به گزارش پایگاه 598، یک زمانی علیرضا بیرانوند و علیرضا منصوریان رابطه فوق العاده ای با
هم داشتند و اصلا قرار بود که بیرانوند با علیمنصور به استقلال برود اما
اتفاقاتی در باشگاه نفت تهران رخ داد که نتیجه اش نیمکت نشینی بیرانوند در
این تیم و جدا شدن مسیرش از منصوریان شد.
به
گزارش تابناک ورزشی، گلر یک پرسپولیس و تیم ملی در یک مصاحبه بلند درباره
شروع اختلافش با منصوریان هم صحبت کرده اما در میانه سخنانش مسایلی را گفته
که احتمالا در تعطیلات لیگ و در روزهای مصدومیت بیرانوند جنجال تازه ای
خواهد ساخت:" وقتی در دیدار مقابل استقلال منصوریان نام من را در ترکیب
قرار نداد، دیگر فکر میکردم به تیم ملی دعوت نمیشوم. حتی یادم میآید در
آن زمان همه رسانهها از آقای ایرانیان پرسیده بودند که چرا بیرانوند درون
دروازه قرار نگرفته است و ایرانیان هم گفته بود مچ پایش درد میکند. بعدها
به من گفت که تو هم در رسانهها بگو پایم درد میکرد و به همین خاطر
منصوریان به من بازی نداده است که واقعا چنین اتفاقی رخ نداده بود. وقتی
قرار بود بازی آغاز شود من از کادرفنی خواستم که برای گرم کردن وارد زمین
نشونم، زیرا واقعا روحیه خوبی نداشتم. وقتی آقای منصوریان این موضوع را
فهمید با گلر سوم و چهارم تیم تماس گرفت و گفت که این گلرها روی نیمکت
بیایند و در همان لحظه اسم من را از لیست ۱۸ نفره هم خط زد و گفت که برو
روی سکوها بنشین. این در حالی است که بارها و بارها این اتفاق رخ داده بود
که من به تنهایی و بدون حضور گلر دوم گرم کنم."
نفت
آن بازی را 1-2 به استقلال باخت تا شرایط برای بیرانوند بدتر شود:" در
رختکن منصوریان به من گفت تو تمرکز تیم را بر هم زدی که من پاسخ دادم من که
اصلا بازی نکردم! منصوریان همچنین گفت ما اتوبوسی داریم که تو از این
اتوبوس جا ماندهای و دیگر جایی در آن نداری. حتی چند بار من را تهدید کرد
که نابودت میکنم."
شوخی منصوریان با بیرانوند در تمرین تیم ملی
بعد
از این اتفاقات مدتی در ترکیب نفت بازی نکردی اما به تیم ملی دعوت شدی. پس
از دعوت شدن به تیم ملی عنوان شد که پیامکی به کادر فنی نفت دادهای که در
آن نوشته بودی "دیدید! من که به تیم ملی دعوت شدم، بای بای". آیا واقعا
چنین پیامکی به اعضای کادر فنی نفت داده بودی؟
منصوریان
قبل از اینکه لیست تیم ملی اعلام شود در مصاحبهای گفته بود کیروش هیچ
وقت دروازهبان ذخیره را به تیم ملی دعوت نمیکند. این یعنی اینکه بیرانوند
گلر ذخیره من است و کیروش آنقدر باهوش است که دروازهبان ذخیره تیم من را
به تیم ملی دعوت نمیکند.
یک روز
زمانی که من به تنهایی در زمین تمرین میکردم، یکی از آنالیزورهای تیم به
نام مهدی خانبان از روی سکو در حال تصویربرداری بود. من هم با او شوخی
داشتم و قصد داشتم توپ را از راه دور به سرش بزنم. وقتی توپ را پرتاب کردم،
توپ اتفاقی به دوربین او برخورد کرد و دوربینش از دستش به زمین افتاد و
شکست. وقتی دوربین شکست داستان جدیدی برای من ایجاد شد.
خانبان
بارها به من پیامک میداد که خسارت دوربین را باید بدهم اما من میگفتم از
روی عمد توپ را به دوربین نزدهام و الان هم از نظر مالی شرایط مساعدی
ندارم تا خسارت دوربین را پرداخت کنم. او در پایان به من پیام داد و گفت
اگر الان هزینه تعمیر دوربین را ندهی به علیرضا منصوریان موضوع را انتقال
میدهم و در ادامه هم گفت "انشاءالله که همین گونه که پیش میروی به زمین
بخوری و فوتبالت تمام شود." من هم در پاسخ پیامکی دادم و گفتم "من که الان
دارم به تیم ملی میروم تو هم اگر میخواهی این موضوع (شکستن دوربین) را به
آقای منصوریان بگو."
پیامکی که برای خانبان فرستادم در گوشی من
موجود است و میتوانم آن را ارائه کنم. اگر یک روز به برنامه ۹۰ دعوت شوم،
آقای فردوسیپور باید پیامکی که از من پخش کرد که در آن نوشته شده بود
"دیدید من که به تیم ملی دعوت شدم، بای بای"، را نشان دهد. آن پیامک را به
هیچ عنوان من نفرستادم. بعدها آقای منصوریان مصاحبه کرد و گفت به کادر فنی
من پیام داده است. تمام آن اس ام اسی که در برنامه ۹۰ نشان داده شد کاملا
ساختگی بود. .
یعنی منصوریان از اینکه به تیم ملی دعوت شدی، ناراحت بود؟
منصوریان
به دنبال این بود که بگوید من تو را به تیم ملی فرستادم و اگر هم بخواهم
از لیست تیم ملی خط می خوری. او خودش من را به تیم ملی فرستاد و دوست داشت
زمانی که من را نیمکتنشین کرد دیگر به تیم ملی دعوت نشوم اما کادرفنی تیم
ملی صلاح دید و من را دعوت کرد. در ادامه حتی یک بازی جام حذفی را هم برای
نفت بازی نکردم.