وي در در اينستاگرام خود نوشت:
لمس قلب
از شبكه خبر پيگير اخبار آواربرداري ساختمان پلاسكو بودم. گزارشگر شبكه خبر كه در صحنه حاضر بود با آقاي ملكي سخنگوي سازمان آتشنشاني شروع كرد به صحبت و گرفتن اخبار آواربرداري. اين گفتگو اما بسيار متفاوت شروع شد.
گزارشگر، كه كاش اسمش رو بخاطر داشتم پرسيد آقاي ملكي شما چند روزه منزل تشريف نبرديد؟
آقاي ملكي كمي مكث كرد و گفت: غير از دو سه ماموريت كه بهدستور رئيس
كميتهي بحران بوده از هشت صبح روز پنجشنبه تا امروز، يعني 5 روزه كه در
محل حادثه هستم.
گزارشگر گفت: از دوستان مطلع شديم كه امروز تولد دختر شماست. تبريك ميگم بهتون.
آقاي ملكي سكوت كرد، لبخند زد، كلمات در زبانش نچرخيد و گفت من شوكه شدم! شما چطور مطلع شديد؟ باورم نميشه! در اين چند روز اين اولين باريه كه دارم ميخندم. خيلي ازتون ممنونم.
چهرهي آقاي ملكي از گرفتگي و جديتي كه در اين چند روز در تلويزيون ديده بوديم بهيكباره باز شد و لبخند زد. حدس ميزنم حتي اگر جا داشت اجازه ميداد بغضش بتركه.
آقاي ملكي با صداي لرزاني گفت: امروز تولد يكسالگي دخترم هست و ازتون بينهايت ممنونم و نميدونم چي بگم.
داشتم فكر ميكردم گزارشگر شبكهي خبر چه كار ارزشمندي انجام داد. چه ارتباط ناب انساني در اون لحظه برقرار كرد. سيد جلال ملكي با جديتش و حضورش در صحنهي حادثه در اين روزها باعث شده بسيار از طرف مردم تحسين بشه و جزو معدود مسئوليني است كه پاسخگويي را وظيفهي خودش ميدونه. در شبكههاي اجتماعي ميبينم كه مردم از او تمجيد ميكنند. ظاهرا گزارشگر شبكهي خبر هم از اين موضوع مطلع بود و بهترين هديه را در يك گزارش زندهي تلويزيوني به آقاي ملكي داد.
دلم ميخواد صحنهي بعد از گزارش را در ذهنم تصور كنم كه آقاي ملكي از شوق، خبرنگار شبكهي خبر را در آغوش ميكشد و باز هم ازش تشكر ميكند.
تشكر كردن از آدمها يا حتي ارزشمند دونستن اونها صرفا دادن هديه يا گفتگوي محبت آميز نيست. گاهي ارزشمند دونستن چيزهايي كه براي اون آدمها ارزشمنده ميتونه اثر فوقالعادهاي داشته باشه. دقيقا در اين زمانهاست كه قلب آدمها لمس ميشه.
دم آقاي ملكي گرم و دم گزارشگر شبكه خبر هم گرم.