به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598؛ حجت الاسلام علی جعفری در یادداشتی درخصوص برنامه اخیر ثریا و رفتار و گفتار وزیر بهداشت در این برنامه نوشت: محسن مقصودی را می ستایم؛ سلوک مؤمنانه ای که در قسمت اخیر برنامۀ ثریّا از خودش بروز داد کفایت می کند تا او را به عنوان «بااخلاق ترین مجری» حال حاضر تلویزیون ایران خطاب کنم. او و ثریّای متفاوتش مدتهاست که نماد بی برو برگرد «وجدان» و تعهّد برنامه سازانۀ تلویزیون ایران محسوب می شود. می خواهم بگویم که زین پس«اخلاق مداری مجریانه» را هم به «وجدان داری برنامه سازانۀ» محسن عزیز اضافه کنید.
تلویزیون ایران سنّت برنامه سازی اجتماعی را معمولا در نسبت معکوسی از جدیّت و جذابیّت برنامه و رعایت آداب اخلاقی ثبت کرده است. یعنی به میزان افزون شدن تعهّدات اجتماعی و دغدغه مندیهای مردمی برنامه، از میزان تعهّدات اخلاقی و درجات تقوایی آن کم می شود و پای متلک پراکنی، زخم زبان زنی، لجبازی، بگم بگم، رو کم کردن، کم نیاوردن، مچ گیری، دست انداختن و نابهنجاریهایی از این دست به برنامه باز تر می شود. 90 نمونۀ یک برنامۀ نسبتا جدّی و چالشی تلویزیونی است که یکی از وجوه ممیّزۀ آشکار آن ذبح شدن اخلاق حرفه ای به پای ضرب آهنگ جدّی و اجتماعی است.
تصوّر کنید که آن شب بجای «محسن مقصودی»، «عادل فردوسی پور» روی صندلی اجرای ثریّا نشسته بود تا با رگبار گفتارهای غیربهداشتی وزیر بهداشت مواجه می شد؛ آیا مجری نود هم مثل مجری ثریّا اینهمه نجابت به خرج می داد تا مهمان فرصت یابد که به همین راحتی از آنتن میزبان برای حملۀ به او استفاده کند؟! آیا از تهمت دروغگویی به برنامه اش به همین راحتی می گذشت؟ آیا تلاش می کرد تا از توصیۀ آقای وزیر به اینکه آرام باشد بهترین برداشت را بکند؟
ثریّا امّا نشان داد که رعایت حریمهای اخلاقی و آداب گفتگوی تلویزیونی را فدای غلظت و جدّیّت برنامه نمی کند. محسن مقصودی برای منفعل کردن وزیر برج عاج نشین بهداشت -که نشان داد آغوش نقددوستیش برای پذیرش هر چیزی جز نابسامانی ها و اشکالات اساسی طرح تحوّلش باز است- برگ برنده های زیادی داشت.
از به دام انداختن آقای وزیر با طرح این مسأله که «چرا با گذشت بیش از سه سال از مطالبۀ قانون میزان داراییهای صدها میلیاردی خود را به قوّۀ قضائیّه اعلام نمی کنید» تا به رخ کشیدن «تمجید و قدردانی رهبری معظم انقلاب از برنامۀ ثریّا وقتی که آقای وزیر با رو کردن کُدهای حمایتی رهبری از خودش سعی می کرد ثریّا را در برابر رهبری قرار دهد» و... . اما او از هیچکدام استفاده نکرد؛ زیرا هدف و آرمانی بیش از ستاره شدن دارد؛ زیرا انگیزه های انقلابیش نه با به زیر کشیدن دانه درشتان بلکه فقط با به زیر کشیدن رویّه های ناکارامد ادارۀ کشور و فساد مستتر در آنها آرام می گیرد.
محسن مقصودی هنوز در آغاز راه تجارب تلویزیونی اش است. وجه مزیّت و تمایز پروژۀ رسانه ای او به اعتدال رساندن «جدیّت و جذابیّت» با «حریّت و حقیقت» در یک واحد تولید تلویزیونی است. راهی که او انتخاب کرده به مراتب از راه هایی که امثال فردوسی پور برگزیده اند دشوارتر و خطیر تر است. مقاومتی که شب رویارویی با وزیر بهداشت بر سر حریّت و اخلاق به نمایش گذاشت نشان می دهد که در پیش برد پروژ ه اش کاملا جدّی و خستگی ناپذیر است.
نگرانی من بیش از خسته شدن و بریدن امثال محسن عزیز بابت بریدن صدا و سیماست. صدا و سیمایی که قریب به پانزده سال است که میدان آنتن ملّی را برای تک چرخ زدنهای عافیت طلبانۀ امثال عادل فردوسی پور و فرزاد حسنی خالی کرده است آیا از حریم بغایت محدودتر امثال محسن مقصودی هم حفاظت خواهد کرد؟