به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، متاسفانه برخی برای فرار از مسئولیت های خود در توافق های ژنو، لوزان و برجام به عنوان محصول این دو ، با وقاحت تمام انگشت اشاره خود را به سوی ولی امر مسلمین نشانه رفته اند تا محور وحدت جامعه را دچار چالش کنند.
در این باره ذکر چند نکته ضروری است:
1- به حکم قانون، شرع و عقل ، ولی فقیه و امام المسلمین اجازه ورود به عرصه جزئیات کشور داری را نداشته و ندارد؛ چرا که در این صورت اولا کارهای روزمره به دلیل ضرورت هماهنگی مداوم قفل خواهد شد و ثانیا عقل جمعی که می تواند باعث رشد و تعالی شود از دست خواهد رفت و ثالثا با ورود ولی فقیه به عرصه ی جزئیات دیگر کسی نیست که مسیر کلان را خط کشی کند و ما در عرصه راهبردها دچار گیجی و شکست خواهیم شد. این قضیه درباره توافق هسته ای نیز صادق است و اگر امام المسلمین درگیر 160 صفحه متن نویسی برجام شده بود ، اولا خود برجام دچار گیجی راهبردی می شد و ثانیا دشمن به منفعتی بزرگتر از نابودی صنعت هسته ای که مشغول سازی مغز راهبردی نظام بود دست می یافت و قطعا تا به امروز شعله های جهنم منطقه به ایران هم سرایت کرده بود. مثال واضح این امر دولت یازدهم است که با مشغول شدن تمامی وزارتخانه ها به تدوین برجام ، برنامه مدونی برای پسابرجام نداشت و کل عملکرد کابینه دولت در این 160 صفحه متن مبهم و دارای ضعف های ساختاری خلاصه شد. در صورتی که رهبری معظم انقلاب کاملا برعکس در کوران هسته ای از افزایش طلاق توافقی انتقاده کرده و این چنین نیز راه حل ارائه دادند:« قضات محترم با کمک بزرگان خانوادهها، اینگونه مسائل را تقلیل دهند.»( دیدار معظم له با مسئولان قوه قضاییه 7 تیر 94)
2- دولتمردان در دوران توافق هسته ای و ماه عسل برجام ، وقتی می خواستند از نقش رهبر انقلاب در توافق هسته ای حرفی به میان آورند، نقش ایشان را در ارائه خطوط قرمز می دانستند و از معظم له برای ترسیم خطوط قرمز تشکر می کردند . به همین جهت مذاکره کنندگان را آرش کماندار و قهرمان دیپلماسی می خواندند و به خودشان تبریک می گفتند. حال چه شده است که یکباره رهبری انقلاب را دست اندر کار تدوین جزئیات احمقانه توافق هسته ای می دانند؟ این چه جوانمردی است که در هنگامه قهرمان بازی و رونمایی از تندیس در هر کوی و برزن به ارائه افاضات مشغول شویم و در هنگامه تدفین به گوشه ای بخزیم و دیگران را مقصر کنیم؟
3- زمانی که دولتمردان تنها خود را آشنا به فنون دیپلماسی می دانستند ، تیم قبلی مذاکره کننده را با تهمت بیانه خوانی مورد آماج حملات قرار می دادند. سوال این جاست اگر رهبر انقلاب اسلامی در جزئیات مذاکرات دخیل بوده اند ، تیم قبلی مذاکره کننده نیز بی تقصیر بوده است؛ در حالی که بنابر تصریح ولایتی ، روحانی ، هاشمی و ظریف در آلماتی 2 جلیلی زیر بار توافق هسته ای با محاسبه خطوط قرمز رهبری نرفت و این ظریف بود که توافق رادر ژنو و هتل کپورگ از طرف آمریکایی گرفت و بعد از روخوانی امضا کرد. به همین جهت وندی شرمن در اظهار نظری دقیق بیان کرد:« این تحریم نبود که برنامه هستهای ایران را متوقف کرد، بلکه انتخاب رییسجمهور حسن روحانی بود که در نهایت ایران را پای میز مذاکره آورد.» ( ایسنا 16 بهمن 94) البته دیگر متوجه شده ایم که مذاکره در ادبیات آمریکایی ها دادن همه چیز و گرفتن یک گردوی پوک است.
4- از ابتدائیات فن مذاکره ، باز بودن دست مذاکره کننده در هنگام مذاکره است و گرنه طرف مقابل با کسی که اختیاراتی نداشته باشد به طور جدی وارد مذاکره نخواهد شد. تصریح جناب روحانی که « تمامی مسئولیت مذاکرات با من است» نیز دقیقا موید همین معناست:
به همین علت جناب ظریف به صراحت بیان کردند که « اکثر خطوط قرمز را رعایت کردند» و این به معنای « رعایت نکردن برخی از خطوط قرمز» است و اگر رهبری در جزئیات وارد شدند چگونه خطوط قرمز رعایت نشد؟ و همین نکته را رهبر انقلاب در اول فرودین 95 فرموند:« در مواردی وزیر محترم امورخارجه به من گفت ما نتوانستیم برخی خطوط قرمز را حفظ کنیم»
در ثانی علت اصرار آن روزهای تیم مذاکره کننده مبنی بر وارد نشدن مجلس به توافق هسته ای چه بود؟ اگر رهبری در قدم به قدم مذاکرات ورود داشتند چه معنایی برای ترس و لرز تیم مذاکره کننده وجود داشت؟
نکته سوم و مهمتر آن که علت شرط گذاری رهبری برای برجام و موافقت مشروط آن با برجام چه بود؟ ایشان با توافقی که ریز به ریز نوشته اند به صورت مشروط موافق هستند؟
واقعا و به چه علت امروزه خواهان این هستند که همه مسئولیت مذاکرات را بر عهده ی رهبری انقلاب بگذارند و از ولی امر مسلمین که به طور حیرت انگیزی مشغول هدایت ملت ایران به سوی قله ها و نجات ملل مسلمان عراق، سوریه ، یمن، لبنان هستند هزینه می کنیم؟
5- تصریحات معظم له همیشه و همه جا مبنی بر عدم دخالت در جزئیات مذاکره بوده است که خود بزرگترین دلیل بر کذاب بودن جبهه غرب گرا دارد.ایشان در فروردین 94 صریحاً فرمودند: «بنده در جزئیّات مذاکره دخالتی نکردم، بازهم نمیکنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلی، چهارچوبهای مهم و خطّ قرمزها را به مسئولین کشور همواره گفتهام؛ عمدتاً به رئیسجمهور محترم و موارد معدودی هم به وزیر محترم خارجه... اینکه حالا گفته بشود که جزئیّات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست.»
و به همین جهت در مورد جزییات با توجه به ماهیت پلید دشمن تذکر داده بودند و در روزگاری که آقایان مشغول نمایش پیروزی بودند به صراحت فرمودند:«اینها بدعهدند، بدذاتند، دبّهدربیار هستند، زیر قولشان میزنند، عمل نمیکنند؛ معایب هم اینها است. خلل و فُرَجی وجود دارد در برجام که این معایب میتوانند خودشان را نشان بدهند و اگر این خلل و فُرَج بسته میشد، البتّه معایب کمتر میشد یا منتفی میشد.»
با تمامی تفاسیر دو سناریو در پیش روی دولت و ملت ایران برای خروج از این منگنه وجود دارد که یکی راه حل و دیگری بی شرفی سیاسی قلمداد می شود.
الف- سناریو اول که به نوعی بی شرفی سیاسی قلمداد می شود ، شانه خالی کردن عناصر اصلی به وجود آورنده برجام و هزینه کردن از جیب دیگران برای مراسم ختم و فاتحه این موجود متعفن است. بزرگترین ضرر این کار ، عدم عبور از شرایط سخت فعلی است؛ به عبارت دیگر اگر افراد اصلی برجام مسئولیت خود را بر دوش عناصر محبوب نظام قرار دهند تا هدف خود یعنی عبور از گردنه انتخابات 96 را محقق کنند ، باز در منگنه برجام گیر خواهند افتاد. ایجاد شکاف در ابعاد ملی برای رفو کردن اشتباهات راهبردی دربرجام بیش از آن که بتواند سیاستمداران این روزهای سپهر قدرت ایرانی را یاری دهد آنها را در منجلابی عظیم غرق خواهد کرد.
ب- دولت و ملت با همدلی و همزبانی در مقابل نقض برجام ، مرده برجام را به خاک بسپارند و کسانی که در به وجود آوردن این موجود ناقص الخلقه سهم اساسی داشتند از پیشگاه ملت ایران عذرخواهی کرده و با ایجاد یک اجماع ملی بتوانیم در مسیر تکیه بر درون و اقتصاد مقاومتی درسی فراموش نشدنی به استکبار جهانی بدهیم. در این سناریو تنها ابعاد کلی تجربه برجام باید مورد بررسی قرار گیرد و هیچ گونه فضای اتهام زنی که منجر به تند شدن فضای سیاسی شود ایجاد نمی شود. با این کار تجربه ملت ایران در چگونگی همدلی و همزبانی با دولت فزونی یافته و پایانی خوش برای برجام ایجاد می شد.
امیدواریم خطای راهبردی دولتمردان تنها یک سهو لسان بوده و مسیر خود را اصلاح کنند تا سعادت و رفاه ملت ایران بیش از پیش تامین شود.
* جواد سالمی