلفي را از خود به جاي ميگذارند.
در
پارس جنوبي كه بزرگترين ميدان گازي جهان و اصليترين ميدان مشترك ايران
با همسايگان است، كار توسعه از سال 76 آغاز شد و دولت اصلاحات طي مدت هشت
سال موفق شد پنج فاز را به بهرهبرداري كامل برساند كه بهجز فاز يك تمامي
فازها توسط شركتهاي خارجي مانند توتال، آني و.... به بهرهبرداري رسيد.
بيش از پنج سال هم زمان براي آن سپري شد.
دولت
وقت فازهاي 6 تا 10 پارس جنوبي كه شامل دو پروژه بود را نيز كليد زد كه
محصول فعاليتهاي صورتگرفته در اين دو پروژه موجب شد تا فاز 6 تا 8 پارس
جنوبي با پيشرفت فيزيكي 75 درصد و فازهاي 9 و 10 نيز با رقم پيشرفت 27
درصدي تحويل دولت نهم شود.
در پايان كار دولت هشتم، ميزان برداشت
ايران از پارس جنوبي حدود 115 ميليون متر مكعب بود؛ آماري رسمي كه توسط
شركت نفت و گاز پارس منتشر شده است. دولت نهم روي دو پروژه يادشده تمركز
كرد و با بدعهدي شركتهاي خارجي و خروج آنها از ايران، با هر كيفيتي كه
ميشد توانست اين دو فاز را به بهرهبرداري برساند. ضمن اينكه همزمان با
تكميل پروژههاي نيمهتمام، قراردادهاي توسعه ديگري با شركتهاي ايراني
منعقد شد تا آهنگ توسعه تندتر شود.
در
اواخر دولت نهم براي توسعه ساير فازهاي پارس جنوبي برنامههاي متفاوتي در
دستور كار قرار گرفت كه در نهايت به امضاي قراردادهاي معروف 35 ماهه منجر
شد. برنامهاي كه از همان روز مطرح شدنش مشخص بود شدني نيست ولي از آنجايي
كه شركتهاي خارجي تمايلي به سرمايهگذاري در كشور نداشتند چارهاي جز اين
كار نبود زيرا سرعت برداشت قطر از ايران بيش از دو برابر شده بود.
اين
قراردادها در سال 89 به امضا رسيد و كارها به پيش رفت ولي با وجود تزريق
مالي مناسب به اين پروژهها، به دليل تحريمهاي سنگين كارها با تأخير مواجه
و افزايش قيمت نفت موجب افزايش هزينهها و قيمت تجهيزات و اجاره دكلهاي
حفاري شد.
دولت دهم دو پروژه فاز 12
پارس جنوبي و فاز 15 و 16 را با پيشرفت بالاي 90 درصد آماده افتتاح كرد اما
وزارت نفت مخالفت خود را اعلام كرد و رسماً به رئيسجمهور وقت نوشت با
وجود آغاز توليد از اين فازها، امكان افتتاح رسمي نيست كه با برخورد تند
دولت مواجه ميشود. در آن دوران طرحهاي مهر ماندگار در دستور كار قرار
گرفته بود و تأكيد براي حضور تعدادي از فازهاي پارس جنوبي در اين طرحها،
به شكست منجر شد. در پايان دولت دهم ميزان برداشت از پارس جنوبي نسبت به
پايان كار دولت هشتم به مرز 250 ميليون متر مكعب يعني دو برابر ميزان توليد
رسيده بود. فازهاي جديد هم با ميانگين پيشرفت فيزيكي بالاي 50 درصد هم
تحويل دولت يازدهم شد تا وزارت نفت در دوره جديد با اولويتبندي پروژههاي
پارس جنوبي ابتدا فاز 12 و سپس فازهاي 15 و 16 را افتتاح كند ولو با
تأخير. فازهاي 17 تا 21 هم در قالب سه پروژه ديگر چند روز پيش به
بهرهبرداري رسيدند تا به گفته رئيسجمهور و وزير نفت ميزان توليد از پارس
جنوبي نسبت به دولت دهم بيش از دو برابر شود. اين اتفاق محصول تلاش سه دولت
جمهوري اسلامي ايران بود كه قطعاً با تلاشهاي كاركنان صنعت نفت به ثمر
رسيده است ولي متأسفانه با فضاسازيهاي غيرمنصفانه، بهرهبرداري انتخاباتي
از آن شد.
به عنوان نمونه وزير نفت در
نشست خبري كه شب افتتاح برگزار شد با وجود آنكه سعي كرد اين اتفاق را
فراجناحي و فرادولتي بنامد اما نقش دولت يازدهم را در اين اتفاق مهمتر
خواند در حالي كه وزير نفت خود در سال 88 و پس از آنكه دولت نهم چند پروژه
نفتي را افتتاح كرد طي نامهاي رسمي به رئيسجمهور وقت نوشت كه اين طرحها
كار دولت قبل است و نبايد به اسم دولت نهم مصادره شود.
وزير
نفت كه اعتقاد دارد همه در يك كشتي نشستهايم و دولتها بخش اصلي نظام
جمهوري اسلامي ايران هستند البته در يك اقدام قابل تحسين با نام بردن از
وزرا و مديران سابق نفت از تلاش آنها قدرداني كرد ولي اگر قرار باشد چنين
اعتقادي فرياد زده شود، بهتر است از خود شروع كنيم.
دقت
شود در پايان دولت هشتم تنها دو پروژه كه يكي از آنها پيشرفت فيزيكي بالاي
70 درصد را داشته تحويل دولت نهم شد؛ در دولت يازدهم اما دو پروژه با
پيشرفت فيزيكي بالاي 85 درصد و چند پروژه با ميزان پيشرفت بالاي 50 درصد
تحويل دولت يازدهم شد. دولت فعلي هم همان روند را ادامه داد و توليد را به
دو برابر چهار سال گذشته رساند.
به طور حتم
اگر قراردادهاي خوبي از دولت اصلاحات براي دولت نهم و دهم به يادگار
ميماند، شايد زودتر به رقم فعلي توليد در پارس جنوبي ميرسيديم.