کد خبر: ۴۰۱۵۸۴
زمان انتشار: ۰۹:۳۵     ۲۶ آبان ۱۳۹۵
یادداشت اختصاصی ۵۹۸:
رضا احمد زاده

چند روز پیش به قصد حرکت به نقطه ای در تهران سوار یک خودروی پیکان قدیمی شدم و در کابین این وسیله خاطره انگیز فقط به بیان واژه پیکان و یک لبخند شیرین آرام گرفتم در حین مقایسه نشیمنگاه پیکان با خودروهای امروز و میزان راحتی و آسایش آن بودم که صدای حرکت سریع یک پراید مسافرکش را که قصد داشت زوزه کشان مسافران ایستاده در مسیر را از چنگ پیکان ما برباید شنیده و حرکت مارپیچ پیکان را برای جلوگیری از برخورد احساس کردم تا اینجای کار صحنه هیچ مورد خاصی نداشت و می توانست یکی از هزاران صحنه ای باشد که دوربین های راهنمایی و رانندگی دائما در حال مشاهده و ثبت و ضبط آن بودند اما داستان ما از آنجایی آغاز شد گه راننده خودرویی که بنده سوار آن بودم بناگاه شروع کرد به فحاشی و به روحانیون معظم و نظام را به باد انتقاد و ناسزا گرفت من نیز که رگ تعصب و غیرت دینی ام برای جمهوری اسلامی ورم کرده بود در جا عکس العمل نشان دادم و در جواب وی گفتم که یک حادثه رانندگی چه ربطی به انقلاب و نظام سیاسی کشور و روحانیون دارد با بیان این مطلب راننده بنده را هم در ردیف روحانیون قرار داد و با زبانی تقریبا صریح! گفت که هر کس هم که از آنان طرفداری نماید جیره خوار و نان خور ایشان است و این مبحث ادامه داشت که به مقصد رسیدیم و وی که شاید احساسی حاکی از نگرانی برای اقدام بنده داشت با عذر خواهی از سخنان خود کرایه اش را گرفت و من را در حالی که پیاده شده بودم در برابر یک پرسش قرار داد و آن این بود که چرا برخی از مردم این مواضع بی منطق را برای خود اتخاذ می کنند البته نمی خواهم مانند آقای مشاور این راننده عزیز را بباد تهمت و جهل و نادانی گرفته و از مواضع قیمومیت فقط افکار خویش را تنها راه نجات کشور بدانم بلکه قصدم واکاوی نقش روحانیون در مناصب سیاسی از دوران پس از دفاع مقدس و رحلت امام ره می باشد زیرا در این دوران است که دولت به معنای همه جانبه آن و بدون قرار گرفتن در تشعشعات جنگ و توجیه نقاط ضعف خود بواسطه آن ظهور و بروز یافت ، در نتیجه بررسی نقش و حضور روحانیون در مجموعه اجرایی دولت و سیاست گذاری کشور در حد و اندازه یک نوشتار و بصورت مختصر و مفید شاید خالی از لطف نباشد:

1-دوران دولت سازندگی( 68- 76): دوران این تفکر بین سالهای 68 تا 76 را شامل می شود . در این دوران علیرغم اینکه جامعه روحانیت مبارز حمایت آشکاری را از هاشمی داشت و تلاش وی نیز در هر دو دوره ریاست جمهوری استفاده از نفرات دو جریان شاخص سیاسی کشور را شامل می شد لاکن هاشمي رفسنجاني تفکر اقتصادي دولت خود را بر مبناي حضور افراد فني و مسلط به حوزه اقتصاد يا همان «تکنوکرات‌ها» پيش برد و این یعنی عدم حضور و یا در حداقل آن نظارت عملی روحانیون را در پی داشت. عملگرایی دولت سازندگی با استفاده از افرادی که بسترهای فکری و تحصیلی خود را در کشورهای انگلوساکسون و نیو انگلو ساکسون گذارانیده بودند(کارگزاران سازندگی) باعث شد تا روند غرب گرایی و مانور تجمل به همراه تغییرات بنیادین برخی مفاهیم در فضای عمومی کشور شتاب بیشتری بگیرد نوربخش ، بيژن نامدار زنگنه ، نعمت زاده ، آقازاده ، کلانتري ، محلوجي ، نژادحسينيان در صنايع سنگين و وهاجي در وزارت بازرگاني، رنگ و بوي کابينه ‌هاشمي رفسنجاني را اقتصادي کرده بود.البته در دوره اول دولت هاشمی جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با توان بیشتری نسبت به دوره دوم از دولت حمایت کردند اما در دوره دوم حمايتي مشروط و منتهي به اما و اگرها. بيشترین انتقاد جامعه مدرسين حوزه علميه به اعضاي کابينه ‌هاشمي بود به گونه‌اي که شرط اول آن‌ها اين بود که کابينه دولت جديد ‌هاشمي از بين کساني تشکيل شود که‌ به‌ مباني‌ و اصول‌ اسلام، اصول‌ انقلاب‌ و ولايت‌ فقيه‌ و روحانيت‌ و مرجعيت‌ و ايستادگي‌ در برابر جهان‌خواران‌، مخصوصا آمريکا ایمان داشته باشند.() زیرا این احساس تقویت شده بود که سبک و شيوه فعاليت اقتصادي دولت هشت ساله ‌هاشمي، فرهنگ نظام سرمايه‌داري را در کشور پياده کرد ( عدالت فدای توسعه به هر قیمتی شد) و تلاش‌هاي اين دولت اثرات فرهنگي نامناسبي داشت که با تفکرات انقلاب اسلامي سازگار نيست.البته انتقادات به دولت سازندگی هم در جبهه اصولگرایان و اصلاح طلبان در دو موضوع اقتصادی و سیاسی وجود داشت اما فصل مشترک تمام این موضوعات حذف تدریجی روحانیون یا ظهورروحانیونی بود که لباس روحانیت نه به معنای لباس رسول الله (ص) که باید جهان شمول به انقلاب اسلامی و ولایت فقیه وفادار باشند بلکه لباس ایشان نوعی هویت سیاسشی بود که به جناح ایشان اعتباری سیاسی برای کسب مناصب سیاسی و اجرایی می بخشید.

2-دوران دولت اصلاحات(76-84) : دولت اصلاحات به تاکید و تایید بسیاری از حامیان سیاسی هاشمی ادامه دولت سازندگی اما با رنگ و بوی سیاسی آن.اگر دولت سازندگی با راهبردهای اقتصادی نزدیکی به غرب بوسیله دانش آموختگان در غرب را سر لوحه کارهای خود داشت ، دولت اصلاحات وظیفه تکمیل این پازل را در ابعاد سیاسی آن بر عهده داشت لذا در این دوره احزاب و مجلس و شوراهای شهر و روستاها اهمیتی دوچندان پیدا می کنند زیرا بسترهای اقتصادی آماده شده بود و نیاز بود تا زمینه های سیاسی نیز اماده گردد لذا اصلاح طلبان وارد میدان شدند و صد البته برای حفظ پیوستگی این دو واحد سران اقتصادی و بعضا سیاسی دولت سازندگی نیز در دولت اصلاحات در مناصب کلیدی قرار گرفتند و با این ترکیب زاویه بین روحانیون معتقد به نظام جمهوری اسلامی با رفتارها ، سیاست ها و شخصیت های سیاسی دولت اصلاحات بیشتر گردید که : موضوعات لوایح دو قلو و روزنامه سلام وحوادث مجلس ششم و 18 تیر 78 کوی دانشگاه و همچنین ملاقات رئیس دولت با جورج سوروس صهیونیست در آمریکا به نقطه اوج خود رسید و البته سیاسیونی که لباس روحانیت بر تن داشتند در این دوران فعالیت بیشتری از دوران اصلاحات از خود نشان دادند و این نوع عملکردهای روحانیون نه از باب وظیفه شرعی و رعایت نقش جهان شمولی خود که برای حزب و جریان سیاسی متبوع خود بوده است به عبارت دیگر می توان جای روحانیون وارسته و حامیان واقعی اسلام سیاسی مد نظر امام ره و رهبری در این دوران را خالی دانست .

3- دولت عدالت محور (84-92) : با نزدیک شدن به پایان دولت اصلاحات و تضادها و بحران های آشکاری که در راهبرد و رفتارهای فردی و جمعی دولت های سازندگی و دنباله آن دولت اصلاحات بروز کرد یک نفر که بخوبی فضای سیاسی را رصد کرده و گل واژه گم شده در نظام سیاسی 16 سال گذشته را که همانا عدالت در تمامی زمینه ها ی اجتماعی و اقتصادی بود را بازخوانی نماید را سرفصل شعار انتخاباتی خود قرار دهد و او هم کسی نبود جز محمود احمدی نژاد . در انتخابات سال 84 ریاست جمهوری شاهد هستیم که بسیاری از اصولگرایان و جبهه متحد اصولگرایان که به ریاست ناطق نوری در حال بررسی کاندیداهای ریاست جمهوری اصولگرایان بودند و علیرغم اینکه شاکله دولت های سازندگی و افکار هاشمی را می دانستند بازهم حمایت خود را از هاشمی اعلام کردند اما محمود احمدی نژاد بصورت کانیدای مستقل وارد میدان مبارزات انتخاباتی شده و باهاشمی به رقابت پرداخت و اصولگرایان نیز به اجبار به روند تفکرات احمدی نژاد همراه شدند که این همراهی در نهایت با 11 روز خانه نشینی احمدی نژاد و حمایت از مشائی شکسته شد . روحانیون سیاستمدار در این دوره حسب ظاهرا پس از دوران فترتی 16 ساله دوباره در چرخه قدرت اجرایی کشور قرار گرفتند لاکن رفتارهای دولت محمود احمدی نژاد به مرور نشان داد که علیرغم ظاهر مذهبی خود ضمن عملگرا بودن در حوزه های مختلف خصوصا حوزه های داخلی روابط مناسبی با روحانیت ندارد بطوری در سال و ماههای آخر دولت حجم انتقادات روحانیون ارزشی روند صعودی بخود گرفته بود و این زاویه گیری تا آخر عمر دولت دهم نیز ادامه یافت بطوری که برخی از ایشان به مرور از چرخه مسئولیتی دولت وی حذف شدند.

4-دولت تدبیر و امید (92- ...) : با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 و مشخص شدن کاندیداها حسن روحانی از جمله افرادی بود که از همان ابتدا نه در قالب یک شخصیت سیاستمدار روحانی مستقل که بیشتر بعنوان نماد استمرار سیاست های هاشمی رفسنجانی قلمداد گردید که در راهبردهای کلان کشور علیرغم سابقه عضویت در جامعه روحانیت مبارز تهران سیاست های هاشمی را به اجرا خواهد گذاشت و رفتارهای بعدی هاشمی مانند بازدید از پاستور و دولت و اتخاذ مواضع مختلف نیز نشان داد که باید همه منتظر بازگشت تکنو کرات های تحصیل کرده در غرب بود که همچنان خود را وفادار به آرمانها ی هاشمی و دولت های سازندگی و اصلاحات می دانند و اگر هم از افراد قلیلی اصولگرا و بعضا روحانی در دولت یازدهم از راس تا ذیل استفاده می گردد بیشتر ناظر به نوعی لابی گری سیاسی بین اصولگرایان عموما و جریان اصولگرای مجلس شورای اسلامی خصوصا می باشد نه وجود جریانی معتقد به حضور و نقش و جایگاه نظارتی و هدایتی روحانیون ولایت مدار .

در مجموع اگر به تمامی جوانب یاد شده حتی به عکس های جمعی آغازین و پایانی دولتهای جمهوری اسلامی ایران از زمان دولت سازندگی تا زمان حاضر توجه کنیم خواهیم دید که اکثر وزرا به دلیل نوع وظیفه اجرایی خود در دولت انتخاب شده و از مجلس رای اعتماد به درستی گرفته اند لاکن از نظر بسترهای فکری و اعتقادی طوری بوده اند که شاید بتوان زوایایی را با نظام سیاسی جمهوری اسلامی مستقیما و یا غیر مستقیم در ایشان مشاهده کرده و این موضوع آنجایی اهمیت پیدا می کند که بدانیم هر قدر هم که قوانین درست و با نظارت شورای محترم نگهبان وفق قانون اساسی و شرع مقدس هم که باشد این دولتمردان ، هستند که مجریان آن خواهند بود و می توانند قانون را هم با "دم "اصلاحی آن مورد استفاده قرار داده و برای تسهیل در روند امور بکار گیرند و هم با دم قتال آن چوب لای چرخ امور گذارده و موجبات ضربه پذیری نظام سیاسی مستقر را فراهم آورند که در دوران های یاد شده هردوی این موارد را دیدیم و شنیدیم .

ثانیا : از نظر ظاهری هم اگر به عکس های موجود دولتمردان در ادوار مختلف توجه کنیم بر صحت ادعاهای یاد شده بیشتر واقف خواهیم شد.

پس نسبت های ناروا به روحانیون دادن و ایشان را مسبب همه مشکلات دانستن یا از سر جهل و نادانی است و یا از سر بغض و کینه نسبت به نظام که با رشاد تهای امام خمینی (ره) و روحانیونی که همراه ایشان بوده و هنوز هم پشت سر رهبری به حراست از مرزهای سیاسی و اعتقادی جمهوری اسلامی مشغولند خواهد بود البته نباید این امر را هم از نظر دور داشت که رفتارها ی برخی از روحانی نمایان سیاست باز نیز مزید بر علت این برداشت برای برخی از اقشار شده است .می گویند روزی یک نفر نزد یکی از مراجع زمان خود رفت و گفت که فلان روحانی دزدی کرده است آن مرجع معظم نیز بسرعت گفت که :او از ما هم دزدی کرده است ، آن مرد پرسید :آقا از شما چه دزدیده است؟که آقا فرمودند: او لباس ما را دزدیده است . در نتیجه باید حساب این قبیل افراد را از روحانیون متقی و مبارز جداکرد .

والسلام



نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
Sweden
۱۱:۲۵ - ۳۰ آبان ۱۳۹۵
۲
۰
روحانیت از حق و عدالت جدا شده بود یا احمدی نژاد؟
پاسخ
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۲۶ - ۰۸ آذر ۱۳۹۵
۰
۰
روحانیت نخواهد گذاشت یک فرد غیر معمم در این کشور به حکومت برسد و به سلامت از مهلکه بگذرد چون خود را ناجی می داند و باید پشت سرش حرکت کرد.
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها