اگر تحقق الگوی پیشرفت اسلامی را وابسته به گفتمان سازی[1] برای این موضوع بدانیم؛ به صورت طبیعی باید نقشه گفتمان سازی را بر اساس تعریفی مشخص از گفتمان سازی تدوین نمائیم. به عبارت دیگر نباید گفتمان سازی را با طرح همایشی مسئله الگوی پیشرفت اسلامی یکسان بدانیم. داشتن یک تعریف دقیق از مراحل و نقشه گفتمان سازی برای الگوی پیشرفت آنگاه اهمیتش واضح تر می شود؛ که ما بدانیم لازمه تحقق الگوی پیشرفت ایجاد تفاهم حداکثری حول این موضوع در میان نخبگان، مدیران و مردم است.
در اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی گفتمان سازی دارای سه مرحله "ثبت ذهنی"،"تحلیل ذهنی" و"پردازش ذهنی" است.[2] بر اساس مفاهیم این نقشه راه ما نمی توانیم به یکباره و دفعی یک موضوع را با ذهنیت جامعه تفاهم نمائیم و اگر در مسیر گفتمان سازی مراحلِ فوق الذکر را مبنای عمل قرار ندهیم؛ آن مسئله در ذهنیت جامعه هضم و فهم نمی شود.
مرحله اول گفتمان سازی یا مرحله ثبت ذهنی به
مرحله شناسائی یک موضوع به عنوان یک موضوع مرتبط با نیازهای انسان اطلاق
می شود. به عبارت بهتر در این مرحله باید نقشه گفتمان سازی الگوی پیشرفت
اسلامی به این سوال پاسخ دهد که چگونه باید میان الگوی پیشرفت اسلامی و
بقیه مسائل اجتماعی-که مردم و مسئولین به آن اهمیت می دهند- ارتباط برقرار
نمود؟ به عبارت بهتر اگر الگوی پیشرفت اسلامی نتواند
نسبت خود با مسائل و معضلات اجتماعی را تعریف نماید؛ جامعه ی درگیر با
معضلات اجتماعی حاضر نخواهد شد به مسئله الگوی پیشرفت اسلامی توجه جدی
نماید. به عنوان مثال در عصر حاضر باید نسبت میان مسائلی همچون
اقتصاد، سیاست خارجی، پیش گیری از جرم، تربیت اسلامی، ترجمه زدائی از علم و
الگوی پیشرفت اسلامی را تبیین نمود. اگر جامعه احساس کند؛ که می تواند با
دستگاه فکری و محاسباتی الگوی پیشرفت اسلامی مسائل و معضلات جامعه را حل
کرد؛ مسئله الگو در ذهنها ثبت می شود و همواره افراد به این موضوع به عنوان
یک موضوع مهم نظر خواهند داشت. در مرحله ثبت ذهنی، الگوی پیشرفت اسلامی
در قامت یک راه حل برای مسائل و معضلات اجتماعی بروز می یابد.
مرحله دوم گفتمان سازی یا مرحله تحلیل ذهنی به
مرحله ارزیابی جامعه در مورد درستی یا نادرستی ایده های پیشنهاد شده ی
توسط الگوی پیشرفت اسلامی اطلاق می شود. به عبارت بهتر در این مرحله راه حل
های ارائه شده توسط الگوی پیشرفت برای حل مسائل مورد ارزیابی جدی قرار می
گیرد. طرح سوالاتی همچون "الگوی پیشرفت اسلامی برای مقاوم سازی اقتصاد چه پیشنهاداتی دارد؟"، "پیشنهاد الگوی پیشرفت اسلامی برای پیش گیری از جرم چیست؟"،"با زاویه دید الگوی پیشرفت برنامه ریزی برای تربیت اسلامی چگونه تعریف می شود؟"، "الگوی پیشرفت اسلامی فرآیند ترجمه زدائی از علم را به چه شکل مدیریت می کند؟" و یا "چه نسبتی می توان میان برنامه ششم کشور و الگوی پیشرفت اسلامی تعریف نمود؟"
از جمله علائم اشتیاق جامعه به ارزیابی ادعاهای الگوی پیشرفت اسلامی است.
در این مرحله از نقشه ی گفتمان سازی باید ساختار جواب های الگوی پیشرفت
اسلامی برای حل مسائل جامعه را تشریح نمود. در یک کلام در مرحله تحلیل ذهنی
باید به تبیین اجمالی نظریات بخشی مبتنی بر نظریه مادر الگوی پیشرفت
اسلامی[3] اقدام نمود و جریان گفتمان ساز نباید به تبیین مسائلی همچون
ضرورت الگوی پیشرفت اسلامی و یا چیستی الگوی پیشرفت اسلامی اکتفاء کند.
در مرحله سوم گفتمان سازی یا مرحله پردازش ذهنی افراد
از مرحله تحلیل ذهنی عبور کرده و سوالات آنها به سمت چگونگی استفاده از
الگوی پیشرفت اسلامی در حل مسائل و معضلات اجتماعی سوق می یابد. به عبارت
دیگر اگر ساختارِ مفاهیم و نظریات مطرح شده از سوی الگوی پیشرفت اسلامی از
قوت کافی برخوردار باشد؛ نتیجه ارزیابی ها از الگوی پیشرفت -در مرحله تحلیل
ذهنی- مثبت جلوه می کند و افراد در مرحله بعد به چگونگی استفاده از الگوی
پیشرفت اسلامی در حوزه فعالیت خود فکر خواهند کرد. از
مرحله تمرکز افراد بر چگونگی استفاده از الگوی پیشرفت اسلامی-در نقشه راه
الگوی پیشرفت اسلامی- به مرحله پردازش ذهنی الگوی پیشرفت اسلامی تعبیر شده
است.
بنابراین در سیر و مراحل گفتمان سازی؛ همواره ذهنها به
مسئله الگوی پیشرفت اسلامی توجه دارند و باید متناسب با وضعیت ذهنی افراد
نسبت به الگو، محصولات و جلسات گفتمان سازی را مدیریت نمود. به عبارت روشن
تر چون سوال ذهن در هر مرحله از گفتمان سازی با سوال
ذهن در مرحله دیگر گفتمان سازی متفاوت است؛ نباید به صورت بسیط فعلی فرآیند
گفتمان سازی را پی گیری نمود. همانطور که گفته شد در مرحله ثبت
ذهنی سوال این است که آیا الگوی پیشرفت اسلامی برای مسائل اصلی افراد پاسخی
دارد یا نه؟ و در صورتی که به این سوال پاسخ دقیق داده شود؛ ذهن وارد
مرحله تحلیل ذهنی می شود. در این مرحله ذهن به ساختار راه حل های الگوی
پیشرفت برای حل مسائل توجه می کند و اگر در این مرحله هم ذهن اقناع شود؛
سوالات ذهن وارد مرحله پردازش شده و به چگونگی استفاده از الگوی پیشرفت
اسلامی فکر می کند. مبتنی بر این مراحل، الگوی پیشرفت
اسلامی در مرحله تحلیل ذهنی قرار دارد و لازم است به تبیین نظریات بخشی
الگوی پیشرفت اسلامی اهتمام بیشتری داشت. انتهای پیام
پی نوشت ها:
[1] . لازمهی تحقق الگوی اسلامی–ایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان، گفتمانسازی آن در جامعه است. بخشی از بیانات آیت الله امام خامنه ای در دیدار با اعضای شورای عالی مرکز طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
[2].این مراحل بر اساس"مفهوم هدایت نظامات ذهنی" تعریف شده است. هدایت نظامات ذهنی از منظر اسلام پایه اداره جامعه محسوب می شود. برای آشنائی بیشتر با مفهوم هدایت به دوره اول مبانی نظری الگوی پیشرفت اسلامی رجوع شود. در این دوره بحثی به سه سوالِ چرا به هدایت نظامان ذهنی در اداره جامعه نیازمندیم؟ هدایت نظامات ذهنی چیست؟ و چگونه می توان هدایت نظامات ذهنی را ایجاد کرد پاسخ داده شده است.
[3].در نظریات بخشی الگوی پیشرفت اسلامی مراحل تحقق یک "موضوع جهت ساز" تئوریزه شده است. نظریه بهبود مستمر فضای حاکم بر نهادهای متکفل تربیت، نظریه پیش گیری بنیادین اسلامی از جرم، نظریه بانک سوالات جهت ساز، نظریه بنگاه های وقف محور، نظریه هسته های توازن فرهنگی، نظریه تقنین مبتنی بر هدایت؛ نمونه ای از نظریات بخشی مطرح در اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی است. همچنین در اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی نظریه پردازش موضوعات جهت ساز؛ به عنوان نظریه مادر الگوی پیشرفت اسلامی تعریف شده است. رسالت نظریه مادر الگوی پیشرفت اسلامی ارائه تصویری کلان از چگونگی اداره جامعه بر مبنای دین است.