انقلابها وقتی پوک میشوند که صورت بماند و محتوا نباشد
انقلابها وقتی پوک میشوند که شعارهای اصلی آنها تبدیل به یکسری نماد، چهره و عکس روی دیوار شود و آن شعارها و هویت اصلی انقلاب مورد بیتوجهی قرار بگیرد. مثل امروز که همه از امام دم میزنند؛ ما روی پولهای خود یک عکس بیروحی از حضرت امام گذاشتیم، درصورتیکه در ابتدای انقلاب این منطق مقابله با فقر و نابرابری، مقابله با تبعیض و استکبار و مقابله با محدود کردن آزادیهای مردم محور انقلاب بود. حتی روی پولهای ما آن موقع تصویری از جهاد سازندگی، فقرزدایی و حوزه و دانشگاه بود، اما الآن شده یک عکس بیروح از امام. عکس امام هست، ولی شعار و محتوای امام نیست. این خیلی نکته مهمی است.
الآن وقتی به نظام خود نگاه میکنیم -ضمن اینکه این نظام اسلامی است و راههایی را پیش روی این کشور باز کرد که در دورههای قبل نبود و در هیچ رژیمی در دنیا نیست- اما اشرافیت و تبعیض نهادینهشده است، یعنی یکسری قوانینی داریم که اجازه این کار را میدهد. من شرط میبندم هیچیک از این آقایان محاکمه نشدند، چه کسانیکه آن حقوق را گرفتند -که فقط حقوق هم نیست- و چه کسانی که املاک اضافه گرفتند -که فقط املاک هم نیست- و به سفرهای خارجی رفتند و برگشتند و کلی رانت رانت رانت جمع شده.
دستاندازیها به بیتالمال راهکار قانونی دارد/تبعیض و اشرافیت نهادینه شده است/اشرافیت فقط حقوق نجومی نیست
بعد نگاه میکنیم که راهکار قانونی دارد، کمااینکه حتی یکی از این آقایان دادگاهی نشدند، من بعید میدانم که نفر بعدی هم دادگاهی شود. چرا؟ چون بالاخره یک سوراخی وجود دارد، چون با دستمال کثیف نمیتوان شیشه را پاک کرد. در بین مدیران نظام بسیار مدیران سالم و پاکی هستند، ولی میخواهم بگویم یکسری از این چیزها نهادینهشده است و اشرافیت هم فقط بحث مال نیست. بله مزایا دل همه ما را سوزانده است، هرکسی حقوق خود را مقایسه میکنند. متأسفانه البته حقوق ۲۰ میلیونی را دیوان محاسبات و شورای حقوق و دستمزد بهعنوان کف حقوق درست کردند که آنهم غیرقانونی است. مردم کارگری که یک میلیون حقوق میگیرند حقوقشان را مقایسه میکنند با حقوق ۱۰ میلیونی. طلبهای که شهریهای که میگیرد یکسوم یک کارگر است، نگاه میکند که این ۳۰ برابر شهریه اوست. پرستاری که از یک و چهارصد تا یک و هشتصد حقوق دریافت میکند نگاه میکند و میبیند چند برابر حقوق اوست.
فقط مالی نیست. اشرافیت ابعاد مختلفی دارد، یک بخش از آن منزلت و جایگاهی است که آقایان برای خود درست کردند تا از مردم فاصله داشته باشند. یک بخش هم مربوط به جناحهای ماست. دور از مردم در یک اتاق مینشینند و از بالا به مردم میگویند «تکرار میکنم به لیست فلان رأی دهید» و آن جناح دیگر شرکت سهامی چند بهعلاوه چند تأسیس میکند. همه همینیم. خود بنده هم که این را میگوییم احتمالاً قدری به آن آلودهام.
انتقاد از اشرافیت سیاسی نیست/چرا مردم طرفدار هیچ جناحی نیستند
بحث جناح الف، ب، ج و د و اصغر برود کامبیز بیاید نیست. بحث این است که انقلاب آمد این فضاها را به هم بزند. انقلاب آمد که مسئولین، جناحها و نخبگان از مردم فاصله نگیرند. این بحث بسیار مهمی است. چرا مردم ما طرفدار هیچ جناحی نیستند؟ چرا مردم ما فقط از روی لج به یک جناح، هرچند سال یکبار به جناح دیگر رأی میدهند؟ چون همینها را میبینند. اینها فقط پروندههای جناح دیگر، آنها پروندههای اینها را نشان میدهند، یک عده شب انتخابات یادشان میافتد کنفرانس خبری دربارهٔ فساد بگذارند. مردم میگویند اینها بازی است؛ چون انقلاب، این گستاخی انقلابی را به ما بخشید.
امام میگوید مسئولین نباید از اقشار متوسط به بالا باشند
یک نکته هم شما گفتید که مسئولین میتوانند از اقشار بالا باشند و پول داشته باشند؛ امام ۳بار در صحیفه تأکید میکنند اقشار متوسط به بالا حق ندارند مسئول جمهوری اسلامی باشند. سؤال من از نهادهای امنیتی، شورای نگهبان و نهادهای نظارتی این است که چطور به حجاب گیر میدهید -که کار درستی هم میکنید کسی را که حجاب اسلامی را رعایت نمیکند رد میکنید-چرا به اینها گیر نمیدهید؟ جمله امام است، رهبری هم که این را نسخ نکردند. جمله امام هست. بله خود امام هم جزو جایگاه متوسط به بالا بود، ولی امام خودش را از آن جایگاهی که داشت کند و آمد مثل مستضعفین و فقرا زندگی کرد. وقتی در نجف اقامت میکردند و برای ایشان کولر آوردند، گفتند مبارزین و مردم مستضعف ایران زیر گرما هستند، برای من کولر آوردید؟ این نکته بسیار مهمی است.
خروجی اشرافیت بیتوجهی به مسائل اصلی کشور است/کارگری که برای اعتراض به اخراجش اعتراض کرده مصداق دادخواهی مظلوم است.
خروجی اشرافیت چه میشود؟ نسبت به همه مسائل بیتوجهیم. برجام میآید و تصویب میشود، همه از چپ و راست، آخوند و نظامی، لشکری و کشوری میگویند خوب است و بروید جلو و اجازه نمیدهند کسی انتقاد کند. بعد نگاه میکنیم آن کارگر بدبخت آقدرهای و بافقی اعتراضی میکند. یک دانشجو میگفت من میخواهم جلوی آقا صحبت کنم چه بگویم؟ من گفتم اگر جای تو بودم این را جلوی رهبری میگفتم که کارگر بدبختی که ۲۰ سال تمام با حقوق ۷۰۰ – ۸۰۰ هزار تومان سرکار میرفته، صبح به او گفتند نیا و وقتی اعتراض کرده که چرا من را اخراج میکنید، به شلاق محکوم میشود. این دقیقاً مصداق همان آیه قرآن است که میفرماید «لاَ یحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ»، فریاد دادخواهی مظلوم است. ما با این برخورد میکنیم؟!
منصور نظری رفته تخلف را به مسئول بالاتر گزارش کرده به همین خاطر در زندان است
نهتنها با این یک عده میآیند میگویند ما فساد پیدا کردیم، با آنها هم. من دوباره از آقای منصور نظری نام میبرم. ایشان بهطور علنی یک پرونده فساد را اعلام نکرده است، رفته تخلفی در قوه قضائیه شهرکرد پیداکرده رفته، پرونده را به معاون قوه قضائیه داده است و حتی نداده تا در رسانهها اعلام کنند. گفته این را رسیدگی کنید، ولی ایشان الآن در زندان است! این یعنی چه؟
خاصیت اشرافیت: زورگویی به مردم و خم شدن مقابل سفارتخانههای خارجی
امام میگویند خاصیت اشرافیت این است؛ زورگویی به مردم و خم شدن مقابل سفارتخانههای خارجی و این مشکل امروز ماست. همه هم بهحدی آلودهاش هستیم.
امربهمعروف و نهیازمنکر مقابله با بیعدالتیهاست
درصورتیکه نگاه میکنیم امام حسین (ع) یک سال یا دو سال قبل از واقعه عاشورا بر اساس روایتهایی که هست، همه را در منا جمع کردند، آنجا فرمودند «فَأَمّا حَقَّ الضُّعَفاءِ فَضَیعتُم، وأمّا حَقَّکم بِزَعمِکم فَطَلَبتُم»، حق ضعفا و طبقات پایین را کنار گذاشتید، اما حق خودتان را بهزعم خودتان خواستید، همانجا امام حسین (ع) گفتند «و ذلک أنَّ الأَمرَ بِالمَعروفِ و النّهی عَنِ المُنکرِ» امربهمعروف و نهیازمنکر که تا میگوییم همه یاد ریش و حجاب میافتند که اینها هم بهجای خودش مسائل مهمی است. «و ذلک أنَّ الأَمرَ بِالمَعروفِ و النّهی عَنِ المُنکرِ دُعاءٌ إلَی الإِسلامِ». دعوت به اسلام. نه این کافی نیست. «مَعَ رَدِّ المَظالِمِ وَ مُخَالَفَهِ الظَّالِمِ وَ قِسْمَهِ الْفَیءِ وَ الْغَنَائِمِ وَ أَخْذِ الصَّدَقَاتِ مِنْ مَوَاضِعِهَا وَ وَضْعِهَا فِی حَقِّهَا» امربهمعروف و نهیازمنکر این است.
باید دست آمران و ناهیان در عدالت اجتماعی بوسید/أمثال منصور نظری استفاده سیاسی ندارند، لذا کسی پیگیرشان نیست
باید دست سید میثم صفائیان را که در ماجرای کامیونداران اعتراض کرده است بوسید، نه اینکه او را به زندان برد. باید دست منصور نظریها را بوسید که تازه آمده در گوش مسئولین گفته اینجا من احساس تخلف کردم، بعد الآن در زندان است. چون استفاده سیاسی هم ندارد. چون نه جناح محافظهکار میتواند او را سردست بگیرد که شما فیش نجومی گرفتید و نه جناح غربزده میتوان دستش بگیرد که شما املاک نجومی گرفتید. کسی به اینها کاری ندارد. آدمهای پاپتی بدبخت بیچارهای که اینها انقلاب کردند، اینها مدافع حرم میشوند، فتنه را اینها جمع کردند، همهٔ هزینههای نظام و تحریم را تحمل کردند، تحریم دارو میشود، آقایان مسئول و جناحها پول دارند دارو بخرند، این بدبختها ندارند بخرند.
ملاک در جامعه اسلامی عدل فراگیر و رضایت عموم مردم نه بخشی از خواص است/یک پزشک سابقاً جهادی مسئول به خاطر انتقاد از سلامت به ما بیعقل گفت
همین است که امیرالمؤمنین (ع) در نهجالبلاغه میگویند ملاک در جامعه برای حاکم اسلامی باید این باشد که «وَ لْیکن أَحَبَّ الْأُمُورِ إِلَیک أَوْسَطُهَا فِی الْحَقِّ وَ أَعَمُّهَا فِی الْعَدْلِ و أجمَعُها لِرضَی الرَّعیهِ» دوستداشتنیترین امور برای تو باید این باشد که «أَوْسَطُهَا فِی الْحَقِّ» میانهترین در حق باشد و فراگیرترین در عدل. ما یک جمله گفتیم که پزشکان دولتی اینگونه حقوق میگیرند، یک پزشکی هم که سابقه جهادی دارد و مسئول هست و به ما گفت بیعقل! گفت خدا به اینها عقل بدهد. سؤال ما این است، وقتی میگوییم فراگیرترین در عدل، آیا همه مردم از این وضعیت که در نظام سلامت ما وجود دارد راضی هستند که یک آقایی در شیراز کارانه ۸۰۰ میلیونی میگیرد؛ یعنی چه؟
و أجمَعُها لِرضَی الرَّعیه میگوید رضایت عموم مردم را بیشترین اینها را جلب کند. فَإِنَّ سُخْطَ الْعَامَّهِ یجْحِفُ بِرِضَی الْخَاصَّهِ ناراحتی عموم مردم این رضایت قشر نخبهها و اشراف و یک گروه خاص را از بین میبرد، یعنی اگر مردم ناراضی باشند و اینها راضی باشند فایده ندارد و نظام جامعه از هم میپاشد. وَ إِنَّ سُخْطَ الْخَاصَّهِ یغْتَفَرُ مَعَ رِضَی الْعَامَّه و نگرانی و عصبانیت مردم با رضایت چهار جناح و حزب سیاسی و سه- چهارتا سرمایهسالار از بین میرود.
بالای سر پهلویها شاخ نبود!
این منطقی است که با آن انقلاب کردیم و این منطقی است که اگر در نظام ما شاخص نباشد دیگر چه فرقی میکند؟! بالای سر پهلویها هم که شاخ نبود. آنها هم آدمهایی بودند که زندگی اشرافی داشتند، مقابل سفارتخانههای خارجی خم میشدند و به حکم خدا کاری نداشتند. ما هم بگوییم که بندهٔ ریشو و پیرهن روی شلوار و برادر عزیز معمم و یک کسی هستیم… این نیست.
چرا هیچیک از مسئولین مثل امام و رهبری زندگی نمیکنند/در حرم امام کاریکاتوری اشرافی از امام کوخنشینان درست کردهاند
سؤالم این است، چرا هیچیک از مسئولین چنانکه امام در جماران زندگی میکرد -و امروز یک کاریکاتوری از امام در بهشتزهرا (س) با آن جای اشرافی ساختند- چرا اینگونه زندگی نمیکنند؟ چرا هیچیک از مسئولین مانند رهبر معظم انقلاب -که واقعاً آدم وقتی زندگی ایشان را میبیند یاد امیرالمؤمنین (ع) میافتد- که «أَلاَ و إنّ إِمَامَکُمْ قَدِ اکْتَفَی مِنْ دُنْیاهُ بِطِمْرَیهِ و من طُعْمِهِ بِقُرْصَیهِ» زندگی نمیکنند؟ رهبری دارد طوری زندگی میکند که همه، ضدانقلاب، حتی مهاجرانی فراری هم به آن اعتراف میکند. چرا یک نفر از مسئولین اینگونه زندگی نمیکند؟ خطر انقلاب اینجاست.
قرار نبود همه انقلاب را صادر کنیم!
۱۰ سال پیش بچههای حزبالله آمده بودند در دانشگاه و ما آن موقع دانشجو بودیم. همان جکی که بین خودمان میگوییم که انقلاب را صادر کردیم هیچچیزش برای خودمان نماند. میگفتند قرار نبود همهٔ انقلاب را صادر کنید و چیزی برای خودتان نماند. این همین است. ادامه انقلاب به این است که این شعارها را زنده نگهداریم. نهفقط ما یکسری شعار را تکرار کنیم، همینها باید شاخص شود. همه باید تکلیف خود را با گزارش عملکردی که در مورد این مسائل دارند روشن کنند.