به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، سومین قسمت از ویژه برنامه سینمایی «هفت» به مناسبت سی و پنجمین
جشنواره فیلم فجر، شب گذشته 12 بهمن ماه با اجرای بهروز افخمی روی آنتن
زنده شبکه سه سیما رفت.
کی مرام: فیلم های جشنواره بر چه اساس و مبنایی انتخاب شدند؟
میلاد
کی مرام، بازیگر سینما میهمان این برنامه بود. وی درخصوص جشنواره امسال
گفت: در این چند روز فیلم خوب و فیلم بد دیدم. اما سوالی که در ذهن من به
نمایندگی از همه کسانی که فیلم شان در هیچ کدام از بخش های جشنواره نیست،
وجود دارد این است که فیلم های جشنواره امسال بر چه مبنا و استانداردی
انتخاب شده اند؟ آقای ایوبی پاسخ این سوال را بدهند!
وی ادامه داد:
آقای ایوبی! بی شک شما دخل و تصرفی در انتخاب فیلم ها نداشته اید، اما شما
از هیئت انتخابِ انتخابی خود بپرسید این فیلم ها بر چه مبنا و اساسی انتخاب
شده اند؟ نگوییم که سلیقه ای است! سینما سلیقه نیست.
کی مرام ادامه
داد: من در فیلم «اینجا امن نیست» احمد معظمی بازی کردم. فیلمی درباره
استفاده نادرست از فضای مجازی. اما این فیلم خوب به اقرار آقای حیدری دبیر
جشنواره، از جشنواره بیرون گذاشته شد. این را بر مبنا و اساسی می گویم که
طیف های مختلفی اهالی سینما و منتقدین فیلم را دیدند و پسندیدند. اما فیلم
های دیگری را در جشنواره دیدم که خیلی حالم را بد کرد.
این بازیگر
درباره فیلم «او» گفت: این فیلم درباره پدرکشی بود که محتوای آن به شدت بد
بود! حتی اگر چنین اتفاقی در جامعه بیافتد نباید بدین سادگی درباره آن صحبت
کنیم. من می گویم چطور ممکن است فیلمی با این مضمون وارد جشنواره شود و
فیلم ما خیر. علی رغم آنکه می دانم آقای ایوبی و حیدری فیلم «اینجا امن
نیست» را دوست داشتند آن را راه ندادند و دارم فیلم هایی را می بینم که حتی
اگر بر مبنای تکنیک و مسائل فنی سینما انتخاب شده باشد، نباید ورود می
کردند.
کی مرام درخصوص فیلم «ملی و راه های نرفته اش» نیز گفت: فیلم
خانم میلانی را نیز بازی کردم که به جشنواره راه پیدا نکرد. من هر سال در
یکی دو فیلم بازی می کنم اما نادیده گرفته می شوند. مسئله این است که همین
دغدغه ها را به من نیز بگویید تا بروم و براساس این دغدغه ها فیلم بازی کنم
چون من بازیگرم و وظیفه دارم به دغدغه های جامعه ام بپردازم. هیئت انتخاب
باید درباره شیوه انتخاب فیلم ها جواب دهد.
لشکری: فیلمنامه و تهیه کنندگی؛ 2 مشکل اصلی سینمای ایران
در
ادامه منصور لشکری قوچانی، تهیه کننده سینما میهمان «هفت» شد. وی درخصوص
جشنواره امسال گفت: بد است که آدم بگوید تا روز سوم هنوز فیلم خوب ندیده
ام. مشکل اصلی همه این فیلم ها، فیلمنامه است. متاسفانه من به عنوان تهیه
کننده اول باید یقیه خودم را بگیرم و بعد دیگران. ضعف هم مشخص است. بدون
وقت گذاشتن روی فیلمنامه و پرداخت خوب روی صحنه رفته اند. بنظرم سینمای
ایران دو ضعف اصلی دارد. اول فیلمنامه، دوم تهیه کنندگی. ما برای فیلمنامه
«قاتل اهلی» 9 ماه زمان صرف کردیم.
وی افزود: شرایطی درباره اکران
فیلم ها در سینمای ایران به وجود آمده که با وجود شورای صنفی ریسک پذیری
بالا رفته است و طبیعتا سینماگران به سراغ فیلم های با پروداکشن سنگین و
جدی نمی روند. اگر ما بتوانیم به فیلمنامه جدی و خوب برسیم، قطعا مخاطب به
سینما باز می گردد
این تهیه کننده خاطرنشان کرد: تهیه کنندگی در
سینما بسیار سخت شده است. امروز برای ساخت یک فیلم مجبور به گرفتن وام
هستید. من برای «قاتل اهلی» برای نخستین بار مجبور به گرفتن وام 400
میلیونی شدم که البته فعلا تنها 150 میلیون تومان آن را داده اند. اما فکر
می کنم نباید شرایط را به گونه ای کرد که از ورود سرمایه گذاران اقتصادی به
سینما جلوگیری کرد. کار رسیدگی به تخلفات پولشویی نیز با قوه قضائیه است و
بنظرم می رسد نباید زحمت های چندین ماهه یک گروه هنری از بازیگران و عوامل
دیگر را بخاطر تخلف یک نفر زیر سوال برد.
نمره قابل قبول دولت یازدهم در سینما
لشکری
ادامه داد: نمره سینمای دولت تدبیر و امید قابل قبول است و به لحاظ
اقتصادی رشد خوبی را شاهد بودیم. درباره مضامین فیلم ها حرفی ندارم.
لشکری
درخصوص شایعات دو نسخه بودن فیلم «قاتل اهلی» نیز گفت: طبق معمول همه فیلم
ها یک نسخه دارند. نسخه ای که در جشنواره داده می شود براساس نقطه نظرات
منتقدین و اهالی رسانه تغییراتی داده می شود و درباره «قاتل اهلی» نیز این
قاعده وجود دارد.
«دریاچه» ماهی؛ فیلمی حوصله سر بر و پرافاده بد!
«هفت»
در ادامه با حضور مسعود فراستی و سعید قطبی زاده به نقد و بررسی فیلم های
حاضر در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر پرداخت. سعید قطبی زاده در نقد فیلم
سینمایی «دریاچه ماهی» گفت: فیلم حوصله سربر، پرافاده و پرادا بود. نهایتا
فیلم بدی بود. نه تنها درباره این فیلم، بلکه به طور کلی می پرسم چرا برخی
فیلم می سازند؟ این همه شغل خوب است چرا سراغ آن نمی روند. ساده ترین
بدیهیات سینما را بلد نیستند بعد فیلم می سازند. باشد، بودجه و رانت هست و
فیلم را می سازند، چرا نمایش داده می شوند؟ اگر نمایش داده می شود چرا باید
نقد شود؟ هیچ جشنواره ای در دنیا این میزان نمایش ندارد. آن هم فیلم هایی
با ساختارهای ابتدایی، بازیهای ناشیانه و کارگردانی ضعیف! اگر فیلمی وارد
بخش مسابقه نشده، نمایشش چه معنایی دارد؟ آن هم ما باید مجبور به دیدن آن
شویم!
فراستی نیز خاطرنشان کرد: فیلم خیلی بد و در جاهایی بسیار
توهین آمیز است. پر از غلط های فاحش در تکنیک و وهن در محتوا! بعد مسئول
سینمای مملکت (آقای ایوبی) می گوید امسال امید در سینما محقق شده است! این
شوخی است. تا اینجای کار 10 فیلم دیدیم و همه همین وضع!
در ادامه
قطبی زاده بیان داشت: هر فیلمی حدودا 1 میلیارد هزینه آن است و هر کارگردان
چندین فیلم در رزومه خود دارد. واقعا انقدر سازمان ها بی توجه به بودجه
خود هستند که دست به تولید چنین فیلم هایی می زنند؟! امروز سینما انقدر بی
حساب و کتاب است که هرکسی از خیابان می آید می خواهد فیلم بسازد، و می سازد
و اشتباهات ابتدایی دارد بعد به خودمان می آییم همین آدم فیلم های دوم و
سوم و .. را تا 10 فیلم می سازد و در همگی همین اشتباهات را تکرار می کند و
هیچ پیشرفتی ندارد.
«ماجان» ملودرامی که از شدت بدبختی مخاطب را می خنداند
این
منتقد درخصوص فیلم سینمایی «ماجان» نیز بیان داشت: ملودرام خیلی خوب است.
اما تلقی سینمای ایران از ملودرام، تلقی بلکل باطل و غلطی است. چیزی که
باید به آن فیلم هندی یا فیلم فارسی گفت. در این فیلم عمق بدبختی و مفلوکی و
فقر آن قدر زیاد و افراط است که آدم می گوید بس است! به آن مرزی می رسد که
انسان دیگر می خندد. این همان جنس فیلم هایی است که با نیت احساسی کردن من
ساخته می شوند، اما من نهایتا به خنده می آیم. این ناشی از همان فهم غلط
ما از ملودرام است. وقتی من با کاراکتر روبرو نمی شوم، همینطور می نشینم و
او بدبخت تر می شود و می میرد و من هیچ حسی بدست نمی آورم.
قطبی
زاده ادامه داد: وقتی همه چیز در خدمت تورم احساسات است نهایتا یک جایی می
ترکد و نتیجه اش خنده است. من به عنوان تماشاگر تمام احساسام را به خدمت
فیلم قرار می دهم اما وقتی می بینم دارد از احساسم سواستفاده می شود،
ناراحت می شوم و نهایتا از این فاجعه به خنده می آیم. یک فیلم فارسی ضعیف.
البته فیلم فارسی به عنوان یک ژانر شریف است اما اینجا همه چیز توهین آمیز
است. توهین به زن، جامعه و ... . کل دیدگاه ما درباره خانواده به حدی سطحی و
ضعیف است که گاهی علیه خانواده است. گمان می کنم اگر این فیلم را مردم
نگاه کنند، حتما بعد از دیدن فیلم می گویند برویم یک معلول به خانواده
بیاوریم!
فراستی: «ماجان» یک فیلم هندی به شدت ضعیف با موسیقی آزاردهنده
فراستی
نیز در نقد این فیلم گفت: «ماجان» یک فیلم هندی به شدت ضعیف که موسیقی آن
تا انتها در مغز آدم مثل اره برقی فرو می رود. حیف فرهاد اصلانیِ اغلب خوب،
که در این فیلمِ بد بلکل از دست می رود. این فیلم مثلا ملودرام بد، با
پلان های فاجعه آمیز که در حد ترم اول کارگردانی نیست با pov های بلکل غلط و
میزانسن های غلط و سوتی های فاجعه، جایی برای حرف زدن نمی گذارد.
این
منتقد افزود: آگاهی هیچ، لااقل حس انسانی را رعایت کنیم. من فکر می کنم
کارگردان در این فیلم حتی به معلول احترام نمی گذارد. فیلم یک سکانس پایانی
فاجعه دارد. فیلمساز حتی به سوژه خود نیز بی احترامی می کند.
قطبی زاده: «ویلایی ها» فیلمی با صحنه پردازی، بازی و کارگردانی درست
در
ادامه قطبی زاده به نقد فیلم «ویلایی» ها نخستین ساخته منیر قیدی پرداخت.
وی دراین خصوص گفت: اتفاق مبارکی است که ما در این یکی دو سال فیلم های
خوبی را می بینیم که حتی نام فیلمساز آنها را نمی شناسیم. من به منیر قیدی
به عنوان یک فیلمساز اول تبریک می گویم که فیلمی انقدر درست با صحنه پردازی
عالی و کارگردانی دیدنی ساختند و اگر نیمه اول فیلمش را کمی سریعتر کند و
زودتر به سوژه برود، خیلی خوبتر می شود.
فراستی: «ویلایی ها» اولین فیلم جشنواره امسال که ارزش دیدن داشت
در
ادامه مسعود فراستی نیز گفت: «ویلایی ها» اولین فیلم جشنواره امسال که
قابل دیدن است. اصلا فیلم بدی نیست. فیلمی که می توانست خوبتر باشد. اولین
فیلم جنگی ما که تمام فیلم اساسا زنان هستند. شخصیت اول این فیلم به اصطلاح
فرمانده این کمپ خوب است و دارد شخصیت می شود. اما فیلمساز خوب ما که
دغدغه زن و جنگ دارد، با چند اشکال در فیلمنامه، زنان فیلم را به شخصیت نمی
رساند. زنان عمدتا تیپیکال می شوند. در حالی که فیلمنامه این ظرفیت را
داشت که قصه این 10-15 نفر را کامل تر به ما بگوید و روی چند نفر نیاستد
اما متاسفانه موفق نمی شود بیش از یک حد، روی هر کدام فوکوس کند و آنها را
به ما بشناساند.
وی افزود: مردهای فیلم همگی خراب هستند. یعنی
مردهای جنگ و جهبه که در حال دفاع از وطن هستند. همگی لق و شل هستند. بخصوص
صابر ابر که همیشه بد است و اینجا بدتر از همیشه. همچنین در صحنه بمباران
اولا خیلی کش می دهد، دوما خیلی ابتر تمام می کند. این صحنه جدی چرا اصلا
تلفات ندارد؟ چرا همه سالم اند؟ این صحنه باید با آن حجم حمله تلفات می
داشت.
وی نهیاتا خاطرنشان کرد: در 3 جای فیلم می توانست تعلیق داشته
باشد که به شدت قابل پیش بینی بود و با جنس حرکت، میزانسن و بازی ها لو می
رود. فیلمساز به نظر بیشتر تمرکزش را بر موضوع و دغدغه گذاشته و از خلق
این احساسات جا مانده است. بخش زیادی از اینها با تدوین مجدد قابل حل است.
در
ادامه قطبی زاده گفت: ما 2 شخصیت محوری زن داریم که این دو زن به واسطه
چهره بودن هنرپیشه ها برای ما مشخص اند. و از ابتدا می دانیم خانم ایزدیار و
طباطبایی مهم اند. منتها در یک ساعت اول مدام ما به سراغ حاملگی یک زن،
آمدن شوهر دیگری، پیرزن سنتی، بچه ها و ... می رویم و این شخصیت های اضافی
اجازه نمی دهد مابا شخصیت های اصلی همدل شویم. اما در نیمه دوم با ناگهان
باقی کمرنگ می شوند.
این منتقد ادامه داد: در تمام فیلم های شلوغ،
ما به شخصیت های دیگر می گوییم مکمل یعنی تکمیل کننده شخصیت های اصلی. نه
اینکه خود به طور مستقل سکانس داشته باشند. در نیمه دوم این را می بینیم.
اما در نیمه بیشتر شخصیت های مکمل را پررنگ می بینیم، گویی قهرمان قرار است
از دل این شلوغی ها بیرون بیاید. و این بنظر به فیلم لطمه زده است. البته
با تدوین مجدد قابل رفع است.