کد خبر: ۴۱۲۳۰
زمان انتشار: ۲۰:۰۶     ۲۹ بهمن ۱۳۹۰
پس از سیدعباس موسوی حزب الله لبنان این راه سخت و طاقت فرسا را با همت و تلاش بیشتری به پیش برد و نتیجه مجاهدت های شبانه روزی آنها را می توان در جنگ 33 روزه و شکست ارتش قدرتمند صهیونیستی مشاهده کرد. با شکست ارتش صهیونیستی آن تفکر شکست ناپذیری اسرائیل در اذهان مردم مسلمان منطقه شکسته و آن ترس و واهمه ای که مردم را برای مقابله با آنها داشته ریخته شد.
«خبرگزاری دانشجو»، سید عباس موسوی در این سال ها با تفکرات امام خمینی(ره) آشنا شد و از دریای وسعت وجودی این بزرگ مرد تاریخ فایده های فراوانی برد و با سیره حضرت امام(ره) در مبارزه علیه کفر و ظلم و با دست خالی و با ایمان و توکل برای انجام وظیفه بین الملی خود، آماده شد.

سید عباس موسوی این نام آشنایی برای مردم مبارز و صبور می باشد. این نام را از کوچه پس کوچه روستاهای جنوب لبنان تا سازمان های اطلاعاتی و عملیاتی قدرت های بین المللی می شناسند و هر کدام از این نام برای خود خاطره ای در ذهن می پرورانند.

اگر از مردم فقیر و تنگدست روستاهای لبنان و فلسطین الگوی مبارزه و جهاد در راه خدا و مرد مبارزه با سختی و مشکلات بپرسی، بدون شک این نام آشنا را خواهند برد. اگر از روسای رژیم منحوط صهیونیستی از کسی که در مقابله با او به خستگی می افتادند سوال کنی، باز هم این نام را می برند. به راستی او که بود و چه کاری را به انجام رساند؟
 
سید عباس موسوی متولد کوچه پس کوچه های جنوب لبنان. از ابتدای تولد با رنج و درد و سختی و مشکلات فقر بزرگ شد. از درد و رنج دیگران ناراحت و درصدد بوجود آوردن تغییر در وضع مردم بود. از همان اوایل کودکی، بزرگتر از سن خود نشان می داد. انگار دنبال چیز دیگری بود که برای رسیدن به آن حاضر بود از عزیزترین  عزیزانش بگذرد و به دور از آنها به زندگی اش را ادامه دهد.
 
سیدعباس در سال 1387 ه.ق با امام موسی صدر ملاقات کرد. این ملاقات سرآغاز تحولی شگرف در زندگی او بود. به توصیه امام موسی صدر به مطالعه علوم اسلامی پرداخت و پس از مدتی استعدادش در این زمینه شکوفا شد. برای رشد و ارتقا باید هجرت می کرد تا برای آن مسئولیت بزرگ و متعالی آماده شود. امام موسی صدر او را به سید محمد باقر صدر در عراق معرفی کرد و در این مرحله از زندگی با کمک های فراوان این عالم بزرگوار پله های رشد معنوی را به سرعت پشت سر گذاشت. آیت الله سید ابوالقاسم خویی در دروس خارج و مراحل عالی حوزه به سیدعباس کمک های فراوانی کرد و مراحل دروس حوزه را به سرعت طی کرد تا آماده انجام آن ماموریت بزرگ خود شود.
 
سید  عباس در عراق با خط مشی فکری، عقیدتی و سیاسی سید محمد باقر صدر رشد کرد و  علاوه بر درس و تحصیل، در مبارزه با رژیم بعث عراق همکاری شایانی با مسلمانان انجام می داد. پس از 9 سال به توصیه سید محمد باقر صدر و حکم اخراج رژیم بعث عراق این کشور را ترک کرد و به لبنان بازگشت.پس از ورود به لبنان و فراهم شدن زمینه فعالیت در این کشور، حوزه علمیه ای به نام امام المنتظر(عج) در شهر بعلبک تاسیس کرد.
 
او برای شروع مبارزه در لبنان نیاز به پرورش نیروی با ایمان متخصص داشت و این کار بهترین روش برای تربیت نیروی مخلص بود. پس از تاسیس این مدرسه مردم آواره لبنان را که در کشورهای دیگر مثل عراق بودند جمع کرد و زمینه های فعالیت خود را آماده کرد.
 
اولین طلبه هایی که به روستاها و مناطق مختلف لبنان برای تبلیغ علوم دینی رفتند، از این حوزه علمیه بودند. آنها مردم را با مفاهیم و معارف ناب اهل بیت آشنا کردند و افرادی که علاقه مند تحصیل این مباحث بودند به این حوزه دعوت می نمودند.
 
سید عباس موسوی در این سال ها با تفکرات امام خمینی(ره) آشنا شد و از دریای وسعت وجودی این بزرگ مرد تاریخ فایده های فراوانی برد. او با راه و روش و سیره حضرت امام(ره) در مبارزه علیه کفر و ظلم و ستمگر با دست خالی و ایمان و توکل به خداوند پرورش یافت و خود را برای انجام وظیفه بین الملی خود در  طول تاریخ آماده کرد.
 
سید عباس موسوی دو مسیر را در زندگی خود در پیش گرفت و با این دو توانست مردمی را از خواب غفلت و پریشانی برهاند. او با خط سازندگی فکری و سیاسی و تهذیب نفس و خودسازی خود و دیگر انسان های آزادی خواه را به راه مبارزه گسیل داد و باعث بیداری در سراسر جهان شد.
 
لبنان در  سال 1402 ه.ق توسط صهیونیست های غاصب اشغال شد. سیدعباس به جای این که زانوی غم بغل گیرد، زمینه های مبارزه عملی همه جانبه را علیه این ارتش به ظاهر مجهز از لحاظ مادی را شروع کرد و اولین ظهور علنی حزب الله در 1404 ه.ق پدیدار شد. حزب الله لبنان گروهی از جوانان این دیار بود که برای مقابله با این جنایتکاران و رسیدن به آزادی در برابر زندگی ذلت بار تشکیل شد.
 
سیدعباس به عنوان دبیرکل حزب الله نهایت تلاش و کوشش خود را در جهت رفع فقر و عدالت در لبنان و دیگر کشورهای اسلامی به انجام رساند و در این راه از مبارزه با ظالمان و متجاوزان از هیچ تلاشی دریغ نکرد. در ابتدای به وجود آمدن حزب الله هیچ یک از مقامات و مسئولین لبنان، اهمیت برای ورود آنها به عرصه سیاسی کشور قائل نمی شدند، ولی پس از گذشتن این سال ها از تشکیل مقاومت و مجاهدت شبانه روزی این جوانان مخلص در حال حاضر به جایی رسیده اند که علاوه بر اینکه در عرصه داخلی لبنان به عنوان شاخصی تاثیرگذار مطرح می باشند، در عرصه مسائل بین المللی نیز به عنوان بزرگترین خطر برای رژیم غاصب صهیونیستی در منطقه شناخته می شوند و این جز با اخلاص و معنویت و اعتقاد به قدرت برتر خداوند و همچنین استفاده مفید از تفکر ناب سیاسی بوجود نیامده است.
 
سیدعباس موسوی پس از سخنرانی در مراسم هشتمین سالگرد شیخ راغب حرب در جبشیت لبنان توسط بالگردهای این رژیم صهیونیستی به همراه فرزند و همسرش به شهادت رسید. ثمره زحمات و تلاش های سیدعباس، پس از او از بین نرفت و با انتخاب سیدحسن نصرالله به عنوان دبیرکل حزب الله لبنان نقشه های شوم ایادی استکبار را بر هم زد تا این راه با سرعت و قدرت بیشتری حرکت خود را ادامه دهد.
 
شهادت سیدعباس به دستور مستقیم ایهود باراک، رئیس ستاد ارتش وقت رژیم صهیونیستی صادر شده بود. طبق اطلاعات بدست آمده ابتدا قرار بر ربوده شدن سیدعباس بود، ولی به دلیل اینکه عملیات ربوده شدن با شکست مواجه شد به این عمل ضد حقوق بشر با وقاحت کامل دست زدند و او به آرزوی دیرینه خود رسید.
 
پس از سیدعباس موسوی حزب الله لبنان این راه سخت و طاقت فرسا را با همت و تلاش بیشتری به پیش برد و نتیجه مجاهدت های شبانه روزی آنها را می توان در جنگ 33 روزه و شکست ارتش قدرتمند صهیونیستی مشاهده کرد. با شکست ارتش صهیونیستی آن تفکر شکست ناپذیری اسرائیل در اذهان مردم مسلمان منطقه شکسته و آن ترس و واهمه ای که مردم را برای مقابله با آنها داشته ریخته شد.
 
در پایان برای معرفی جنبه های شخصیتی سید عباس موسوی به گوشه ای بیانات ولی امر مسلمین جهان، امام خامنه ای (مدظله العالی) در ديدار با اعضاى کادر مرکزى جنبش انقلابى حزب‏اللَّه لبنان‏ در تاریخ 12/12/ 1370 نظر می کنیم: «مرحوم شهيد سيّدعباس موسوى شخص برجسته‏يى بود؛ در او خصوصيات بسيار خوبى با هم جمع شده بود؛ دين و تقوا و متانت را، با هوش و شجاعت همراه کرده بود. ما فداکارى او را در صحنه‏ لبنان تجربه کرده بوديم. ما در اين‏جا خودمان از نزديک جوش و خروش و همّ و غم او را براى مسئله لبنان لمس کرده بوديم. من آن روزهاى سخت و محنت‏بار درگيري هاى داخلى لبنان را فراموش نمى‏کنم که ايشان اينجا پيش ما آمد و تقريباً هفت ساعت با ما در يک جلسه نشست، براى اينکه به نتيجه برسيم و من مى‏ديدم که چه‏قدر ايشان پُرخروش و مهتم به مسائل مردم و مجاهدان بود.»

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها