به گزارش پایگاه 598 به نقل از خبرآنلاین، کسبه پلاسکو حالا سقف دخل زندگیشان روی سرشان خراب شده و مانند
اشباحی دور تا دور خیابانهای منتهی به پلاسکو میچرخند و بعضا سیگار دود
میکنند. زن و بچه آنها هم کنارشان هستند و شاید از صبح تا شب هزاران بار
ماجرای فروریختن این غول آهنی را تعریف کردهاند: «ساعت ۷ زیارت عاشورا
برگزار شد. چایی میدادن که بوی گاز اومد. یکی از کارکنان ساختمون اومد
چراغو روشن کرد. یهو همه چیز منفجر شد. بعد که آتشنشانی اومد، ساختمونو
تخلیه کردن. بعد هم ساختمون خم شد و ریخت.»
ریزش پلاسکو برای خیلی
از کاسبان هنوز باورپذیر نیست. آنها از هفتههای نخست آذرماه سفارشهای عید
خود را دریافت کردهاند و انبارهای آنها پر از جنس بوده است. تخمین
زدهاند حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد تومان جنس در پلاسکو دپو شده باشد؛ شاید
هم بیشتر. بخش زیادی از این لباسها در طبقههای فوقانی جا داده شده است.
یکی
از آنان میگوید: «از بعد از ماه محرم حدود ۴۰۰ میلیون تومان کت و شلوار
سفارش دادم و تا آخر محرم و صفر حدود ۱۰۰ میلیونش رو فروختم. باقی رو برای
عید دپو کرده بودم ولی حالا همهش پودر شده. خیلی زود هم پودر شد. انبار من
طبقه هفتم بود و فقط یه آتشنشان نذاشت بمیرم. به اصرار میخواستم برم و
چکها و حدود ۵۰ میلیون پول نقد مشتری رو بردارم. خونهخراب شدم.»
بخش
زیادی از کسانی که دیروز در حاشیه خیابانهای منتهی به پلاسکو بودند، کسبه
این منطقه بودند. نیروهای پلیس و امدادی تمامی خیابانهای منتهی به پلاسکو
را مسدود کردهاند و فقط برخی کسبه میتوانند با نشاندادن کارتهای مغازه
خود کمی جلو بیایند و سر خیابان لالهزار بیاستند.
یکی از کسبه میگوید:
«بخش خیلی زیادی از لباسهایی که توی کل کشور فروخته میشه رو پلاسکو تامین
میکنه. حالا همه چکها و حوالهها دود شد رفت هوا. قراره همه کسبه جمع
بشن و هیاتمدیره بیانیه بده.»
خانواده کسبه پلاسکو نیز همراه آنها
هستند. یکی از عمدهفروشهای پیراهن مردانه در پلاسکو میگوید: «ظهر
خونوادم به زور منو بردن خونه اما یه لحظه شبکه شش رو دیدم اعصابم به هم
ریخت. انگار میخوان ما رو مقصر کنن. دوباره پاشدم اومدم اینجا. پلاسکو
ایمن نبود درست، اما هیچ وقت من یادم نمیاد کسی اومده باشه در مغازه من و
هشدار بده یا گیر بده که چرا سیستم ایمنی درستی ندارید. هیاتمدیره هم
بارها پیگیر ایمن کردن بود اما ظاهرا پول خیلی سنگینی میخواستن واسه
ایمنسازی.»
بخش مهمی از طبقات فوقانی پلاسکو مربوط به
عمدهفروشهای لباس میشود. در واقع تنها در یک طبقه پلاسکو لباس به صورت
تکفروشی به فروش میرسید و عمده خسارات مربوط به عمدهفروشها میشود. یکی
از عمدهفروشهای شلوار مردانه میگوید: «تمام زندگیم دود شد رفت هوا. من
امروز زودتر سر کار اومدم. وقتی نزدیک پلاسکو شدم دود رو دیدم و جرثقیل رو
هم دیدم. خیلی تلاش کردم خودمو به پاساژ برسونم اما دیدم که فریاد میزنن و
ساختمونو خالی میکنن. وقتی ریخت، چشم، چشم رو نمیدید.
از شنبه هزارتا
چک توی کل کشور برگشت میخوره و سندی واسه میلیونها یا میلیاردها تومن پول
روی هوا وجود نداره.»
علاوه بر پلاسکو، سه مغازه کنار پلاسکو به
کلی تخریب شده و پاساژ کنار پلاسکو، یعنی پاساژ کویتیها نیز نسبتا تخریب
شده است. دادستان تهران با حضور در محل حادثه اجازه تخریب مغازههای اطراف
را داده است.
همچنین سه سفارتخانه در نزدیکی این پاساژ قرار دارند و
ماموران پلیس دیوارههای آهنیای را در نزدیک این سفارتخانهها مستقر
کردهاند.
یکی از کسبههای پلاسکو میگوید: «کار آتشنشانها فوری بود اما
فقط یه جرثقیل انگار برای رسیدن به طبقات فوقانی داشتن. تا حدود ساعت ۱۰
همینطور ماشینهای آتش نشانی میاومدن اما خب جمعیت هم زیاد بود
خیلیهاشون پشت ترافیک بودن. به نظرم تعداد ماشینها کم بود اما همون کم هم
خیلی تلاش کردن.»
او ادامه میدهد: «بازار شایعه هم داغه. تو
گروهای تلگرامی که پاساژ داشت بعضیاشون الان زدن که از یه سری از کسبه خبری
نیست. اگه این خبر صحت داشته باشه، میشه گفت فاجعه اتفاق افتاده.»