سرویس سیاسی پایگاه 598 -
آقای مجتهد شبستری در نامه ای خشن و اهانت آمیز با رد درخواست مناظره با
برخی اساتید حوزه اعلام کرده بر مناظره مستقیم با مراجع اصرار کرده است. وی
در نامه ای نوشته است: «من میخواستم از آن آقایان در جلسه یا جلسات
مناظره، از جمله، این سوالات را بپرسیم:
الف– در عصر حاضر اعتبار
اجتهاد فقهی شما در غیر از عبادات یعنی اجتهاد فقهی در باب امور اقتصادی،
سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، جزائی، خانواده و… در جامعهای مدرن مانند جامعه
ایران بر کدامین مبناهای معقول و قابل دفاع استوار است؟»
اما پاسخ: مبانی افتا و احکام کتاب، سنت، عقل و اجماع است.
البته
باید مشخص شود معقول از نظر ایشان به چه معناست. بله! عقل مدرن ابزاری که
خود را میزان دین می داند و برای خود بدون وحی استقلال در حکم گذاری قایل
است مورد توجه علما و فقها نیست چه آنکه چنین عقل وهم آلودی که بدون معاضدت
کتاب و سنت در صدد حل مشکلات بشر بر می آید بیشتر مشکل آفرین است. البته
روشن است که عقل برهانی خود از منابع استنباط حکم است.
ایشان پرسیده
است: «ب– چرا تشکلهای جنایتکاری مانند داعش تئوری فقهی خود را در همان فقه
سنتی مییابند که شما آن را نمایندگی میکنید؟ احکام و فتاوی شما در کجاها
با احکام و فتاوی داعش متفاوت است؟ آیا شریعت شما همان شریعت داعش است یا
با آن متفاوت است؟»
پاسخ: اولا ایشان پیش فرض غلطی دارد و آن اینکه
داعش و تفکر سلفی وهابی مبتنی بر فقه سنتی است که اگر چنین باشد در کجای
تاریخ اسلام تا کنون جنایاتی این چنین فجیع رخ داده است؟ ثانیا: فقه سنتی
یک امر واحد نیست، فقه اهل سنت و تشیع تفاوت فراوان دارند. از طرفی فقه اهل
سنت چهار مذهب دارد و فقه شیعه نیز دارای اختلافات است. حال منظور از فقه
سنتی کدام فقه است؟ بنابراین، فقه ها همه با هم متفاوت است چه برسد با فقه
داعش.
اما چرا جنگ طلبانی مانند آمریکا و اروپا با مبانی فکری و
عقلی شما مثل دموکراسی خواهی و آزادی به کشتار مردم و تجاوز و غارت می
پردازند؟ آیا اشکال از مبانی فکر روشنفکران است یا سو استفاده جنگ طلبان از
این تفکر؟
پرسش بعدی ایشان این است: «ج- شما دلسوزان و رهبران
دیانت و ایمان مردم چرا در برابر صدها حادثه زیانبار که در صحنه سیاست و
اقتصاد و فرهنگ کشور ما اتفاق میافتد و ایمان و دین مردم خصوصا نسل جوان
را بر باد میدهد سکوت پیشه میکنید و فقط گهگاهی چگونگی لباس بانوان توجه
شما را جلب میکند که مبادا درهای جهنم باز شود!»
پاسخ: اگر در
اینترنت جستجو کنید مراجع راجع به کمتر موضوعی است که سخن نگفته باشند...
مهریه، برجام، دیرکرد بانکی، وحدت مسلمین، اعتیاد، کنسرت، محیط زیست، فضای
مجازی، طرح سلامت و... تنها بخشی از موضوعاتی است که اخیرا مراجع در مورد
آن سخن گفته و حمایت کرده اند یا هشدار داده اند.
به نظر با این
گونه اطلاعات ناقص، نمی توان برای مناظره هماورد طلبید. قبح کار آنگاه
بیشتر می شود که چنین فردی با تبختر و غرور علمی مدعی باشد من حرفهایی می
زنم که دیگران نمی فهمند و برای همین درخواست مناظره را اجابت نمی کنند!
با
توجه به آنچه بیان شد اگر سوالات را به بخش استفتائات مراجع هم فرستاده می
شد، پاسخ دریافت می گردید.. و لذا پاسخ به این پرسشها مناظره نمی خواهد.
اما ایشان پرسیده است:
چرا
مراجع تقلید برای مناظره با ایشان تشریف نیاورند؟ که در پاسخ می توان گفت:
چون مراجع کار لغو نمی کنند و سوالات تکراری را چند بار جواب نمی دهند ضمن
آنکه لازم نیست در پاسخ در هر استفتاء بساط مناظره راه بیفتد!
اما از آن سو چرا آقای مجتهد شبستری با آقایان خسروپناه و شاگرد آیتالله سبحانی مناظره نکرد؟ چند فرض در این باره می توان طرح کرد:
یا شان خود را اجل از آنها می داند که این امر با روحیه روشنفکری و آزاداندیشی جور در نمیآید!
یا
آن قدر مسن و فرتوت شده است که حوصله مناظره با جوانان را ندارد که البته
این خلاف مشاهده است چون ایشان سخنرانیها و نوشته جات بسیار دارد.
یا ایشان دنبال مشهور شدن و رسانهای شدن است.
یا
هراس دارد که مشتش در برابر شاگردان مراجع باز شود و مشخص شود حرفی برای
گفتن ندارد لذا افکار عمومی می پرسد او که از شاگرد شکست خورده چطور ادعای
مناظره با استاد را دارد؟
به نظر میرسد خوب است آقای مجتهد شبستری
به لطف و بزرگواری مراجع پاسخ مثبت دهد و از مناظره با شاگردان برجسته
ایشان که وقتی برای این کار اختصاص دادهاند، شانه خالی نکند. اگر هم به هر
دلیلی آقای شبستری تمایل مناظره با این عزیزان را ندارد، یکی از شاگردان
یا همفکران خود را برای مناظره گسیل دارد. البته اگر شخصی حاضر باشد تفکر
ایشان را نمایندگی و ترویج کند.
گرچه جریان روشنفکری نشان داده است
هیچ گاه حاضر به پاسخگویی نیست و همواره با مظلوم نمایی، و همچنین اهانت و
تعصب و تحقیر دیگران در صدد حق جلوه دادن خود است.
* مهدی عامری