وقتی تاریخ انقلاب فلسطین و بهویژه پیشینهی جنبش فتح و سازمان آزادیبخش فلسطین را مرور كنیم، درمییابیم هنگامی كه جنبش فتح در داخل سازمان آزادیبخش نفوذ كرد و سران آن را به دلیل سازشكار بودنشان كنار زد، موفق شد بر سازمان سیطره پیدا كند و نقش تاریخی خود را در ایجاد مقاومت اسلامی ایفا نماید. اصلاً این سبك مقاومت مدرن و تشكیلاتی در برابر رژیم صهیونیستی از این تاریخ به بعد شكل گرفت وگرنه مقاومت تا پیش از آن تنها در قالبهای مردمی و كلی بود.
تا اینجا كارها خوب پیش رفت، اما مشكل هنگامی آغاز شد كه همین جبههی مقاومت هر چه جلوتر رفت، بیشتر كوتاه آمد. خطای راهبردی مقاومت نیز این بود كه عرفات را فدای خود كرد. صهیونیستها آنقدر عرفات را از مواضع اولیهاش عقب نشاندند تا نهایتاً منزوی شد و سپس در همان انزوا او را كشتند. در این میان هدف آمریكا و اسرائیل از محو عرفات آن بود كه بتوانند عنصری مانند ابومازن را روی كار بیاورند؛ كسی كه تفكرش فرسنگها از جریان مقاومت فاصله دارد و از این نظر مانند عرفات نیست. از طرف دیگر در مورد مسائل اعتقادی و باورهای دینی او هم سؤالهایی وجود دارد.
اشتباه جبرانناپذیر عرفات نهتنها موجب فدا شدن خود او شد، بلكه فتح و سازمان آزادیبخش نیز فدای این اشتباه او شدند. عرفات، ابوجهاد و خالدالحسن از پایهگذاران و عناصر اصلی سازمان فتح بودند كه هر سه پیش از آن عضو إخوانالمسلمین بودند. البته در آن زمان إخوانالمسلمین رنگ جهادی نداشت و بیشتر كارهایش صبغهی فرهنگی، تبلیغی و آموزشی داشت. بعدها حماس از درون كارهای ایدئولوژیك و فرهنگی إخوان متولد شد. پس در واقع ریشهی حماس و ریشهی عرفات در یك خاك است. اینكه رهبر معظم انقلاب در دیدار اسماعیل هنیه با ایشان، نكاتی را دربارهی یاسر عرفات به او گوشزد نمودند، به این سبب بود كه چنین اشتباهی دوباره تكرار نشود، زیرا این راه یك بار طی شده است و طرف مقابل با همین قواعدی كه امروز بازی میكند، یك بار ما را از میدان به در كرده است.
به طور كلی محمود عباس با مقاومت مسلحانه و درگیری مخالف است و بخشی از بدنهی مقاومت به همراه عباس داشتند به این نتیجه میرسیدند كه مقاومت فلسطین تبدیل به یك مقاومت مردمی آرام و غیر مسلحانه شود. این دقیقاً همان اشتباهی بود كه عرفات مرتكب آن شد.
فلسطین؛ امّالقضایای منطقه
قضیهی فلسطین مادر تمامی قضایای منطقهی ما است، زیرا بیشترین ظلم و ستم منطقه در آنجا اتفاق افتاده است. مهمترین هدف استكبار و اسرائیل نیز تثبیت این ظلم غیر قابل چشمپوشی است. عكسالعمل در مقابل این ظلم هم كم نیست. به همین خاطر قضیهی فلسطین به یك موضوع محوری تبدیل شده است. وقتی ملتهای منطقه مشاهده كردند كه مقاومت فلسطین با تكیه بر اسلام و به لطف خداوند و به كمك ایران، افتخاری مانند جنگ 22روزه را خلق كرد، تأثیرات روحی و معنوی بسیاری از این پیروزی گرفتند و این مسأله الهامبخش آنان بود. آنها دریافتند كه میتوانند عزت سركوبشدهی خود را بار دیگر با تكیه بر مقاومت اسلامی احیا كنند. به همین خاطر است كه رهبر معظم انقلاب خطاب به هنیه تصریح كردند كه بخشی از علل بیداری اسلامی امروز در منطقه، نتیجهی ایستادگی مردم و گروههای مقاومت فلسطینی است. یكی از دلایل فشار بیش از حد به جمهوری اسلامی نیز از سالهای گذشته تاكنون این است كه ایستادگی ایران در برابر استكبار و مقابلهاش با جبههی ظلم و كفر برای دیگر كشورهای منطقه الهامبخش بوده و هماكنون نیز به مردم منطقه منتقل شده است.
چشم در چشم دشمن
این یك مَثل معروف است كه شما هر چه عقبنشینی كنید، طرف مقابل بیشتر پیشروی میكند. آقای دكتر ولایتی یك بار تعریف میكردند كه من خدمت حضرت امام رحمهالله رسیدم و از ایشان پرسیدم در عرصهی سیاست خارجی چگونه باید در برابر مستكبران و دشمنان زورگو بایستیم؟ حضرت امام رحمهالله فرموده بودند: مشتت را گره میكنی، پایت را جلو میگذاری، چشمت را گره میكنی توی چشم دشمن و آنقدر به او نگاه میكنی و آنقدر ایستادگی میكنی تا او از رو برود. آنقدر جلویش میایستی تا یك پایش را عقب بگذارد و تا پایش را عقب گذاشت، تو دوباره پایت را جلوی پای او میگذاری.
عرفات اما دقیقاً بر خلاف تجربهی فوق و عكس آن عمل كرد. یعنی مرتكب یك خطای راهبردی شد. عرفات در اصل به امید برخی دستاوردهای سیاسی مقطعی كه بیشتر آنها هم بازی و توخالی بود، مواضع راهبردی خود را از دست داد. مردان بزرگ اشتباهاتشان هم بزرگ است و سرنوشت عرفات مصداق بارز این سخن است.
شعبدهبازی محمود عباس
در بحبوحهی این هیاهوها و جنجالهای سیاسی، وقتی محمود عباس نتوانست حداقل آن چیزی را تأمین كند كه مطابق نظر سازشكاران فلسطینی باید تأمین میشد ولذا دریافت كه موقعیتش در معرض نابودی است، تصمیم گرفت دست به یك شعبدهبازی بزرگ بزند؛ اینكه كرسی سازمان آزادیبخش فلسطین در سازمان ملل متحد را به كرسی دولت مستقل فلسطینی تبدیل كند، دولتی كه نه سرزمین دارد و نه حاكمیت و نه مرز مشخص و البته اسرائیلیها نیز همچنان در سرزمینهای غصبشده حضور دارند. این یعنی اقدام محمود عباس كاملاً صوری است و واقعاً چیزی را تغییر نمیدهد.
به هر حال محمود عباس این شعبدهبازی را انجام داد و متأسفانه بعضی جناحهای داخل مقاومت هم با این شعبدهبازی همراهی كردند و این اقدام محمود عباس را شجاعت نامیدند. این روند همینطور ادامه یافت تا اینكه بر خلاف قواعد موجود فلسطین، پذیرفتند كه محمود عباس حتی به عنوان نخستوزیر هم معرفی شود؛ یعنی یك نفر با دو سِمت. كمكم كارهای سیاسی نیز بهموازات همین انحراف در داخل مقاومت رشد كرد و گسترش یافت.
تحلیل من این است؛ آنجا كه رهبری فرمودهاند: «باید همواره مراقب نفوذ عناصر سازشكار به كالبد مقاومت بود؛ زیرا بروز بیماری، تدریجی است.» این اشاره به همین موضوع مذكور دارد. به طور كلی محمود عباس با مقاومت مسلحانه و درگیری مخالف است و بخشی از بدنهی مقاومت به همراه عباس داشتند به این نتیجه میرسیدند كه مقاومت فلسطین تبدیل به یك مقاومت مردمی آرام و غیر مسلحانه شود. این دقیقاً همان اشتباهی بود كه عرفات مرتكب آن شد.
رهبری نیز در دیدار با اسماعیل هنیه اشاره كردند كه بروز بیماری تدریجی است و نفوذ عناصر سازشكار كمكم ساختار مقاومت را تضعیف كرده و به فروپاشی نزدیك میكند. البته رهبر معظم انقلاب در همان دیدار میفرمایند: «ما در ایستادگی شما و بسیاری از برادران مقاومت تردید نداریم و مردم نیز از مقاومت فلسطین انتظاری جز ایستادگی ندارند.» این بیان ایشان نشان میدهد كه حركت جناح اكثریت مقاومت فلسطین -بر خلاف جناح خاصی كه دربارهی آن توضیح داده شد- به دنبال إحقاق حقوق حقهی مردم فلسطین و بازگرداندن فلسطین به فلسطینیان است. البته این موضع مورد تأیید و تأكید رهبر انقلاب اسلامی نیز هست.