به گزارش پایگاه 598، روزنامه جوان درباره تغيير وزراي ورزش، ارشاد و آموزش و پرورش نوشت: در
هيچ نظام سياسي، بازي موش و گربه صورت نميگيرد و اگر رئيس دولتي به اين
جمعبندي رسيده باشد كه فلان دستگاه مديريتي نتوانسته خواستههاي او را كه
در دوران تبليغات انتخاباتي به مردم وعده داده بود، عملي كند و شهروندان
نيز از عملكرد آن دستگاه به كرات شكايت و اعتراض كردهاند، بدون واهمه و
بازيهاي سياسي، وزير مربوط را تغيير داده و رئيسجمهور يا سخنگوي دولت به
صراحت اعلام ميكنند به اين دليل چنين تغييري صورت گرفته است.
اين در حالي است كه در تغيير سه وزير ياد شده دقيقا مردم شاهد يك بازي سياسي بودند.
استعفاي وزير ارشاد، آموزش و پرورش و ورزش و جوانان در بين افكار
عمومي منتشر ميشود ولي صدايي از دولت و تيم اطلاعرساني آن بلند نميشود و
برعكس، دو وزير آموزش و پرورش و ورزش اصرار ميكنند كه هيچ استعفايي در
كار نبوده! به تعبير ديگر، استعفاي خود ساختهاي از دولت صورت ميگيرد و
اين دو نيز براي پوشش بركناري وزير ارشاد بايد همراهي ميكردند.
با اين تفاوت كه در اين سناريو، وزراي آموزش و پرورش و ورزش از نقش
خود چنداني اطلاعي نداشتند. اين در حالي است كه اگر قرار باشد وزيري به جهت
حركت كند يا برآورده نكردن مطالبات رئيسجمهور و مردم در حوزه وظيفهاي
خود تغيير كند چرا بايد به وي اصرار شود كه شما بايد استعفا بدهيد، استعفا
براي زماني است كه جرمي را فردي مرتكب شده و به جهت حفظ آبروي او، تصميم
گرفته ميشود مقام مربوط با استعفا از قدرت كنار برود.
جوان ميافزايد: اگر موضوع كارآمدي و پاسخگويي به مطالبات مردم است به
طريق اولي وزارتخانههايي كه با نان و زندگي مردم ارتباط بيشتري دارند،
مستحق تغيير هستند. حتما ضعفهاي اساسي در وزارت آموزش و پرورش و ورزش بود
كه رئيسجمهور را متقاعد به اين تغيير كرده، ولي آيا مشكل وزارت ورزش بيشتر
است يا وزارت صنايعي كه هر روز شاهد مرگ صنعت كشور هستيم و كارگران بيكاري
را ميبينيم كه به خيل عظيم آنها افزوده ميشود.
اينكه از مجموع كارخانجات يك استان كه روزگاري نه چندان دور چرخ اقتصاد
يك كشور را ميچرخاند و امروز قادر به چرخاندن اقتصاد استان خود نيست،
نيازمند تغيير مديران كلان آن مجموعه است يا مثلا وزارت ورزشي كه حداكثر
آسيب آن كندي در دستيابي به پلههاي پيشرفت در ورزش قهرماني است كه از قضا
در سالهاي اخير به هر دليلي اين چنين نبوده است. دردآور است مردم زير چرخ
اقتصاد و بيكاري له ميشوند و وزرايي كه سن آنها اجازه هر نوع فعاليت
شتابانگيزي را از آنها سلب كرده و نگاه آنها نيز برخلاف حركت انقلابي و
پرتحرك براي رفع مشكلات مردم است. بر كرسي صدارت خود تكيه زدهاند و
بيآنكه لحظهاي احساس گناه از اين كمكاريها داشته باشند، شاهد سكون و
تعطيلي بيشتر صنعت كشور هستند.