به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه ایران ورزشی، پول
جزء جداییناپذیر فوتبال است و در نتیجه شنیدن این نکته که دست مقامهای
این ورزش برای گرداندن امور آن به لحاظ اقتصادی تنگ و محتاج کمکهایی اساسی
در این زمینهاند، در نگاه نخست تعجبی را برنمیانگیزد.
مهدی
تاج رییس فدراسیون فوتبال دو روز پیش در یک مجمع شهرستانی در استان فارس
متذکر شد که بودجه فدراسیون از منظر دلاری رقم قابل توجهی را تشکیل میدهد و
افزود که از سال گذشته به این سو 3 میلیارد تومان از وزارت ورزش بودجه
گرفتهاند اما فقط برای یک قلم سفر (سفر اواسط شهریورماه تیم ملی بزرگسالان
به چین) 2/1 میلیارد تومان هزینه شده است.
از
سوی دیگر امیر عابدینی رییس سازمان اقتصادی فدراسیون فوتبال نیز تصریح
کرده است که دولت پس از حس کردن معضلات و نیازهای فوتبال اهدای یک کمک 15
میلیارد تومانی به این ورزش را در دست اقدام دارد و این کمکی است که فوتبال
برای ادامه حرکت و تلاشش در این سالهای سخت بدان نیاز مبرم دارد.
یک دلخوشی واقعی
شاید
این دلخوشی واقعی برای تاج و عابدینی و هر فرد مرتبط با فوتبال و مستقر در
فدراسیون وجود داشته باشد که راهیابی به جام جهانی 2018 بر مبنای
شاخصههای مالی فیفا چنان سود و پاداش اقتصادی را در بردارد که خرج هر
مبلغی را در این زمینه توجیه میکند و هر چقدر در این زمینه هزینه کنید پس
خواهید گرفت.
بر این اساس به محض اینکه به
جام جهانی ورود کنید و به جمع 32 تیم مرحله نهایی آن راه یابید، فیفا پاداش
و به واقع کمک خرج قابل توجهی را به کشور صعودکننده ارزانی میدارد که
مبلغ چشمگیری میشود و سپس با شروع مرحله نهایی جام جهانی در ازای هر بازی
در نتیجه آن به کشورهای حاضر پولی اضافی تعلق میگیرد که آن هم چشمگیر است و
اگر تیمی از گروهش بالا برود ارقام فوق به طرز خیرهکنندهای بیشتر خواهد
شد.
خبری از پول فیفا نیست
البته
راهکارهای قانونی دریافت کمک و حتی پس گرفتن پول بلوکه شده ما در فیفا به
سبب ماندگار ماندن بخشی از تحریمهای آمریکا در قبال ایران فعلا تا حدی
مسدود است اما با راهیابی به جام جهانی بازتر خواهد شد.
به
گفته تاج همین حالا فوتبال ایران 6 میلیون دلار از فیفا طلبکار است که
بخشی از آن به کنفدراسیون فوتبال آسیا هم ارتباط مییابد و به رغم تمامی
اخبار مساعد سال جاری مبنی بر اینکه پول توقیفی آزاد شده در راه است، هنوز
این پول مسترد نشده است. آنچه در این میان سوالبرانگیزتر و تاسفآورتر است
کوتاهی خودمان در ساماندهی هر چه بیشتر مسائل اقتصادی فوتبال و پولزا
نکردن آن به حد کفایت است.
موضوع حق پخش
تلویزیونی که همچنان بلاتکلیف مانده، مسالهای است که اگر دایر میبود الان
نیازهای مالی تامین نشده فوتبال این ورزش را تا به این حد زیاد نمیدیدیم و
قسمتی از نیازهای باشگاهها تامین شده بود. مهمتر از اینها چرخههای
پولزایی در چارچوب فوتبال است که به اندازه کافی ترمیم و تقویت نشده و مثل
زنجیری است که روغنکاری نشده باشد.
وضعیت مشخص است
اینکه
چند باشگاه لیگ برتری و «لیگ یکی» ما حامیان مالی واقعا قوی و کارگشا
دارند و نیازهای مالیشان تا به کدام حد توسط این حامیان مالی تامین و
پرداخت میشود، تا حد زیادی نشانگر شرایط مالی فوتبال ما و کم و کاستیهای
موجود در این عرصه است و کیست که نداند مشارکت حامیان مالی با باشگاه و
طراحی و نوع اجرای آن به گونهای نیست که باشگاهها را بینیاز از مسائل
مالی کند و وقتی خبری از حق پخش نیست، بدیهی است که باشگاهها لنگ بزنند و
اکثر تیمهای ما دولتی باشند و بدون کمکهای دولت قادر به ادامه حیات جلوه
نکنند.
در این میان راهکارهای فدراسیون برای
جلوگیری از شرکت باشگاههای طلبکار در مسابقات لیگ نیز بیش از آنکه یک
اقدام تادیبی و درستکننده اوضاع جلوه کند، بیشتر یک کار «حذفی» نشان داده و
این باور را به وجود آورده که به سبب کنار رفتن تیمهای بدهکار از عرصه
فقط به فوتبال صدمه وارد خواهد شد و باشگاههای بدهکار متضرر نخواهند شد
زیرا شاید ساز و کاری نبوده باشد که آنها برای حل مشکلات خود به آن به شکلی
کم نتیجه رجوع نکرده باشند.
بنابراین و
البته با احتساب اینکه باشگاهها نیز با عدم پرهیز از پرداخت ارقام نجومی
به بازیکنان متوسط کمکی در راه مشکلات فوتبال انجام ندادهاند، معضل فوق و
کم پول بودن فوتبال در عین ثروتمند بودن بالقوه آن همچنان استمرار خواهد
یافت و عارضهای بدون درمان نشان خواهد داد.