وی افزود: اگر بازیکن خوبی در نیم فصل وجود داشته باشد، به تیمهای پولدار یا بالای جدول میرود. به ما بازیکنانی معرفی کردهاند که به درد نمیخورند. بازیکنی در پست دفاع وسط و مهاجم نداریم و ظاهرا تخمشان را ملخ خورده است! در بازی با پرسپولیس، به غیر از تعویض اول، دیگر بازیکنی روی نیمکت نداشتیم که بتواند به سیاهجامگان کمک کند. در پانزده دیدار گذشته مهاجمان ما گل نزدهاند. نمیدانم چطور تیم را بستهاند که مهاجم گل نمیزند.
سرمربی سیاهجامگان که پیش از این به عنوان مدیرفنی در این تیم فعالیت میکرد، در خصوص اینکه در نیم فصل دوم چه تصمیمی برای نشستن روی نیمکت سیاهجامگان دارد، گفت: مدیران باشگاه از ابتدا این بحث را داشتند که به عنوان سرمربی روی نیمکت ننشینم، چون اعتقادشان این بود که تیم را من نبستهام و اگر هر اتفاقی بیفتد، باید پاسخگو باشم. عباسی مدیرعامل باشگاه را از سال 79 و زمانی که در ابومسلم بازی میکرد، میشناسم. آن زمان پاترول، خودروی باکلاسی بود و اولین خودرویم را از عباسی خریدم. به غیر از مقطعی که از او دلخور بودم، با هم رابطه خوبی داشتیم. در مجموع، حرفشان این بود که آوار همه چیز سر من خراب نشود.
عزیزی ادامه داد: با توجه به اینکه به عنوان مدیرفنی نمیتوانستم روی نیمکت بنشینم، قبول کردم که سرمربی شوم، اما با مهدی هاشمینسب صحبت کردم تا به من کمک کند. بردهایم در زندگی بیشتر از باخت بوده، اما این شکست برای من سنگین بود، چون تحقیر شدم. بنابراین با مهدی صحبت کردم که مهدی مانند دوران حضورم در استقلال اهواز به من کمک کند. مهدی مدتی است خودش را دور کرده و اعتقاد دارد که فضای فوتبال کثیف شده است. او دوست نداشت بیاید، اما آنقدر پیله کردم تا برخلاف میل باطنیاش این مسئولیت را قبول کند. به دلیل اینکه، هاشمینسب کلاسهای مربیگری را تمام نکرده، نام او را به عنوان سرپرست رد خواهیم کرد تا روی نیمکت بنشیند.
سرمربی تیم سیاهجامگان خاطرنشان کرد: هاشمینسب به من میگوید رفتارهایم به گونهای است که به درد فوتبال ایران نمیخورد. او اعتقاد دارد که با بازیکن مهربان رفتار میکنم که کار غلطی است. هاشمینسب از من انتقاد میکند که اینجا اروپا نیست که به بازیکن شخصیت میدهی. اینجا ایران است و بازیکنان نمیفهمند شخصیت دادن یعنی چه. مهدی اعتقاد دارد که باید مانند 90 درصد مربیان ایرانی به بازیکنان توپید و زور بالای سرشان باشد. هاشمینسب منظورش این نیست که بازیکن بیاحترامی شود، اما از من خواسته که مقابل فوتبالیستها جدی باشم. همه برای هتل، مشکلات مالی، نوع تغذیه و ... سراغ من میآیند و مهدی تأکید کرده این چیزها را باید باشگاه حل کند.
عزیزی گفت: من به عنوان سرمربی تنها نظارت خواهم کرد، اما حرف اول و آخر را مهدی در تمرینات میزند. هر کسی هم که ناراحت است، میتواند برود. به قول هاشمینسب نمیتوانیم لی لی به لالای بازیکن بگذاریم. اگر با بازیکنی مدارا میکنم، به خاطر شخصیت دادن به خود بازیکن است. دوست ندارم با ناسزا گفتن به بازیکنی با او صحبت کنم، اما مهدی هاشمی نسب اعتقاد دارد که از رفتار من سوء استفاده میکنند. من روی حرف مهدی حرف نمیزنم و اعتقاد دارم درست میگوید. مهدی معتقد است که اگر یورگن کلوپ بازیکنی را بغل کرده و او را میبوسد، به خاطر شخصیت بازیکنان اروپایی است، اما اینجا ایران است و اروپا نیست. اگر با بازیکنی خوب باشی، تصور میکند، مارادوناست. مهدی بر این عقیده است که بازیکن نباید به من نزدیک شود.