به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، سیل مطالب ضد روسی، ایرانی و سوری در رسانه های ترک به ویژه روزنامه
های هودار حزب حاکم و تاثیر آن بر افکار عمومی و تحریک آن، سوال ها در
مورد عملیات ترور سفیر روسیه در ترکیه را افزایش می دهد هرچند این به معنی
متهم کردن رهبران ترکیه در این خصوص نیست.
حادثه ترور سفیر روسیه
بسیار پیچیده و حامل معانی و نشانه های زیادی بوده و ابعاد گستردهای دارد و
بسیار سوال برانگیز است زیرا این اقدام در تاریخ معاصر ترکیه از سال 1942
بی سابقه بود و اولین مورد از ترور یک سفیر خارجی در این کشور به شمار می
آید.
در طول تقریبا یک سال گذشته این سومین حادثه علیه منافع روسیه
در ترکیه به شمار می آید به این معنی که اولین مورد آن سرنگونی هواپیمای
روسیه در نوامبر 2015 بود و در آن زمان احمد داود اوغلو نخست وزیر وقت
ترکیه اعلام کرد که دستور سرنگونی این هواپیما را صادر کرده بود که این به
معنی مسئولیت مستقیم سران ترک در این خصوص بود.
اما در مورد ترور
سفیر روسیه نیز مولود میرت التین عامل ترور یک پلیس وابسته به نیروهای ویژه
ترکیه معرفی شد که در یک ماموریت رسمی قرار داشت.
اتهام زنی تکراری به گولن
به
هر حال حادثه ترور سفیر روسیه در ترکیه، مسئولان ترک را در برابر چالش های
زیادی قرار می دهد حال آنکه آنان از همان لحظات نخست در تلاش برای فرار از
این عملیات و دور نگاه داشتن خود از مسئولیت آن برآمدند و انگشت اتهام را
به سمت گروه فتح الله گولن نشانه رفتند تا جایی که به نظر می رسد گولن برون
رفتی برای مسئولان ترک است که هرگونه حادثه را به او نسبت دهند و خود را
تبرئه کنند.
کشتن عامل ترور، اقدامی تخریبی و عمدی
نکته
قابل توجه اینکه هرچند آنکارا با درخواست روسیه برای مشارکت محققان روس در
تحقیقات مربوط به ترور سفیر روسیه موافقت کرد و در نتیجه یک تیم کارشناسان
قضائی و جنایی روسیه وارد ترکیه شدند اما این تحقیق سوالات زیادی را مطرح
می کند و اگر جدی باشد می تواند به سر نخ هایی ختم شود.
یکی از مهم
ترین سوال ها این است که چرا پلیس ترکیه پس از حادثه ترور در صدد کشتن عامل
ترور برآمد و تلاش نکرد او را دستگیر کند حال آنکه محل حادثه کوچک بود نه
یک ساختمان چند طبقه در نتیجه امکان تیراندازی به پا و یا هر نقطه از بدن
قاتل وجود داشت بدون اینکه به قتل برسد و حتی امکان استفاده از گاز اشک آور
نیز وجود داشت و چنانچه قاتل زنده می ماند امکان رسیدن به واقعیت و پی
بردن به انگیزه او و حامیانش افزایش می یافت.
به عقیده مراد یتکین نویسنده ترک، کشتن قاتل سفیر روسیه یک اقدام تخریبی عمدی علیه تحقیق در این خصوص و رسیدن به واقعیت بود.
مسئولیت حزب حاکم عدالت و توسعه در ترور سفیر روسیه
به
هر حال صرف نظر از اینکه چه کسی یا طرفی در پس این ترور قرار دارد، حزب
حاکم عدالت و توسعه در این خصوص مسئول است، زیرا مسئولان ترک هیچ فرصتی را
برای انتقاد از محور روسیه، ایران و سوریه از دست ندادند و روزنامه ها و
شبکه های تلویزیونی و رسانه ای حامی حزب حاکم در بسیج افکار عمومی ترکیه
علیه ایران، روسیه و سوریه و نیز حزب الله مسئولیت بزرگی دارند.
به
عبارت دیگر یک هفته پیش از ترور سفیر روسیه، گروههای هوادار حزب عدالت و
توسعه در برابر کنسولگری روسیه در خیابان استقلال استانبول تجمع کردند و
شعارهایی علیه مسکو، تهران و دمشق سر دادند.
همچنین بازنگری دقیق و
مفصل در روزنامه های هوادار حزب عدالت و توسعه از زمان نمایان شدن نشانه
های آزادی شرق حلب و تسلط دولت سوریه بر آن، نشان می دهد که این روزنامه ها
چقدر علیه روسیه و ایران و سوریه قلم فرسایی کردند حتی در همان روز ترور
سفیر روسیه، محمد اوجاکتان یکی از سرشناس ترین حامیان اردوغان در روزنامه
«قرار » ترکیه آشکارا علیه مسئولان این سه کشور مطلب نوشت.
بی تردید
این حجم از تحریک و بسیح افکار عمومی تاثیر گسترده ای در آن خواهد داشت و
پشتوانه شرعی را برای عملیات تجاوزکارانه و حمله به منافع روسیه و ایران
فراهم می کند از همین رو چه قاتل سفیر روسیه وابسته به حزب عدالت وتوسعه
باشد یا نه، این حجم از اقدامات تحریک آمیز در ترکیه به مثابه اعطای اجازه
ترور و یا هر گونه اقدامی علیه منافع تهران و مسکو در ترکیه بود.
در
این میان مسئولیت حزب عدالت و توسعه این است که رسانه های حامی آن رهبری
این روند را برعهده گرفتند و مسئولان ترک نیز نه تنها در صدد آرام کردن این
وضعیت برنیامدند بلکه آن را برای یافتن برون رفتی از خفقان موجود در ترکیه
مفید دانستند که حاصل آن نیز ترور سفیر روسیه بود.