به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه جوان: با ورود به دوران پسابرجام، اشتياق غولهاي داروسازي دنيا
براي حضور در بازار 80 ميليوني كشورمان موجب شد تا رقابت شديدي ميان
شركتهاي بزرگ و چند مليتي دارويي صورت بگيرد. اين در حالي است كه به باور
برخي فعالان داخلی حوزه دارو باید در ارتباطات دارويي با كشورهاي ديگر
احتياط شود؛ چراكه ما در دوراني زندگي ميكنيم كه برخي دولتها استفاده از
غذا و دارو را به عنوان اسلحه مجاز دانستهاند و در لابراتوارهاي ضدانساني
خود به پرورش ميكروبها و ويروسهاي آزمايشگاهي مشغول هستند.
گاهي
وقتها دارو از نان شب هم واجبتر ميشود و رگ حيات برخي افراد به مصرف يك
دارو بند است. اينجا چون پاي مرگ و زندگي در ميان است، افراد حاضرند دار و
ندارشان را بدهند تا خودشان يا عزيزانشان زنده بمانند. همين مسئله هم موجب
شده تا مافيايي جدي در حوزه دارو شكل بگيرد؛مافيايي كه براي سود بيشتر
بسياري از واقعيتها را درباره اثربخشي داروها پنهان ميكند و حتي در برخي
موارد مافياي دارويي خودش دست به كار توليد ويروس ميشود تا دارويش را هم
بسازد و بفروشد. چنين ماجرايي، حكايتي است كه براي بسياري از ويروسها نظير
زيكا و حتي ايدز مطرح ميشود و اسناد نيز براي اثبات چنين ادعاهايي ارائه
شده است.
صنعتي كه تا حد زيادي خودكفاست
حالا
و با رفع شدن تحريمها، نخستين شركتهايي كه براي سرمايهگذاري در ايران
اقدام كردند، شركتهاي دارويي بودند. اين در حالي است كه هانس هوگرزسل
پروفسور «گلوبال هلس» در دانشگاه گرونينگن و رئيس سابق بخش داروهاي اساسي
WHO گفته بود: «ايران يك صنعت دارويي به خوبي توسعه يافته دارد كه تا حد
زيادي خودكفاست.» وي افزود: «اين صنعت، صنعتي بسيار عمومي است و آنها
دستورالعملهاي عمومي بسيار قوي دارند. . . از اينرو وقتي شما به در دسترس
بودن داروها نگاه ميكنيد به رغم تحريمها، آنها معمولاً به خوبي مديريت
ميكنند.» ريچارد برگ استورم، مديرعامل فدراسيون صنايع و اتحاديههاي
دارويي اروپا هم در اين باره گفته بود: نيروي كار تحصيلكرده ايران شركتهاي
داروساز جهاني مشتاق به ايجاد تأسيسات تحقيقاتي يا تأسيسات توليد دارو را
جذب ميكند. وي در اين رابطه اقرار كرده بود: «ايران بازار بسيار جالبي از
نظر چشمانداز تجاري است... من چندين شركت ميشناسم كه به فرصتهاي
سرمايهگذاري در آنجا چشم دوختهاند.»
هجوم شركتهاي چند مليتي دارويي
با
وجود اين، اما دوران پسابرجام بيشتر از آنكه ايران را در بهرهگيري از
تكنولوژي و فناوريهاي غرب كامياب كند، فضايي براي بهرهبرداري شركتهاي
چند مليتي دارويي فراهم كرد. سيدروح الله حسيني، مديرعامل يكي از
شركتهاي توليد و پخش دارو درباره هجوم شركتهاي خارجي براي سهمخواهي از
بازار مصرف دارو در ايران معتقد است: ما در دوراني زندگي ميكنيم كه برخي
دولتها استفاده از غذا و دارو را به عنوان اسلحه مجاز میدانند و در
لابراتوارهاي ضدانساني خود به پرورش ميكروبها و ويروسهاي آزمايشگاهي
مشغول هستند. وي تصريح ميكند: «ناگهان يك بيماري ناشناخته در يك كشور
ظاهر ميشود و دهها نفر جان خود را ظرف چند روز از دست ميدهند و بعد از
زهر چشمگيري از يكديگر، همه چيز را از اذهان عمومي پاك ميكنند، اين
ويروسهاي جهش يافته و ميكروبهاي تغيير ژنتيكي داده شده از كجا آمدهاند و
چگونه دوباره همه چيز در فراموشي فرو ميرود؟ اينها همه گوشههايي از
باجخواهيهاي مافيايي، مانورهاي ويروسي و ميكروبي و آزمايشهاي خطرناك
دوران ما به حساب ميآيند.»
اين فعال حوزه دارو تأكيد ميكند: «به هيچ
وجه صلاح نيست كه براي ايجاد ارتباط با برخي كشورها، در چنين دوراني، بازار
سالم و امن دارويي كشور عزيزمان ايران را به عنوان حقالزحمه ديپلماتيك
به اغيار هديه كنيم.
از نگاه حسيني باید براي تصميمگيريهاي كلان
مربوط به بازار دارو به حقوق شركتهاي داروسازي ايراني احترام بيشتري
گذاشته شود. بهطور مثال ميتوانند از مديران اين شركتهاي استقلالآفرين
براي مشاركت در تصميمگيريها دعوت به عمل آورند و اقداماتي را كه براي
استقلال صنعت دارو تهديد محسوب میشود، متوقف كنند.
نمكگير كردن پزشكان
شركتهاي
داروسازي چند مليتي براي ورود به بازار 80 ميليوني ايران، مسيرهاي متفاوتي
پيش رو دارند. در كنار ورود و سرمايهگذاري اين شركتها، بسياري از دفاتر
نمايندگي شركتهاي دارويي در ايران، سالهاست كه با نمكگير كردن پزشكان و
تقبل هزينه سفرهاي خارجي براي شركت در سمينارها يا هديه و پورسانت به آنها
داروهايشان را به بيماران ايراني تحميل ميكنند و حتي موجب شكلگيري قاچاق
دارو ميشوند. سيد مهدي سجادي، دبير انجمن داروسازان ايران در اين باره
ميگويد: «هر روز داروخانهها با بيماراني مواجه ميشوند كه نسخه به دست
درخواست دارويي را دارند كه در ليست داروهاي رسمي كشور ثبت نشده است و اين
به آن معنا است كه بيمار به دنبال دارويي است كه به صورت قانوني و سراسري
در كشور توزيع نميشود و طبيعتاً داروخانه نيز قادر به تأمين آن نيست.»
وي
تأكيد ميكند: «اغلب اوقات، داروهايي كه در ليست رسمي دارويي كشور وجود
ندارد، از مسير قاچاق وارد كشور و در شبكههاي غير قانوني توزيع دارو نظير
ناصر خسرو به بيماران تحويل داده ميشود. مگر در شرايطي كه دارو توسط
شركتهاي فوريتي و تكنسخهاي تأمين شود كه به دليل زمانبر بودن فرايند
تهيه دارو از طريق آنها، بيمار ناخواسته به سمت بازارهاي غيررسمي سوق داده
ميشود.»
به گفته سجادي، داروخانههاي سراسر كشور، تنها داروهاي ثبت شده
در ليست رسمي را در اختيار دارند و صرفاً اين داروها را توزيع ميكنند.
اين درحالي است كه داروهاي خارج از ليست، از سوي تعداد محدودي از پزشكان
براي بيمار نسخه ميشوند و اين موضوع به خودي خود ميتواند مشوق قاچاق
باشد.
از نگاه دبير انجمن داروسازان ايران، چرخه داروهاي قاچاق در
كشور نياز به بازبيني دقيق دارد. در اين چرخه، بايد داروهاي مورد تقاضاي
پزشكان بازبيني شود و آنها را بر اساس نوع و ميزان تقاضا دستهبندي كرد. وي
معتقد است، راهكار كاهش تقاضاي چنين داروهايي توجيه پزشكان نسبت به كيفيت
داروهاي موجود است تا چنين داروهايي را نسخه نكند، يا اينكه نظام دارويي
كشور، مسير تأمين قانوني چنين داروهايي را تسهيل و ضابطهمند كند.
نسخههايي كه به ناصرخسرو ختم ميشود
با
تمام اينها اما همچنان هر روز تعداد زيادي از بيماران نسخه به دست در ميان
داروخانههاي شهر سرگردانند تا دارويي را تهيه كنند كه پزشك خارج از فهرست
دارويي كشور تجويز كرده است و در اين بين خيلي وقتها راهشان به سمت ناصر
خسرو كج ميشود.