به گزارش پایگاه 598 به نقل از مهر، پرسش نخست در این نوشتار این است: «آکادمی» چیست؟ و در پاسخش آمده است:
«آکادمی» نام باغی در یونان باستان بود که «افلاطون» فیلسوف سرشناس یونانی
در آن تدریس میکرده. بعدها رفته رفته در سراسر یونان و سپس اروپا به محلی
که در آن تدریس صورت میگرفت، «آکادمی» اطلاق کردند.
به مرور
«آکادمی» به یک واژه بین المللی تبدیل شد و در جای جای دنیا به مراکز آموزش
پیشرفته «آکادمی» گفتند. فرقی نمیکند در این مراکز آموزش چه چیزی تدریس
شود. از دروس پایه علمی تا انواع و اقسام هنرها و ورزش، در تمامی رشته ها.
برای
اولین بار در ورزش از واژه آکادمی در رشته فوتبال استفاده شد. وقتی رفته
رفته مدارس فوتبال - فقط در اسم - جای خود را به «آکادمیهای فوتبال» دادند
تا این اسم پرطمطراق جانشین مدارس فوتبال شده و به جای بالا رفتن کیفیت
آموزش، تنها هزینه های آموزش افزایش یابد.
باشگاه استقلال از دیرباز
و حتی از اولین سالهایی که فعالیتهای ورزشیاش را با نام دوچرخه سواران و
تاج آغاز کرد، سازندگی در ردههای سنی پایه را در اولویت اهداف خود گذاشته
بود. باشگاه تاج و سپس استقلال در همه طول حیات خود از جمله سازنده ترین
باشگاههای فوتبال ایران بودند که تعداد بسیار زیادی از بازیکنان کارخانه
بازیکن سازی استقلال، به جز این تیم در سایر تیمهای سطح اول فوتبال ایران
نیز خوش درخشیدند.
اما همین «آکادمی فوتبال استقلال» که باید محلی
برای تعلیم و تربیت استعدادهای جوان و نوجوان فوتبال تهران باشد، سالهاست
که با فراموش کردن رسالت اولیهاش، به محلی برای جنگ و جدل، تهمت و افترا و
شکایت و شکایت کشی تبدیل شده است. محلی برای بی اعتبار کردن چهرههای شاخص
تاریخ این باشگاه که روزگاری برای آن افتخار آفرینی میکردند.
اولین
«جدال آکادمیک» استقلال در دوره مدیریتی رضا رجبی در این باشگاه صورت
گرفت. دعوایی که بین وی و حسن روشن درگرفت. اولین تهمتها و افتراها و
استفاده از الفاظ رکیک رسانهای و دست آخر هم شکایت و حضور در دادگاه.
دعوایی که آخرش هم نه معلوم شد کی راست می گوید و کی دروغ.
اولین
جدال در آکادمی استقلال، آخرین آن نبود. چون بعدها مشابه این اتفاق در حالی
افتاد که باز هم یک پای آن حسن روشن بود. این بار روشن مدیر آکادمی بود و
علی سامره سرمربی تیم امید استقلال. دعوا این بار بین دو مهاجم از دو نسل
مختلف استقلال بود که هر دو برای هواداران استقلال عزیز و قابل احترام و
حتی قابل افتخار بودند.
روشن و سامره هم بعد از آن که در رسانهها
از خجالت هم در آمدند به موازات هم از یکدیگر شکایت کردند تا هر دو طرف هم
شاکی باشند و هم متشاکی. این شکایت و شکایت کشی همچنان در مرحله تحقیق و
بازپرسی است. ولی بعید است که این دادگاه نیز سرنوشتی به جز دادگاه تشکیل
شده در همین خصوص در سالهای قبل داشته باشد.
هنوز پرونده شکایت
متقابل سامره و روشن بسته نشده که دعوای جدیدی در آکادمی استقلال ایجاد
شده. دعوایی که باز هم در دو طرف آن دو پیشکسوت از دو نسل مختلف این باشگاه
قرار دارند. یک سوی میدان صادق ورمزیار، کاپیتان سابق استقلال و فردی که
از سوی هواداران این تیم لقب «با تعصب» گرفت و در سوی دیگر سیاوش اکبرپور،
مهاجم مورد علاقه هواداران استقلال در سالهای اخیر.
اختلاف
زیرپوستی این دو با مصاحبه مفصل سیاوش اکبرپور علنی شد تا باز هم «آکادمی
استقلال» خبرساز و جنجال آفرین باشد. حتما باید منتظر پاسخ های طوفانی
ورمزیار و سپس شکایت به کمیته انضباطی و حراست و کمیته اخلاق و دست آخر هم
دستگاه قضا باشیم. تا این سناریوی تکراری در حوزه «آکادمی استقلال» دوباره
تکرار شود.
تهمت و افترا، شکایت و دعوای رسانهای، اتفاقی است که در
سالهای اخیر تنها در حوزه آکادمی استقلال میافتد. در حالی که بسیاری از
باشگاه های معتبر و حتی کم نام و نشان در حوزه تیمهای پایه فعالیتهایی
حتی فراتر از باشگاه بزرگی مثل استقلال دارند. باشگاههایی مثل پیکان،
سایپا، مقاومت، احسان ری و... حتی باشگاه بزرگ پرسپولیس هم دارای یک آکادمی
نسبتا بی حرف و حدیث است.
در باشگاه استقلال چه زمانی دعوا بر سر
بازیکنان جوان و نوجوان پایان مییابد؟ معضل آکادمی استقلال کی حل خواهد
شد؟ آیا شکایت پیشکسوتان استقلال از یکدیگر بر سر مسائل مربوط به آکادمی
تمامی خواهد داشت؟ آیا دعوای پیش آمده بین اکبرپور و ورمزیار آخرین دعوا در
آکادمی فوتبال استقلال خواهد بود؟