به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، اکران فیلم سینمایی «یتیمخانه ایران» تازه ترین ساخته
ابوالقاسم طالبی در حالی از چهارشنبه 5 آبان گذشته آغاز شد که تا روز قبل
از آن وضعیت نمایش این فیلم به دلیل تعلیق دفتر پخش فلیمیران در هاله ای از
ابهام قرار داشت.
همین موضوع سبب شد تا پخش کننده
این فیلم «فیلمیران» با تاخیر و تعلل تبلیغات محیطی و تلویزیونی فیلم را
آغاز کند. به گونه ای که تا یکی دو روز گذشته از تبلیغات محیطی و تابلوی
شهری برای این فیلم ضد انگلیسی خبری نبود. ابوالقاسم طالبی، کارگردان «یتیم
خانه ایران» در برنامه «هفت» با گلایه از این موضوع، گفت: این فیلم بدون
حتی یک بنر شهری اکران خود را آغاز کرد و اگر حمایت آقای علی عسگری، رئیس
رسانه ملی نبود همین چند تیزر تلویزیونی نیز از ما پخش نمی شد!
این
تعلل از سوی پخش کننده بزرگ و معتبری چون «فیلمیران» برای فیلم خود در
حالی صورت می گیرد که همین پخش کننده برای فیلم دیگرش «متولد 65» که همزمان
با «یتیم خانه ایران» روی پرده سینماها رفت، تبلیغات گسترده ای صورت گرفته
و قبل از اکران نیز رونمایی از فیلم در یکی از سالن های سینمایی در نظر
گرفته شد و کمپین تبلیغاتی راه انداختند. در فضای سینماهای اکران کننده
فیلم، استندها و کارتن پلاست های تبلیغاتی فیلم قرار داده شد، اما نزدیک به
یک هفته از اکران «یتیم خانه ایران» می گذرد، این فیلم در حال حاضر تنها
14 سالن سینما در کشور در اختیار دارد و اکران شهرستان این فیلم از روز
گذشته و تنها در پردیس هویزه مشهد زیر نظر حوزه هنری آغاز شده است.
ابوالقاسم
طالبی در «یتیم خانه ایران» قطعه ای گمشده از تاریخ معاصر ایران را که
منجر به قتل عام 9 میلیون ایرانی می شود را به نمایش گذاشته است و به نظر
می رسد برخی از جریان های داخلی از بازگو شدن این تاریخ واهمه دارند. این
فیلم داستان قحطی و خشکسالی عظیم ایران را در سالهای 1295 تا 1297 در
کوران جنگ اول جهانی و در زمان اشغال ایران به دست قوای بیگانه روس و
انگلیس روایت می کند. این قحطی که همراه با فقر، بدبختی و در نهایت کاهش
جمعیت بود، در تعیین سرنوشت جامعه ایران به ویژه ظهور دیکتاتوری پهلوی نقش
به سزایی داشت. فاصله سال 1296 تا 1298 کوتاه بود؛ اما همین مدت تقریبا
اندک و ناچیز در تاریخ یک سرزمین کهن به قدری مرگبار بود که انگار هیچ وقت
پایانی برای آن وجود نداشت.
گرچه ایران در زمان جنگ
جهانی اول و بعد از آن، اعلام بی طرفی کرد، اما آن قدر حکومت شاهنشاهی
قاجار بی کفایت بود که نتوانست تمامیت ارضی ایران را حفظ کند. برای همین
کشور به اشغال همزمان انگلیس و روسیه درآمد. در شرایط تضعیف حکومت مرکزی،
شیوع بیماری و قحطی هم اتفاق افتاد و بهدلیل اقدامات و سیاستهای غلط و
تعمدی سران حکومت وقت و اشغالگران، به قدری گسترش پیدا کرد که درنهایت باعث
مرگ 9 میلیون نفر، معادل حدود 40 درصد جمعیت کشور شد؛ فاجعهای انسانی که
در سیاهی از حمله مغول هم پیشی گرفت.
پرداختن به این
دوران تاریک، تاکنون راهی به هیچ اثر سینمایی پیدا نکرده بود تا اینکه
ابوالقاسم طالبی دست به کار شد و فیلم «یتیمخانه ایران» را ساخت. اثری
تاریخی با بن مایههای سیاسی و جریان مبارزه و مقاومتی که در تاریخ این
سرزمین علیه ظلم و بی عدالتی و تجاوز دشمنان وجود داشته است. او با خلق
قهرمانی کلاسیک همچون محمدجواد، تماشاگر را تا پایان با فیلم همراه میکند.
ابوالقاسم
طالبی از کارگردانان متعهد و دغدغهمند نظام و انقلاب است که همواره تلاش
کرده با صراحت و البته زبان و قالبی هنرمندانه از داشتههای ارزشی کشور
بگوید. او این رویه را در مصاحبهها و نوشته هایش نیز دنبال کرده و لحظهای
از باورها و آرمانهای انقلابی اش عقبنشینی نکرده است.
اکران
«قلادههای طلا» به کارگردانی او با موضوع اغتشاشات سال 88، سروصدای
فراوانی میان اهالی سینما و جامعه ایجاد کرد و نشان داد طالبی کارش را
بخوبی بلد است. پیش از آن هم بخشی دیگر از هنر او را در فیلمهایی چون
«دستهای خالی»، «عروس افغان» و «نغمه» دیده بودیم و این آثار را با
سکانسهایی ماندگار و بازیهایی تاثیرگذار به یاد داریم.
طالبی
بهعنوان چهره شاخص سینمای استراتژیک و جریان مقاومت، در «یتیمخانه
ایران» کار شایستهای انجام داد و ضمن پرداختن به موضوعی مهم و در عین حال
مغفول، اثری کلاسیک و پرماجرا، جذاب و گرم ساخت که جایش در سینمای ما خالی
بود. باید دید مدیران و مسئولین سینمایی کشور تا چه میزان حاضرند به این
فیلم ارزشمند توجه کنند ؟!