اما در واقع، غير از اين دو نفر نامزدهاي احزاب سوم كه از معروفترين آنها ميتوان «جيل اشتاين»، نامزد حزب سبز و «گري جانسون»، نامزد حزب «ليبرتارين» را نام برد نيز در اين رقابت براي ورود به كاخ سفيد شركت ميكنند، اگرچه هرگز شانسي براي پيروزي ندارند.
مشهور نبودن نامزدهاي احزاب سوم يا نامزدهاي مستقل در انتخابات رياستجمهوري آمريكا، البته دلايل بسيار متنوع و گوناگوني دارد. اما شايد، دستكم يكي از دلايل آن را بتوان جلوگيري از حضور آنها در مناظرههاي تلويزيوني دانست.
از چپ به راست: «جيل اشتاين»، «گري جانسون» و «ايوان مك مولين» سه نامزد حزب سوم در انتخابات آمريكا
مناظره هاي تلويزيوني علي رغم گسترش فضاي مجازي، هنوز هم از اهميتي ويژه در انتخابات آمريكا برخوردار هستند. اين موضوع، به ويژه براي نامزدهاي حزب سوم حائز اهميت است.
«جيل اشتاين»، نامزد «حزب سبز» در انتخابات رياست جمهوري سال 2016 در اين باره مي گويد: «براي، نامزدهاي حزب سوم كه عموماً در مدار توجه رسانه ها قرار نمي گيرند و توان رقابت با بودجه هاي تبليغاتي احزاب اصلي را ندارند، مناظره ها همه چيز هستند.» (پايگاه تينك پراگرس، 16 آگوست 2016)
علي رغم اين، در آمريكا به نامزدهاي غير از دو حزب اصلي، اجازه ورود به مناظره هاي تلويزيوني داده نمي شود.
در واقع، از سال 1988 كه كميسيوني متشكل از اعضاي حزب جمهوري خواه و دموكرات (به نام «كميسيون مناظره هاي انتخاباتي) سازماندهي مناظره ها را به عهده گرفته تنها يك بار به يك نامزد مستقل يا نامزد حزب سوم اجازه حضور در مناظرهها داده شده است. در سال 1992 تاجر ثروتمند آمريكايي «راس پرو» اجازه يافت به عنوان نامزد مستقل در كنار «جورج بوش» پدر و «بيل كلينتون» در مناظرهها شركت كند.
حضور در اين مناظرهها ميزان حمايت عمومي از «پرو» را از 7 درصد به 19 درصد افزايش داد و وي توانست در انتخابات آن سال با كسب بيش از 19 ميليون رأي (18.9 درصد آرا) زمينههاي پيروزي «بيل كلينتون» دموكرات و شكست «جورج بوش» پدر كه در آن زمان رئيسجمهور بود را فراهم آورد.
«راس پرو» (وسط) تنها نامزد مستقل يا حزب سوم است كه بعد از سال 1988 به وي اجازه حضور در مناظره ها داده شده است.
اما از آن زمان به بعد، تلاشها و كارزارهاي مختلف براي فراهم كردن زمينههاي حضور نامزدهاي احزاب سوم در مناظرهها تماماً ناكام ماندهاند.
سير مناظرهها: از جدل هاي واقعي تا شوهاي تبليغاتي
قبل از سال 1987، سازماني به نام «اتحاديه رأيدهندگان زن» وظيفه برگزاري مناظرههاي انتخاباتي را به عهده داشت. عقيده بسياري از كارشناساني كه منتقد نظام فعلي برگزاري مناظرههاي انتخاباتي هستند اين است كه اين اتحاديه در چند مناظرهاي كه برگزار كرد، تمايل بيشتري براي به چالش كشيدن نامزدهاي دو حزب و همچنين تلاش براي گنجاندن نامزدهاي مستقل در مناظرهها داشت.
به عنوان مثال، در سال 1980 كه «جيمي كارتر»، نامزد حزب دموكرات با حضور «جان اندرسون»، نامزد مستقل در مناظرهها مخالفت كرد، «اتحاديه رأيدهندگان زن» با اصرار بر موضعش براي گنجاندن «اندرسون» در اين گفتوگوها موفق شد يك دور مناظره بين وي و «رونالد ريگان» برگزار كند (اگرچه «كارتر» حاضر به مناظره با «اندرسون» نشد.)؛ يا در سال 1984 اين اتحاديه در يك كنفرانس خبري از «ريگان» و «والتر مانديل»، نامزدهاي احزاب جمهوريخواه و دموكرات بابت مخالفت با چندين مجري براي هدايت مناظرهها علناً انتقاد كرد.
مناظره رونالد ريگان، نامزد حزب جمهوري خواه و جان اندرسون، نامزد مستقل در سال 1980
اين سبك مديريتي «اتحاديه رأي دهندگان زن» البته به مذاق احزاب اصلي آمريكا خوش نيامد و آنها تلاش براي به دست گرفتن كنترل فرايند مناظره ها را آغاز كردند. مطابق گزارش يك سازمان غيرانتفاعي به نام «مركز صداقت عمومي»، سران دو حزب از اتحاديه زنان و نحوه كنترل جلسههاي مناظره انتقاد كرده و آن را «ديكتاتور مآبانه» توصيف كردند.
اين فشارها و افشاي يك رسوايي ميان دو نامزد انتخاباتي درباره مناظره ها سرانجام موجب شد كه «اتحاديه رأي دهندگان زن» از برگزاري مناظره ها انصراف بدهد.
سال 1988 افشا شد «جورج بوش» پدر (نامزد حزب جمهوريخواه) و «مايكل دوكاكيس» (نامزد حزب دموكرات) بر سر نفرات شركتكننده، مجريهاي گرداننده و سئوالات مناظره و همچنين نفراتي كه بايستي سوال بپرسند با يكديگر به صورت پنهاني توافقاتي كرده اند. «اتحاديه رأيدهندگان زن» انصراف خود را از برگزاري اين مناظرهها اعلام و در بيانيه اي تأكيد كرد: «براي ما روشن شده است كه سازمانهاي كانديداها قصد دارند مناظرهها را هم به ليست سياهبازيهاي تبليغاتي خود تبديل كرده و آن را از محتوا، خودانگيختگي و پاسخهاي صادقانه به سوالات دشوار، عاري كنند. اين اتحاديه هيچ قصدي براي تبديل شدن به ابزاري براي فريب مردم آمريكا ندارد.» (منبع در اينجا)
بعد از اين استعفا، «كميسيون مناظرههاي انتخاباتي» مسئوليت برگزاري مناظرهها را به عهده گرفت و دو حزب اصلي آمريكا رسماً عهدهدار تمامي مسائل مرتبط با مناظرهها شدند.
«جورج فارا»، نويسنده و فعال آمريكايي و موسس مركزي به نام Open Debate كه هدفش را ايجاد اصلاحات در برگزاري مناظره ها اعلام كرده، نظرش درباره اين تغيير در مديريت مناظره ها را چنين بيان مي كند: «ما يك شركت خصوصي به نام كميسيون مناظره هاي انتخاباتي داريم كه توسط حزب هاي جمهوري خواه و دموكرات تأسيس شد. اين شركت، دقيقاً به اين دليل كه اتحاديه رأي دهندگان زن مستقل بود و جرأت ايستادگي در برابر نامزدهاي معرفي شده توسط احزاب اصلي را داشت، كنترل مناظره هاي تلويزيوني را تصاحب كرد.» (گاردين، 2012)
«جورج فارا» نويسنده و فعال در زمينه انتخابات آمريكا
برگزاري مناظره ها، از بعد از مديريت اين كميسيون با رسواييهاي متعددي همراه شد و تقريباً در هر دور انتخابات يك شكايت نامه عليه اين گروه تنظيم شد؛ اگرچه هيچيك به نتيجه نرسيدند. (نقل از هيل)
سال 1996، «راس پترو» كه چهار سال قبل با موافقت «بيل كلينتون» و «جورج بوش» پدر در مناظرهها شركت كرده بود، از كميسيون مناظره ها بابت جلوگيري از شركتش در مناظرههاي انتخاباتي شكايت كرد و فرايندي كه به دو حزب اصلي قدرت جلوگيري از رسيدن صداهاي مخالف به گوش رأيدهندگان ميدهد را به باد انتقاد گرفت.
چهار سال بعد، در سال 2000، اين كميسيون، بعد از بالا گرفتن انتقادها قانوني وضع كرد كه حضور نامزدهاي مستقل يا حزب سوم در مناظرههاي تلويزيوني را عملاً غيرممكن مي كرد. مطابق اين قوانين جديد مقرر شد تنها كساني در مناظره ها شركت كنند كه بتوانند در پنج نظرسنجي ملي، دستكم 15 درصد از آرا را از آن خود كنند.اين رقم، با توجه به ديگر موانع پيش روي نامزدهاي مستقل، تقريباً دست نيافتني به نظر مي رسد. به عنوان مثال، در اكثر نظرسنجي ها اصلاً نامي از نامزدهاي مستقل به عنوان يكي از گزينه هاي ورود به كاخ سفيد آورده نمي شود. (پايگاه هيل، مه 2016)
از طرف ديگر، روزنامه گاردين در تحليلي سال 2012 روشي كه دو حزب اصلي آمريكا براي مهندسي مناظره ها و افكار عمومي به كار برده اند را اينطور توصيف مي كند: «وضع ايجاد شده، يك موقعيت بغرنج بي راه پس و پيش است. شما براي اينكه مناظره كنيد، به حمايت عمومي نياز داريد. براي به دست آوردن همين حمايت عمومي، نامزدهايي كه فاقد منابع مالي هستند، به فرصتهايي كه مناظره هاي تلويزيوني براي معرفي در اختيار قرار مي دهند نياز دارند. به اين ترتيب است كه دموكرات ها و جمهوري خواهان، مناظره ها را كنترل كرده ودسترسي عموم به ديدگاه هاي مخالف را محدود كردند.» (گاردين، 2012)
«جورج فارا»، نويسنده و فعال آمريكايي نيز معتقد است كه تعيين ملاك 15 درصد براي دادن اجازه ورود به مناظره ها براي نامزدهاي حزب سوم، «معنايي ندارد»، زيرا به گفته او در صورتي كه كانديدي از حمايت 5 درصد از مردم برخوردار باشد واجد دريافت كمك هاي دولتي مي شود. (سي بي اس نيوز، 2012)
اما نه اين انتقادها و نه شكايت هاي قانوني در تمامي ادوار انتخاباتي (از جمله در سال 2016) تا كنون نتوانسته اند اين كميسيون را به تغيير رويكرد در قبال نامزدهاي حزب سوم متقاعد كنند.
گري جانسون، نامزد حزب «ليبرتاريان» در انتخابات رياست جمهوري سال 2012 و 2016 معتقد است كه كنار گذاشتن او و ساير نامزدهاي احزاب سوم از مناظره ها، بخشي از نظام گسترده تري است كه با هدف به حاشيه راندن نامزدهاي حزب سوم طراحي شده است. وي به عنوان مثال، قوانين دست و پا گير براي دسترسي به صندوق هاي رأي و توجه اندك رسانه ها به نامزدهاي حزب سوم را از جمله سياست هاي كلي ضد احزاب مستقل در ساختار حاكميتي آمريكا مي داند (نقل از سي بي اس نيوز)
يكي از سخت ترين موانع پيش روي احزاب سوم در آمريكا وجود قانوني موسوم به «قانون دسترسي به صندوق رأي» است. در حالي كه احزاب اصلي بدون هيچ مشكلي در تمام ايالتها حائز شرايط دسترسي به صندوقهاي رأي ميگردند، احزاب سوم براي دسترسي به صندوقهاي رأي بايستي نام خود را به عنوان كانديداي انتخابشونده در هر ايالت ثبت كنند. از آنجا كه انجام اين كار مستلزم پرداخت هزينه توسط خود نامزد است، بسياري از نامزدها نمي توانند نامشان را در تمام ايالت ها ثبت كنند. (نيويورك تايمز، 2016)
گري جانسون مي گويد: «علي رغم اينكه 40 درصد اين كشور مستقل و تشنه صداي جايگزين است، احزاب سوم با موانع ساختاري عظيم رو به رو مي شوند.»
«پت بيوكنن»، مشاور ارشد روساي جمهور آمريكا «ريچارد نيكسون»، «جرالد فورد» و «رونالد ريگان» كه سال 2000 به عنوان نامزد حزب «رفورم» در انتخابات شركت كرد، مي گويد شرايط تعيين شده توسط كميسيون مناظره هاي انتخاباتي به معني اين است كه نامزدهاي حزب سوم قادر به شركت در مناظره ها نخواهند بود، مگر اينكه صاحب ثروتي هنگفت باشند يا فردي بسيار صاحب نفوذ و شناخته شده باشند.
او مي گويد: «آنها مي گويند اگر شما ملاك برخورداري از حمايت عمومي 15 درصدي را نداشته باشيد نمي توانيد وارد مناظره شويد؛ از آن طرف هم اگر شما وارد مناظره نشويد نمي توانيد اين حمايت 15 درصدي را به دست بياوريد.»