به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه کیهان، تصور میکردند از طریق مذاکره با دشمن، میتوان از
دشمنیها کاست و به قول زنجیرهایها، به «جامعه جهانی» بازگشت و به اقتصاد
رونقی داد و به جای کشورهای ریز و عقبمانده آفریقایی- آمریکایی با
«بزرگان» نشست و برخاست کرد.
«بزرگان» و «جامعه
جهانی» نیز از نگاه این طیف، کشورهایی مثل آمریکا و فرانسه و انگلیس هستند.
به رغم همه هشدارهای دلسوزانه منتقدان و دوستداران نظام، نشستند و
محرمانه، خود قیچی کردند و دوختند و برجام، از دل همین نشست و برخاستهای
پشت درهای بسته خارج شد. خلاصه برجام هم شد، کاستن از توانمندیهای باارزش
هستهای در برابر وعده! لغو تحریمها.
آمریکا
به عنوان راس این به اصطلاح بزرگان اما، پس از چندین بار نقض برجام و تست
زدن واکنش ما، تحریمهای تازهای اعمال کرد و وقتی باز هم اعتراضی ندید،
چند روز پیش با تصویبِ «تمدید قانون ISA»، تیر خلاص را بر پیکر زخمی برجام
زد تا دیرباورترین و خوشخیالترین افراد هم به این نتیجه برسند که، برجام
فریبی بیش نیست و آمریکا همان آمریکای سابق است. با مرگ برجام، دست
برجامزدگان کاملا خالی شد.
فریبخوردگان
هنوز با حالتی ترحمبرانگیزانه، سعی میکنند مردم را امیدوار نگه دارند.
امضاء شدنِ با تاخیرِ قرارداد خرید هواپیما از آمریکا را درست مثل برجام
حلوا حلوا میکنند بدون اینکه به روی مبارکشان بیاورند، برجام را هم
قراردادِ محکمِ خدشهناپذیرِ غیرقابل نقض معرفی میکردند. تیترهای دیروز
روزنامههای زنجیرهای شبیه تیترهای بعد از امضای برجام است! تیترهای سال
گذشته آنها را هم مروری کنید؛ سال گذشته هم که قرارداد خرید هواپیمای
ایرباس امضاء شد، تیترها زدند و شادیها کردند و عکسهای تحقیرآمیز یادگاری
با یک هواپیمای دست دوم گرفتند اما هنوز خبری از هواپیماهای ایرباس نشده
است؛ قرارداد خرید ایرباس را به انتخابات پارلمانی گره زدند و مردم را هم
فریفتند!
شاید برای حفظ آبرو، شاید هم
برای انتخابات پیش رو، بعد از تمدیدِ تحریمهای 10 ساله (ISA) ابتدا گفتند
«هنوز که این قانون اجرا نشده است.» بعد سیاست «نمیگذارند» را در پیش
گرفتند تا شاید از این مرحله نیز بگذرند، غافل از اینکه وقتی مردم بعد حدود
4 سال شنیدنِ وعده و انداختن مسئولیتها به گردن دیگران، گشایشی در امور-
جز روی کاغذ- ندیده باشند، فریب نخواهند خورد. حکایتِ «هنوز که اجرا نشده»
دوستان هم حکایت خوشمزهای است. مثل اینکه بعد از صدور حکم مرگ برای یک
مجرم، گفته شود، «هنوز که این حکم اجرا نشده!»
حریف،
گرگِ باراندیده است. عراق، لیبی، کره و اخیرا کوبا را با همین روشِ
مذاکره فریب داده است. به گواه تاریخ، سابقهای بس طولانی در استعمار و
فریب دارد. تاریخ را برای سرگرمی و تفریح نمینویسند. تاریخ یعنی تجربه،
یعنی درس گرفتن از گذشته برای آینده، یعنی آدم عاقل از سوراخی که هم خود
بارها گزیده شده و هم دیگران از آن گزیده شدهاند، دوباره گزیده نمیشود.
دوستان چند بار دیگر میخواهند از یک سوراخ گزیده شوند؟! به قول مولا و
مقتدایمان علی(ع) در نامهای به فرزندش، «استدلّ على ما لم یکن بما قد کان»
یعنی؛ برای امور واقع نشده، به آنچه واقع شده استدلال کن...
«استدلّ
على ما لم یکن بما قد کان، فإنّ الأمور أشباه، و لا تکوننّ ممّن لا تنفعه
العظة ألّا أذا بالغت فی أیلامه، فأنّ العاقل یتّعظ بالآداب، و البهائم لا
تتّعظ ألّا بالضّرب...»(نامه 31)
«براى امورِ واقع نشده به آنچه
واقع شده است استدلال نما و با مطالعۀ قضایاى تحقّق یافته، حوادث یافت نشده
را پیشبینى کن؛ زیرا امور جهان، همانند یکدیگرند، از آن اشخاص نباش که
موعظه سودش ندهد، مگر توأم با آزار و رنج باشد؛ زیرا انسان عاقل باید از
راه آموزش و فکر، پند بپذیرد، این بهائم هستند که جز با کتک، فرمان
نمىبرند.»
وقتی بعد از این همه وعده
توخالی، برای وعده دیگر حریفِ عهدشکن، جشن گرفته و پایکوبی میکنیم، از چند
حال خارج نیست. یا دچار زوال عقل شدهایم، یا به دنبال هدفی غیر از آنچه
وانمود میکنیم هستیم و یا اینکه.... بگذریم.
جشن
و پایکوبی برای صدورِ با تاخیرِ مجوز خرید هواپیما از سوی حریفی با مختصات
آمریکا، آن هم درست چند روز بعد از نقض صریح برجام از سوی کنگره این کشور و
تاکید چندباره دولت اوباما بر امضای آن چه پیامی به دشمن مخابره میکند؟
جز این است که به حریف برای گزیدنهای بعدی چراغ سبز نشان میدهد؟ راز این
همه اصرار برای گزیده شدن در چیست؟!
وقتی میزان دخایر آب سنگین
کشورمان به اندازه ناچیزی افزایش یافت، واکنش حریف چگونه بود؟ واکنش ما به
این پیمانشکنیها چگونه است؟ مقایسه کنید این دو واکنش را: جشن و پایکوبی
ما در برابر تهدیدهای شدید و غلیظ آنها.
شاید
مسئولین محترم حین انجام مذاکرات - به قول غربیها- «پلن بی» یا برنامه
جایگزین و یا موازی را تدارک ندیدهاند که اینگونه قافیه را باختهاند.
اگرچه بارها اعلام کردهاند برنامه جایگزینی دارند. اما...
فراموش
نکنیم داعش در بحبوحه مذاکرات هستهای ظهور یافت. داعشی که فلسفه وجودی آن
مقابله با ایران و متحدانش است. داعشی که امروز دیگر تردیدی وجود ندارد
ساخته و پرداخته مراکز جاسوسی غرب و رژیم صهیونیستی است. در کارزار
انتخاباتی آمریکا رهبران سیاسی این کشور بارها گفتند که داعش را کلینتون و
دولت اوباما روی کار آوردهاند. داعش یکی از پروژههای موازی و به اصطلاح
پلنهای غرب بود که به موازات مذاکرات هستهای به معرکه آورده شد و منافع
مقاومت و ایران را تهدید کرد. تهدید بانکها و شرکتهای بینالمللی دنیا
برای عدم همکاری با ایران در حوزههای اقتصادی نیز پلن دیگری بود که حریف
برای ما تدارک دیده است.
امروز تحریمها
روی کاغذ برداشته شدهاند اما به گفته اروپاییان، ترس از واکنشهای آمریکا
مانع از حضور واقعی شرکتهای اروپایی و آسیایی در ایران میشود. تیمهایی
از شرکتهای مهم اروپایی به ایران میآیند و میروند و زنجیرهایها روی
این رفت و آمدها مانورها میدهند اما چیزی از این رفت و آمدها دست ملت را
نمیگیرد. با ایمیل و نامه که اعتراض میشود، میگویند باید توانمندیهای
موشکی را از بین برده، حمایت از حزبالله و فلسطین را رها کرده و رژیم غاصب
اسرائیل را به رسمیت بشناسید تا تحریمهایی که قرار بود با مذاکرات
هستهای لغو بشنود، برداشته شوند! اینها گوشهای از پلنهای B و C و D و E
و... حریف است. پلنهای ما کداماند؟
توانمندیهای
هستهای و موشکی در کنار حزبالله، فلسطین، انصارالله، حشد الشعبی و
بهطور کلی «مقاومت» جزو مولفههای اصلی قدرت ایران هستند. هدف غرب نیز-
لااقل تا این لحظه- گرفتن همین مولفههای قدرت بوده است؛ توان هستهای و
موشکی را با مذاکره و حزبالله و سوریه و عراق را هم با داعش.
پذیرفته
شدن در میان آن به اصطلاح بزرگان! نیز با مذاکره تحقق نمییابد، رسیدن به
این هدف، قدرت و اقتدار میخواهد. بنابراین برای این مقصود باید بر
مولفههای قدرت افزود، نه از آن کم کرد. وقتی یکی از مولفههای قدرتمان را
دادیم، دیدیم همان کشورهای به اصطلاح عقبمانده و ریز آفریقایی و عربی،
برای ما شاخ شدند. امروز جزیره ایرانی بحرین برای روباه پیر فرش قرمز پهن
میکند و روباه پیر از همین جزیره برای ما رجز میخواند. نتانیاهو میگوید،
برجام یک فایده داشت و آن نزدیک کردن کشورهای عربی به اسرائیل بود! آل
سعود صدها حاجی ما را مظلومانه در مراسم حج قتلعام میکند و یک عذرخواهی
خشک و خالی نمیکند. نتیجه پذیرفتن مذاکرهای که هدف نهایی حریف در آن،
کاستن از قدرت و اقتدار یک ملت باشد، بهتر از این نخواهد شد. والسلام.
* جعفر بلوری