به گزارش پایگاه 598، «حسین قدیانی» در روزنامه «وطنامروز» نوشت:
عذرخواهی نکردن بابت گناه بزرگی چون دروغ، آن هم دروغ بستن به یک انتخابات باشکوه 40 میلیونی، اگر چه فینفسه مذموم است لیکن نهایت وقاحت آنجاست که فتنهگران به موازات نخواستن عذر در ازای دروغ مذکور، ناخواسته مکرر اعتراف کنند نامزد پیروز انتخابات 88 آن اندازه پایگاه رای دارد که حتی در انتخابات 96 نیز میتوانست «مهمترین تهدید برای تداوم ریاستجمهوری حسن روحانی» باشد! بیش از یک سال است حضرات مدعی رای نداشتن رئیسجمهور سابق که مستند به همین تحلیل علیل «دروغ بزرگ تقلب» را در بوق کردند و برای سال 88 و چند سال بعدش، آن حجم از خسارت را آفریدند و مایه زحمت برای همه آحاد ملت شدند، در مناظرهها و روزنامهها کراراً میگویند و مینویسند اگر قرار بود برای نخستینبار در جمهوری اسلامی، رئیسجمهور تنها یک دوره میهمان پاستور باشد، «مهمترین تهدید» ورود رئیسجمهور سابق به عرصه انتخابات پیش رو بود! حال سوال اینجاست؛ «اگر احمدینژاد بنا به اعتراف خود اصحاب فتنه آنقدری پایگاه عظیم رای دارد که حتی میتوانست قاعده ریاستجمهوری 2 دورهای را رسما به هم بزند، پس چرا با استناد کذب به رای نداشتن او، در کمال بیحیایی و پررویی، خواستار ابطال انتخابات 88 شدید؟!» این سوال را البته جور دیگری هم میتوان پرسید: «اگر رئیسجمهور سابق، نه با رای اکثریت قاطع مردم بلکه با تقلب و دستکاری در آرا رئیس قوه مجریه شد، پس چه بود هراستان از پایگاه گسترده رای او، به حدی که از خطر یک دورهای شدن ریاستجمهوری حسن روحانی سخن میگفتید؟!»
آنچه در ادامه میآید آخرین نمونه و صدالبته تنها مشتی از یک خروار بزرگ اعتراف است که هفتهنامه «صدا» مرتکب آن شد! بخوانید؛ «با نهی محمود احمدینژاد از ورود به انتخابات ریاستجمهوری اسلامی ایران در سال 96 مهمترین تهدید برای تداوم ریاستجمهوری حسن روحانی از میان رفت»! شگفتا! «مهمترین تهدید برای تداوم ریاستجمهوری حسن روحانی» فیالواقع همان احمدینژادی است که سال 88 ادعا میشد تنها و تنها از میان جماعت روستایی، آنهم ده پایین(!) و حاشیهنشین، آن هم خیلی حاشیهنشین(!) رای دارد! اگر چه بینه را باید مدعی ارائه دهد لیکن این هم سند مستندی دیگر دال بر دروغ بودن ادعای تقلب! طرفه حکایت اینجاست؛ با وجود اعتراف به این بزرگی، اصحاب فتنه آنقدر وقیح تشریف دارند که یک کلام حاضر نیستند عذر بخواهند بابت آن «دروغ آشکار» و آن همه دردسر متاثر از آن دروغ آشکار که در آن واحد برای نظام و مردم درست کردند! بگذریم که روزنامه، هفتهنامه و ماهنامه هم درمیآورند! و تا هر از گاه، اهانتی به مقدسات، از رسولالله گرفته تا ولی خدا نکنند، جنس نوشتههایشان جور نمیشود!
حال که بازار اعتراف گرم است، من هم بگذار اعترافی کنم! این درست که هم محل کار من و ما «روزنامه» است و هم محل کار این جماعت اما روزنامهنگار متعهد به صداقت و ملت و این نظام 300 هزار شهید، هیهات اگر همکار این قلم به دستان بیگانهپرست باشد! ما همکار هیچ دروغگوی خدانترسی نیستیم، خواه قلم به دست گرفته باشد، خواه این شعر را سردست گرفته باشد که در روز اجرای فلان توافق، همه تحریمها بهمان میشود! از این همه دروغ، حقا که باید پناه به خدا برد! اگر سیاست ما عین دیانت ماست، سیاست این جماعت هم عین دیانتشان است! در دین این جماعت یعنی همان «اسلام آمریکایی» که به دروغ، «رحمانی» میخوانندش، روزی میتوان به بهانه رای نداشتن فرد پیروز در انتخابات، علیه اصل و اساس «انقلاب خمینی» که همان «نهضت حسینی» است، مصداق بارز «و هذا یوم فرحت به آلزیاد و آلمروان بقتلهم الحسین» شد و روز عاشورای 88 برای شمر، کف مرتب زد، روزی هم میتوان ناظر بر پایگاه رای همان فرد، اعتراف کرد او «مهمترین تهدید برای تداوم ریاستجمهوری حسن روحانی» است! و صدالبته بدون عذرخواهی! پسوند این جماعت، نه رحمانی است، نه اصلاحطلب، نه اعتدالی، نه میانهرو و نه هیچ چیز دیگر، الا «کذاب بیحیا» که با وجود «اعتراف به این بزرگی» حاضر نیستند از «دروغ به آن بزرگی» عذری در پیشگاه خدا و خلق بخواهند!
خداوندا! بر ما بیاموز نحوه شکرگزاری نعمت ولایت را! اینک حتی به شهادت اعتراف جماعت هم بیش از پیش به این مهم پی میبریم که سال 88 ایستادگی حضرت آقا، هم پای کلیت آرا و هم پای رای اکثریت، اقدامی کاملا مدبرانه و عقلانی بود! آن روزها بعضیها خواهان «ابطال انتخابات» بودند! چرا؟! چون تقلب شده بود! واقعا «تقلب» شده بود؟! آنوقت با وجود این اعترافات؟! و با وجود این هراس از «مهمترین تهدید برای تداوم ریاستجمهوری حسن روحانی»؟!
من جای نویسنده آن «نامه سرگشاده» بودم، بابت این اعتراف که چه عرض کنم، «افتضاح بزرگ» این سالیان آخر را تنها صرف «توبه» میکردم! هر چند علیالقاعده اهل اینگونه دعا کردن نیستم لیکن اینجا فرق میکند! خدایا!
عذاب این فرزندان آخرالزمانی ابن زیاد را زیاد کن، اگر این همه وقیحند و بیحیا که نه توبهای میکنند، نه حتی عذری میخواهند!