کد خبر: ۴۱۵۵۵۴
زمان انتشار: ۱۲:۳۰     ۱۷ اسفند ۱۳۹۵
اتهام زدن به بازیکنان فوتبال تبدیل به تفریح گردانندگان صفحات مجازی شده است.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از "ورزش سه"، هفته پیش رضا شربتی و این هفته نادر صفرزایی. دروازه بانی که احتمالا وقتی فهمیده که در غیاب میلاد فراهانی محروم در دروازه نفت می‌ایستد، آن هم در یک بازی پخش زنده، در رویایش به درخشش در مقابل بیننده‌های تلویزیونی فکرکرده و به نامش که بر سر زبان ها می‌افتد و اینکه خیلی زود حقش را در این فوتبال خواهد گرفت. اما نام او نه برای درخشش در میدان که به دلیل اخراج زودهنگامش بر سر زبان افتاد و پس از آن تبدیل به قربانی جدید فضای پر از بی‌اعتمادی فوتبال ایران شد. کدام دروازه بانی حاضر است فرصت درخشش و مطرح شدن در یک بازی پخش زنده را به اخراج زودهنگام بفروشد؟ مردن آن رویاهای شیرین چند می‌ارزد؟ قیمتی دارد؟

 

چقدر سخت است این روزها جای صفرزایی بودن! سخت است هم رویایت را از بر باد رفته ببینی و هم حرف بشنوی. سخت است به جای دلداری شنیدن به خاطر اشتباهت، زخم زبان بشنوی و تهمت و چه تهمتی بالاتر از فروش شرف؟

 

فوتبالی که در آن هیچ‌کس به هیچ‌کس اعتماد ندارد و بازیکن و مربی‌اش بدون ذره‌ای احساس مسئولیت در پایان هر بازی برای توجیه باخت خود حرف از دست‌های پشت‌پرده و داوری‌های به عمد اشتباه و لجن‌زار و ... می‌زنند، جایی برای اشتباه فنی بازیکن و داور نمی‌گذارد. در فوتبالی که در آن هوادار مجازی‌اش فرصت این را یافته که در مقیاس وسیع هر چه به ذهنش می‌رسد را منتشر کند و بدون ذره‌ای احساس مسئولیت، برای آرام کردن خود از موفقیت حریفان، بدبینانه‌ترین سناریوهای ممکن را برای هر اتفاق فوتبالی بنویسد، بازی کردن و تهمت نشنیدن سخت است. رضا شربتی و نادر صفرزایی این را خوب می‌دانند. 

 

در این فوتبال بازیکنی مثل رضا شربتی تنها به دلیل اینکه نتوانسته به موقع عکس العمل نشان دهد، باید انواع و اقسام حرف‌ها و تهمت‌ها را بشنود. انگار همه آن کسانی که به او تهمت تبانی زده‌اند، در آن لحظه در جریان تمام فعل و انفعال رخ‌داده در سلول‌های مغزی شربتی بوده‌اند و دستور مغز او را لحظه به لحظه رصد کرده‌اند که چنین با قطعیت از تبانی حرف می‌زنند! انگار که همه آنها در تمام زندگی خود همیشه به موقع به هر عملی، عکس‌العمل نشان داده‌اند و چیزی به نام تاخیر در تصمیم‌گیری یا همان دستور ندادن مغز یا «دستور دادن مغز و عمل نکردن اعضا» برای آنها رخ نداده است.

 

اگر قرار باشد با نهایت بدبینی به تماشای این فوتبال نشست، دیگر آیا هواداری و لذت بردن از فوتبال محلی از اعراب دارد؟ اصلا توجیه‌پذیر است که به وجود تبانی در هر مسابقه این لیگ معتقد بود و آن وقت در همین فوتبال طرفدار تیمی بود؟! این دیوانگی نیست که گلویت را برای هواداری از فوتبالی پاره کنی که بدانی نتایجش در بیرون از زمین رخ می‌دهد؟! بهتر نیست این شکاکان همیشگی عطای فوتبال دیدن را به لقایش ببخشند و اجازه بدهند تا عاشقان واقعی فوتبال، از فوتبال لذت ببرند، آن‌هایی که نه به وقت بردن و پیروزی که به وقت شکست تیم محبوب‌شان باز هم طرفدار این فوتبال می‌مانند؟ آن‌هایی که میز بازی را پس از شکست تیم شان به هم نمی‌زنند و شکست و باختن خود را به دست‌های پشت‌پرده و پیروزی خود را به تلاش و استعداد خود ربط نمی‌دهند.

 

ساده‌انگاری است اگر تمام مناسبات فوتبال در ایران و جهان را پاک و سالم دانست. بازی بیرون از زمین نیز جزیی از بازی درون زمین است، اینکه باشگاه‌ها چه امکاناتی برای تیم‌شان مهیا کنند، اینکه چگونه از حق خود در بوروکراسی فوتبالی دفاع کنند و چگونه برای خود هوادار بیشتری گرد آورند و چگونه افکار عمومی را با خود همراه کنند، اینکه چگونه در مناسبات با فدراسیون و سایر نهادهای مجری قانون در فوتبال وارد تعامل و همکاری شد و از حق باشگاه دفاع کرد، همه هنر تیم لجستیکی بیرون از زمین یک باشگاه است. ممکن است در این فرایندها فرار از قانون، رابطه‌بازی و ... نیز رخ دهد همانطور که در زمینه‌های دیگر نیز دور زدن قانون کم‌و‌بیش وجود دارد، اما اینکه فرض بر این گذاشته شود که نتیجه هر بازی را عوامل بیرونی تعیین می‌کنند و اینکه این عوامل بیرونی در انتهای همه تلاش‌های خود برای تاثیرگذاری بر نتایج دست به دامن بازیکن می‌شوند تا از تلاشش برای بردن بکاهد و گل به خودی بزند، یعنی راه لذت بردن از این فوتبال را فراموش کرده‌ایم و داریم خود را گول می‌زنیم. چرا که فقط تبانی و دست‌های پشت‌پرده را برای تیم‌های رقیب می‌بینیم ولی در مورد تیم خود همه چیز را طبیعی می‌پنداریم. این یک نوع خودفریبی محض است که اشتباه داوری را وقتی به نفع رقیبان است عمدی بدانیم و به دست‌های پشت‌پرده و تلاش عده‌ای برای قهرمان کردن تیمی خاص بدانیم اما اشتباه داوری به نفع تیم خود را یا نبینیم یا تنها اشتباه بدانیم و بس.

 

وقتی موفقیت دامنه‌دار تیم‌هایی را در فصول مختلف به عواملی غیر فوتبالی ربط می‌دهیم، یعنی یا دچار کم هوشی شده‌ایم یا خودفریبی! این موضوع مختص تیمی خاص نیز نبوده و در سال‌های مختلف سپاهان، پرسپولیس، تراکتورسازی، استقلال و هر تیمی که در کورس قهرمانی بوده، موفقیت‌شان از سوی رقیبان تنگ‌نظر کمرنگ جلوه داده شده و به اتهامات رنگارنگ آلوده شده است.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها