به گزارش پایگاه 598 به نقل از نسیم آنلاین، «اشتباه کردم»ی را که محمدجواد ظریف در جلسه کمیسیون امنیت ملی مجلس در قبال اطمینانش به طرف غربی در برجام و مسأله تحریمهای ایسا بیان کرد، باید گام اول اعتراض حقوقی ایران به بدعهدی ایالات متحده دانست؛ مسیری که به نظر میرسد به دلیل مکانیزم مندرج در متن برجام، در همین گام اول متوقف خواهد شد.
از همان ابتدای شکلگیری مذاکرات هستهای در دولت یازدهم، کارشناسان و اساتید حوزه روابط بینالملل نسبت به اخذ تعهد قابل اطمینان از طرف مقابل به منظور الزام آن به انجام تعهدات و مسئولیتهایش در رفع تحریمها بر طبق قرارداد هشدار دادند اما تیم مذاکره کننده کشورمان با استناد به سابقه زندگی خود در کشور آمریکا، به این تذکر دلسوزانه بیتوجهی کردند.
حالا و پس از گذشت حدود یک سال از اجرای برجام و انجام تمام تعهدات از سوی ایران، کنگره و دولت آمریکا اقدام به وضع تحریمهای جدید و تمدید تحریمهای سابق کردند؛ اقدامی که باعث شد حتی شخص رئیسجمهور هم که پیش از این، برجام را "آفتاب تابان" نامیده بود، از نقض آن توسط طرف غربی خبر دهد. رئیسجمهور بعد از این در نامه ای به محمد جواد ظریف از او خواست که این مسئله را به صورت حقوقی پیگیری کند.
به دنبال این مساله، موجی از تهییج مسئولین کشور به شکایت از بدعهدی آمریکا و نقض برجام به مراجع بینالمللی راه افتاد اما نگاهی به متن این قرارداد، مشخص میکند که فرجامی در انتظار شکایت از نقض برجام نخواهد بود.
متن برجام درباره «سازوکار حلوفصل اختلافات» در ماده ۳۶ تصریح میکند «چنانچه ایران معتقد باشد که هر یک یا کلیه گروه ۵+۱ تعهدات خود را رعایت ننمودهاند، ایران میتواند موضوع را به منظور حل و فصل به کمیسیون مشترک ارجاع نماید؛ به همین ترتیب، چنانچه هر یک از اعضای گروه ۵+۱ معتقد باشد که ایران تعهدات خود را رعایت نکرده است، هر یک از دولتهای گروه ۵+۱ میتواند اقدام مشابه به عمل آورد. کمیسیون مشترک ۱۵ روز زمان خواهد داشت تا موضوع را فیصله دهد، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود. متعاقب بررسی کمیسیون مشترک، چنانچه هر عضو معتقد باشد که موضوع پایبندی فیصله نیافته است، میتواند موضوع را به وزیران امور خارجه ارجاع دهد. وزیران ۱۵ روز مهلت خواهند داشت تا موضوع را فیصله دهند، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود. پس از بررسی کمیسیون مشترک- همزمان با (یا به جای) بررسی در سطح وزیران- خواه عضو شاکی یا عضوی که اجرای تکالیفاش موضوع بوده است میتواند درخواست نماید که موضوع توسط یک هیئت مشورتی که متشکل از سه عضو خواهد بود (یکی از سوی هر یک از طرفهای درگیر در اختلاف و طرف سوم مستقل) بررسی شود. هیئت مشورتی میبایست نظریه غیرالزامآوری را در خصوص موضوع پایبندی ظرف ۱۵ روز ارائه نماید. چنانچه، متعاقب این فرایند ۳۰ روزه موضوع فیصله نیابد، کمیسیون مشترک در کمتر از ۵ روز نظریه هیئت مشورتی را با هدف فیصله موضوع بررسی خواهد کرد. چنانچه موضوع کماکان به نحو مورد رضایت طرف شاکی فیصله نیافته باشد، و چنانچه طرف شاکی معتقد باشد که موضوع، مصداق «عدم پایبندی اساسی» میباشد، آنگاه آن طرف میتواند موضوع فیصله نیافته را به عنوان مبنای توقف کلی و یا جزئی اجرای تعهداتاش وفق برجام قلمداد کرده و یا به شورای امنیت سازمان ملل متحد ابلاغ نماید که معتقد است موضوع مصداق عدم پایبندی اساسی بشمار میآید.»
اما طبق ماده ۳۷ «متعاقب دریافت ابلاغ طرف شاکی، به نحو مشروح در فوق، به همراه توضیحی از تلاشهای توأم با حسننیت آن طرف برای طی فرآیند حلوفصل اختلاف پیشبینی شده در برجام، شورای امنیت سازمان ملل متحد میبایست منطبق با رویههای خود در خصوص قطعنامهای برای تداوم لغو تحریمها رأیگیری نماید. چنانچه قطعنامه فوقالذکر ظرف ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ به تصویب نرسد، سپس مفاد قطعنامههای سابق شورای امنیت سازمان مللمتحد مجدداً اعمال خواهند شد؛ مگر اینکه شورای امنیت سازمان مللمتحد به نحو دیگری تصمیمگیری نماید. در چنین صورتی، این مفاد در خصوص قراردادهایی که بین هر طرف و ایران یا افراد و نهادهای ایرانی قبل از تاریخ اعمال آنها امضا شده باشد، دارای اثر عطف به ما سبق ندارد مشروط به اینکه فعالیتهای صورت گرفته وفق اجرای این قراردادها منطبق با این برجام و قطعنامههای قبلی و فعلی شورای امنیت باشد.»
معنای ساده و شفاف این دو بند از معاهده برجام این است که با شکایت ایران نسبت به نقض تعهدات آمریکا؛ جلسه کمیته رسیدگی به این موضوع با حضور نمایندگان ایران و گروه 1+5 تشکیل میشود و در این کمیته تصمیم نهایی درباره اینکه این شکایت قابلیت بررسی دارد یا خیر، گرفته میشود.
در این مسیر اگر حتی فرض کنیم (البته فرض محال) که انگلیس، فرانسه و آلمان علیه ایالات متحده و به نفع ایران رای بدهند و بگویند که برجام نقض شده است، قدر مسلم آمریکای ناقض برجام قبول نخواهد کرد که اقدامش ناقض توافق بوده ؛چنانکه اگر به چنین مسألهای اعتقاد داشت از ابتدا نقض عهد نمیکرد؛ و بر همین اساس این مساله ابتدا به جلسه وزاری کشورهای طرف قرارداد میرود و اگر آمریکا باز هم قبول نکرد که بدعهدی کرده است و باید محکوم شود، شکایت ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده خواهد شد و موضوع در این شورا مورد بررسی قرار میگیرد، شورایی که که متشاکی یعنی آمریکا در آن دارای حق وتو است.
نکته اما تاسفبارتر از این هم هست. تاسف از این بابت که حتی اگر آمریکا محکومیت خود توسط شورای امنیت را هم وتو نکند و همچنان برسر موضع خود باشد و ایران نیز بر موضع به حق خود یعنی اینکه آمریکا نقض برجام کرده پافشاری کند، طبق متن مندرج در توافق، برجام لغو و همه چیز به دوران قبل از توافق هستهای باز خواهد گشت و تحریمهای ایران مجددا احیا میشود!
عدم دقت تیم مذاکره کننده کشورمان نسبت به در نظر گرفتن یک مکانیزم دقیق رسیدگی به شکایت و همچنین نگه نداشتن یک عامل فشار به منظور اعمال فشار به طرف غربی برای انجام تعهداتش، سبب شده تا در وضعیت کنونی رسما هیچ دستاویز حقوقی برای کشورمان وجود نداشته باشد که بتوان نوعی پاسخ رسمی و واکنش محکم به بدعهدی طرف مقابل نشان داد.
به نظر میرسد متن تنظیم شده رد برجام به قدری ضعیف است و اعضای مذاکرهکننده به قدری ناشیانه عمل کردهاند که اکنون هیچگونه مسیری برای احقاق حق ایران وجود ندارد و عملا تهران نمیتواند واکنشی نسبت به اعمال تحریمهای بیشتر علیه خود داشته باشد و اصطلاحا باید بسوزد و بسازد!