کد خبر: ۴۰۵۰۱
زمان انتشار: ۰۶:۲۲     ۲۶ بهمن ۱۳۹۰
چندي پيش وزراي دارايي اتحاديه اروپا گرد هم جمع شدند و در نهايت خريد نفت از ايران را تحريم كردند اما زمان اجراي آن را برخلاف نظرات قبلي خود تا 6 ماه آينده به تعويق انداختند .
اين تحريم به چه معناست؟ هدف از آن چيست؟ تا چه حد بر اقتصاد ايران تاثير مي گذارد؟ آيا اروپا و ساير دنيا نيز از اين عمل متضرر خواهند شد؟ راه حل جمهوري اسلامي در واكنش به اين گونه محدوديت ها چيست؟ ايران چه مقابله اي مي تواند با اين اقدام آنان انجام دهد؟ و سوال هايي از اين دست اولين سوالاتي است كه با شنيدن خبر فوق به ذهن متبادر مي شود كه در اين دست نوشت بر آنيم در حد وسع به آن ها پاسخ دهيم .
بر اساس اين مصوبه كشورهاي عضو اتحاديه اروپا ديگر نمي توانند براي رفع نياز نفت خود به ايران مراجعه كنند و نفت ايران را خريداري نمايند. غربي ها آن چناني كه خودشان در ظاهر اعلام مي كنند در راستاي فشار بر جمهوري اسلامي براي دست برداشتن از فعاليت هاي هسته اي خود كه آن ها فعاليت براي دست يابي به سلاح هاي اتمي مي خوانندش، تحريم هايي را براي افزايش صلح در جهان و براي جلوگيري از گسترش سلاح هاي اتمي عليه ايران وضع مي كنند. اما اين تنها ظاهري از ماجراست. داستان تلاش ايران براي دستيابي به بمب اتم! مدت زيادي است كه به فرشي نخ نما تبديل شده است تا آن حد كه لئون پانتا وزير دفاع ايالات متحده را مجبور به اعتراف كند كه ايران به دنبال ساخت سلاح اتمي نيست. غربي ها خوب مي دانند كه ايران علاقه و حركتي براي ساخت سلاح اتمي از خود نشان نداده است و همه بازرسي هاي آژانس هم اين نكته را تصديق مي كنند و حتي يك برگ سند قابل اتكا در اين زمينه ندارند كه اگر داشتند و اصلا چنين چيزي وجود داشت مطمئن باشيد به تحريم نفت و ... اكتفا نمي كردند. بعضي از مقامات غربي رسما اعلام كرده اند كه بايد از تبديل شدن ايران به يك قدرت اتمي جلوگيري كرد يعني حتي اگر به دنبال سلاح اتمي هم نباشد، نبايد به يك قدرت اتمي تبديل شود. اما يك قدم فراتر از آن را كه كمتر غربي ها رسما به آن اعتراف كرده اند، بايد جلوگيري از تبديل شدن ايران به يك قدرت منطقه اي موثر دانست. دشمنان ما خوب مي دانند كه ايران قابليت الگو شدن براي ملت هاي منطقه و بعضي نقاط ديگر دنيا نظير آمريكاي لاتين را تا حد زيادي داراست و جلوگيري از آن منوط به اين است كه ايران نتواند يك الگوي كامل اعم از ايدئولوژي و سياست و اقتصاد ارائه دهد و در اين راستا بايد با فشار تحريم هاي گوناگون از موفقيت هاي ايران جلوگيري شود و با ناتواني ايران در ساخت و ارائه يك الگوي اقتصادي مناسب به دنيا نشان دهند كه اين كشور الگوي مناسبي براي پيروي و اسوه بودن نيست. و هم چنين از آن جايي كه وحدت ملي و استواري مردم در حمايت از نظام به عنوان يكي از مهم ترين عوامل موفقيت جمهوري اسلامي در 33 سال گذشته بوده است، فشارهاي سنگين اقتصادي و رواني ناشي از تحريم ها مي تواند باعث افزايش نارضايتي ها از نظام شده و در نتيجه در وهله اول موجب كند شدن مسير پيشرفت ايران اسلامي و حتي با افزايش نارضايتي موجب انقلاب و ساقط شدن نظام از درون با از بين بردن پشتوانه مردمي شوند .
اما براي بررسي اين كه آيا غربي ها در رسيدن به اهداف خودشان از تحريم ها موفق خواهند بود يا خير بايد ميزان تاثير اين تحريم ها را بر اقتصاد ايران بررسي كرد. قطعا اگر كسي مدعي عدم تاثير تحريم ها بر كشور باشد، اشتباهي بزرگ را مرتكب شده است. زيرا قطعا اين تحريم ها براي كشور مضر هستند اما به هيچ وجه اين تاثيرات آن گونه كه غربي ها در پي آن بوده اند، نبوده و نخواهد بود. در حال حاضر كشورهاي زيادي از اروپا نيستند كه نفت خود را از ايران تامين كنند. مهم ترين وارد كنندگان نفت ايران در اروپا كشورهاي يونان، ايتاليا و اسپانيا به شمار مي روند كه هركدام تقريبا بين 13 تا 14 درصد نفت خود را از ايران خريداري مي كنند. كه اين بدين معناست كه كشورهاي اروپايي نقش عمده اي در سبد فروش نفت كشور ما دارا نيستند كه با تحريم آن ها ايران ديگر محلي براي فروش نفت خود نداشته باشد. اين مساله آن وقت بيش از پيش اهميت خود را از دست مي دهد كه موضع گيري ساير خريداران عمده نفت ايران را به ياد بياوريم. چين كه اگرچه 10درصد نفت خود را از ايران تامين مي كند ولي به علت جمعيت و مصرف بالا همين 10 درصد ميزان بالايي از صادرات كشور ما را به خود اختصاص مي دهد رسما اعلام مي كند كه به هيچ عنوان موافق تحريم نفت ايران نيست و هرگز با آن همراه نخواهد شد و در اقدامي كه به نوعي دهن كجي به تحريم ها قلمداد مي شود، خواستار افزايش واردات خود از ايران شده است. معاون اول وزير خارجه هند رسما بلافاصله پس از تصويب طرح تحريم نفت ايران در اتحاديه اروپا اعلام مي كند كه به تحريم هاي جديد عليه ايران توجه نخواهيم كرد و هند به همكاري هاي انرژي با ايران ادامه مي دهد و به دنبال راه مطمئني براي پرداخت هزينه هاي نفت به ايران است. يعني به جاي فكر كردن به تحريم ها به دنبال روش هاي مطمئن براي پرداخت هزينه نفت هايي است كه از ايران خريداري خواهد كرد. تركيه كه 51 درصد نفت خود را از ايران خريداري مي كند، به تازگي در ديدارهاي ديپلماتيك از افزايش سطح مبادلات اقتصادي به 30 ميليارد دلار سخن مي گويد كه از هيچ كجاي آن بوي همراهي براي تحريم نفت به مشام نمي رسد. آفريقاي جنوبي كه براي 25 درصد نفتش روي ذخاير ايران حساب كرده است، به جاي همكاري در تحريم ها، جديدا تقاضاي افزايش خريد مي دهد و قس علي هذا. تازه علي رغم همه اين حرف ها اگر ايران هيچ مشتري هم براي نفت خود پيدا نكند و 18 درصد از نفت خود را كه به اروپا مي فرستاد انبار كند، در آن صورت كاهش عرضه و وجود تقاضا در بازار طلاي سياه، قيمت اين كالاي استراتژيك را آن قدر بالا خواهد برد كه ايران حتي با ذخيره آن 18 درصد، باز هم به ميزان فروش سابق خود برسد و در نتيجه باز هم ضرري متوجه ايران نخواهد بود، اگر آن ميزان ذخيره شده را سود حساب نكنيم .
تحريم صادرات نفت ايران توسط اتحاديه اروپا بيش از آن كه يك اقدام مخرب اقتصادي براي ايران باشد، يك اقدام سياسي-تبليغاتي سنگين از آن ها براي نشان دادن جديت شان در دشمني با ايران به شمار مي رود و الا در جهان امروز ديگر اين گونه نيست كه تحريم يك كشور به معناي باد كردن كالاها در انبارهاي آن كشور باشد. مخصوصا درباره نفت آن هم از سوي اروپا كه تنها بخش كوچكي از نفت ايران را خريداري مي كند. اثبات اين مدعا گزارش انديشكده چاتم هاوس درباره تحريم نفتي ايران است كه در آن بيان مي كنند: از آنجا كه بازار نفت جهاني بسيار پيچيده است و گزينه هاي بسياري براي پنهان ساختن معاملات آن وجود دارد، تحريم هاي نفتي هرگز موثر واقع نمي شوند و تاريخ مملو از اعمال تحريم هاي نفتي ناموفق عليه كشورهاي مختلف است.
البته رسانه هاي غربي در اين زمينه قطعا بيكار نمي نشينند و به عنوان ضلع دوم سياست هاي جريان استكبار، بلافاصله پس از تصويب تحريم ها از آغاز بيچارگي اقتصاد ايران و نزديك شدن آن به ورشكستگي صحبت مي كنند و در راستاي يكي از مهم ترين اهداف تحريم، يعني افزايش نارضايتي در بين مردم، با تبليغات گسترده، به تاثيرات شگفت انگيز تحريم نفت ايران بر زندگي مردم مي پردازند تا با داستان پردازي هاي خود اگر به اهداف اقتصادي خود از تحريم نمي رسند، بتوانند هزينه ايستادگي بر ارزش ها را در ذهن مردم بالا ببرند تا بلكه مردم با نارضايتي فزاينده خود علي الخصوص در آستانه انتخابات مجلس نهم، مقدمات از بين رفتن نظام را حداقل با پشتيباني نكردن فراهم كنند .
اما برخلاف همه تبليغاتي كه آن ها خواهند كرد بيش ترين خسارت را از اين تحريم ها، خود طرف هاي اروپايي خواهند برد . اين حرف در بادي امر ممكن است شعارگونه به نظر بيايد ولي آن چنان عيان است كه در خود خبر تصويب تحريم ها كه رويترز مخابره كرده است نيز به چشم مي خورد. در جلسات قبلي كه براي تصميم گيري درباره تحريم نفت ايران در اتحاديه اروپا برگزار شده بود، بسياري از دولت هاي عضو از جمله يونان و اسپانيا و ايتاليا به عنوان مهم ترين واردكنندگان نفت ايران در اتحاديه اروپا كه از قضا در حال و روز بسيار بدي هم از نظر اقتصادي قرار دارند با تحريم نفت ايران مخالفت كردند. علت آن ها هم اين بود كه به علت اين كه جايگزيني براي نفت ايران در كوتاه مدت وجود نخواهد داشت و اين كشورها نيز در شرايطي نيستند كه بتوانند چنين مساله اي را تحمل كنند، اين مسئله موجب افزايش شديد قيمت نفت و نزديك تر شدن اين دولت ها به ورشكستگي اقتصادي خواهد بود . اين مسائل موجب مي شود تا در نهايت بزرگان اتحاديه اروپا كه به هر قيمتي به دنبال تصويب تحريم ها بودند، زمان اجراي آن را 6 ماهي به تاخير اندازند تا شايد واردكنندگان نفت ايران ظرف 6 ماه آينده بتوانند احتمالا جايگزيني براي تهيه نفت خود پيدا كنند. پس اروپايي ها شايد بيشتر از ما نگران تحريم نفت ايران باشند كه مجبور مي شوند تا 6 ماه تعويق را بپذيرند تا كمتر گريبانگير مشكلات ناشي از آن شوند. از طرف ديگر درخواست هاي متعددي كه بعضي كشورها و شركت ها براي مستثني شدن از تحريم واردات نفت ايران مطرح مي كنند ، نشان دهنده اين است كه آن ها چون بدلي براي ايران در فروش نفت برايشان متصور نيست، دست به دامن اربابان خود مي شوند كه آن ها را از اين مجازات ايران معاف كنند. يعني مجازات كننده درخواست مي كند كه اجازه بدهند مثلا مجرم را مجازات نكند. درخواست كره جنوبي از ايالات متحده براي مستثني شدن از تحريم صادرات نفت ايران به كل دنيا و يا خبري كه روزنامه وال استريت ژورنال مخابره كرد و در آن از معاف شدن شركت «بريتيش پتروليوم BP» از تحريم ايران در پي درخواست انگلستان و اتحاديه اروپا (يعني همان تحريم كنندگان اخير نفت ايران) از آمريكا خبر داد. پس اگر پروپاگاندا و تبليغات سنگين رسانه اي رسانه هاي جريان استكبار را كنار بگذاريم، چيز مهمي از عنوان پرطمطراق «تحريم صادرات نفت ايران» باقي نمي ماند و البته اين نكته را بايد در كنار اعلام آمادگي بعضي دولت هاي منطقه نظير عربستان سعودي براي جبران كاستي هايي كه در بازار به خاطر تحريم ايران ايجاد خواهد شد، مشاهده كرد. يعني هر چند كه اين دولت ها براي خودشيريني و البته تلاش براي تضعيف جايگاه منطقه اي ايران، اعلام مي كنند حاضرند كاستي ها را جبران كنند، باز هم دنيا آن چنان به آن واكنش مثبتي نشان نمي دهد و باز هم به دنبال زمان براي پيدا كردن جايگزين مي گردند و عده اي كه از پيش مي دانند جايگزيني نمي يابند، خواستار معافيت مي شوند و در عمل ناكارآمد بودن اين گونه جايگزين ها را به دنيا اثبات مي كنند .
اما جمهوري اسلامي ايران براي خنثي كردن اين تحريم ها و تاثيراتي كه خواه ناخواه بر كشورمان خواهد داشت، چه تدابيري بايد اتخاذ كند؟
كشور ما در طول اين 33 سال اخير چه در زمان جنگ تحميلي و چه پس از آن، آن قدر با انواع و اقسام تحريم ها روبه رو بوده است كه «تحريم صادرات نفت ايران» توسط اتحاديه اروپا برايمان تازگي نداشته باشد و در برابر آن دست پاچه نشويم. به خصوص اين كه تحريم نفت مسئله جديدي نيست كه ناگهان و به يكباره روي ميز آيد و آن چنان غريب باشد كه راه حل برخورد با آن را ندانيم . وقتي كه از همان ابتدا همواره چماق تهديد تحريم نفت بر سر اين كشور حاكم بوده است، عقل سليم اقتضا مي كند كه راه حل هاي مبارزه و مقابله با آن را نيز از همان ابتدا بررسي و آماده اجرا داشته باشيم و خوشبختانه داراي چنين آمادگي هستيم. اما نكته اي كه شايد در ذيل اين تحريم ها علي رغم توجه بسيار دشمنان، در داخل از آن كمي غفلت شده باشد، تاثيرات رواني حاصل از اين تحريم هاست كه جريان رسانه اي دستگاه استكبار وظيفه آن را بر دوش مي كشد و با انواع تحليل ها و شاهدمثال هاي خود تلاش مي كند تا نشان دهد كه تا اين حد ايستادگي بر آرمان ها به هيچ وجه مطابق با منافع مردم نيست و مسئولين در اين زمينه به خواسته هاي مردم توجهي نمي كنند و هزينه اين ايستادگي ها بسيار بيشتر از منافعي است كه از آن ها به دست مي آيد و از اين دست شبهه ها كه قطعا نيازمند پاسخ هايي دقيق، هوشمندانه و از جنس رسانه است. در اين راستا وظيفه صدا و سيما در درجه اول و مطبوعات و رسانه هاي مجازي در درجه بعد اين است كه با تهيه برنامه هاي مختلف اين نوع تبليغات را خنثي كنند و با نشان دادن ميزان تاثير تحريم ها و نيازمندي آن ها به نفت كشور ما و هم چنين تبيين آرمان هايي كه به خاطر آن ها با اين دشمني ها روبه رو هستيم مي توانيم اين تلاش دشمنان را نيز هم چون همه نقشه هاي 33 سال اخير نقش بر آب كنيم . جمهوري اسلامي ايران قطعا در پاسخ به اين اقدام دشمنان اين ملت نيز ساكت نخواهد نشست. اگر غربي ها اين گونه تا اين سطح از عداوت پيش مي روند، قطعا بايد خودشان را براي پاسخ ملت ايران آماده كنند و خودشان نيز آگاه اند كه ايران ابزارهايي براي پاسخ گويي دارد و از آن ها استفاده هم خواهد كرد. اگر آن ها تصويب مي كنند كه 6 ماه ديگر نفت ايران را تحريم كنند، ايران نيز مي تواند قبل از پايان 6 ماه با عدم فروش نفت به اين كشورها و فروش به ساير متقاضيان، هم اقدامي متقابل انجام دهد و هم با اين كار خود موجب افزايش قيمت نفت گردد كه باز هم به نفع كشورهاي توليد كننده نفت هم چون ايران و به ضرر كشورهاي واردكننده هم چون اغلب كشورهاي اروپايي گردد و يا با بستن تنگه هرمز همه كشورهاي اروپايي را نه تنها از داشتن نفت ايران بلكه كلا از داشتن نفت با اين قيمت هاي ارزان محروم كند تا با رشد چند برابري قيمت نفت ببينيم آيا باز هم اين اقتصادهاي در شرف سقوط اروپايي از لبه پرتگاه نجات مي يابند؟ ابزارهاي مقابله در اختيار جمهوري اسلامي كم نيست و خود آن ها قطعا بيشتر به اين ابزارها واقفند . تحريم هاي جديد و سنگين تر دشمنان، در ذات خود داراي پيام «قدرتمندي ايران» است. ايران آن چنان در اين سال ها حركت كرده و پيشرفت نموده و بر تحريم هاي دشمنان فائق آمده است كه دشمنان اين نظام را مجبور كند تا وقتي سلاح هاي قبلي خود را در برابر اين نظام مقدس ناكافي مي بينند، دست به اقدامات جديدي بزنند. تحريم نفت ايران هميشه يكي از آخرين سلاح هاي دشمنان در برابر اين ملت به شمار مي رفته است. عملي كردن اين تهديد نشان مي دهد كه آن ها از همه چيز مستاصل شده اند و ديگر آخرين تيرهاي خود را به چله كمان مي سپارند ولي غافل از اين كه تير آخر آنان نيز لاجرم به سنگ خواهد خورد.
مرجع: کیهان
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها