وزیر بهداشت ضمن عذرخواهی از فرماندار بدره، مدعی شده فشار کار باعث اهانت به ایشان و فیالواقع تمام مردم این شهر استان ایلام بوده است! حال، جای این سوال از آقای هاشمی است: اگر فشار کار روی یک وزیر- از دولتی که اتفاقا تمام گله مردم از کمکاری بیسابقه این دولت است!- گاهی میتواند آنقدر زیاد شود که زبان به فحش و ناسزا باز کند، چه کند و چه به دولت بگوید آن جوانی که متاثر از فشار بیکاری، 2 سال تمام است ازدواجش به تاخیر افتاده؟! چه کند و چه به دولت بگوید آن مردی که به واسطه از دستدادن شغلش در همین دولت اعتدال، مدام باید شرمنده زن و فرزند و زندگی باشد؟! چه کند همین مرد و چه به دولت بگوید وقتی آقای روحانی، اعتراضش به بیکاری را رسما و علنا شعار میخواند؟! و چه کنند و چه به دولت بگویند مردمی که چند ماه است یارانهشان قطع شده، بیآنکه یک کلام دولت اعتدال توضیح دهد با چه متر و معیاری اقدام به حذف افراد از فهرست یارانهبگیران میکند؟! وانگهی! جوری وزیر بهداشت از فشار کار حرف میزند کأنه این دولت چقدر حالا کار میکند! الساعه یاد حرف چند روز پیش وزیر ارشاد افتادم که 6 وزیر برای حل مشکل بازی «کلشآوکلنز» وارد گود شدهاند! اگر کار یعنی این، خوب است مواظب باشند حضرات یکوقت زیر فشار این همه کار طاقتفرسا کمرشان نشکند! باورم هست فقط دولتی و دولتمردی، در آخرین ماههای خود، زبان به سخن زشت باز میکند و این همه از روی عصبانیت حرف میزند که دستش از ارائه کارنامه قابل و نمره فاخر کوتاه است! حتم دارم اگر کاری و کارنامهای برای ارائه میداشتند اینهمه حرف بد نمیزدند! این همه از روی عصبانیت حرف نمیزدند! اصلا این همه حرف نمیزدند! این زبان دراز به ناسزا، فیحد ذاته، خبر از کارنامهای میدهد تقریبا هیچ! تقریبا صفر! و تقریبا مردودی! و الا چرا با کار و کارنامه خود، سخن با مردم نمیگویند؟! آری! آقای وزیر بهداشت! فشار یعنی فشار بیکاری... پس بفرمایید ناظر بر این فشار، جوان بیکار چه باید به دولت و دولتمرد بگوید؟!