غلامي«استيون لندمن» كارشناس تاريخ و سياست خارجي آمريكا در گفتوگو با مشرق علاوه بر ارائه اين توضيحات، هشدار ميدهد كه انتظار پايبندي آمريكا به تعهداتش در توافق هستهاي با ايران يك توهم مطلق، و احتمال عملِ واشينگتن به مفاد برجام تا انتهاي مدت تعيين شده براي توافق، صفر است و دير يا زود آمريكا عمل به تعهدات خود در توافق هستهاي را به كلي كنار خواهد گذاشت.
لندمن با اشاره به اينكه سنگاندازيهاي آمريكا مقابل برنامه مشروع دفاع موشكي ايران يكي از بهانههاي واشينگتن براي اعمال تحريمهاي جديد عليه تهران بعد از توافق هستهاي است، ميگويد اين در حالي است كه اوباما به سلاحهاي هستهاي، بيولوژيك و شيميايي رژيم صهيونيستي و ديگر متحدان كشورش اعتراضي نميكند.
اين كارشناس آمريكايي در ادامه تأكيد ميكند كه رئيسجمهور بعدي آمريكا احتمالاً كلينتون خواهد بود؛ زن خطرناكي كه به شدت ضدايراني است و چه بسا جنگ با ايران يا جنگ هستهاي با كشورهايي مانند روسيه و چين در دوره رياستجمهوري او رقم بخورد. لندمن در سوي ديگر، ترامپ را نامزدي ناشناخته ميداند كه اگرچه مواضع بهتري نسبت به كلينتون اتخاذ كرده، اما هنوز انگيزهها و عملكردش قابلپيشبيني نيست. آنچه در ادامه ميخوانيد متن كامل گفتوگوي مشرق با استيون لندمن است.
حسن روحاني رئيسجمهور ايران بعد از نشست امسال در مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورك گفت كه آمريكاييها قول دادهاند به تعهدات خود در توافق هستهاي عمل كنند. به نظر شما با توجه به اينكه حدود يك سال از توافق هستهاي ميگذرد و در اين مدت شاهد بدعهدي آمريكاييها بودهايم، چه اندازه امكان دارد اين قول مقامات آمريكايي اكنون عملي شود؟
بگذاريد خيلي رُك به شما بگويم: من تاريخ آمريكا را به خوبي ميدانم و بايد به شما بگويم كه عملاً تكتك توافقهايي كه آمريكاييها پايش را امضا كردهاند، چه با بوميان سرزمين خودشان و چه با كشورهاي ديگر، خواه پيماننامه، خواه كنوانسيون، و خواه ديگر انواع توافقها، هميشه توسط دولت آمريكا نقض شدهاند؛ معمولاً هم اين اتفاق بلافاصله بعد از عقد قرارداد رخ داده است.
اين تصور كه «آمريكا به توافقهايي كه امضا كرده پايبند خواهد ماند» چيزي بيشتر از يك توهم و تخيل نيست. احتمال اينكه توافق هستهاي با ايران هم از «امتحان گذر زمان» موفق بيرون بيايد [و با گذر زمان پايدار بماند] عملاً صفر است. يكي از ترسهاي بزرگ ما سرنوشتي است كه اگر هيلاري كلينتون بعد از اوباما به كاخ سفيد راه پيدا كند (كه احتمال زيادي هم دارد) انتظار توافق هستهاي را ميكشد.
نميدانيم هيلاري كلينتون چه كار خواهد كرد؟ او به طرز خصمانهاي ضدايراني و جنگطلب است. البته ترس اصلي من اين نيست كه وي توافق هستهاي را لغو كند، هرچند اين هم خيلي محتمل است؛ اما ترس بزرگتر من اين است كه اگر كلينتون به قدرت برسد و رئيسجمهور شود، به جنگ با ايران برود.
گفتيد تاريخ آمريكا را به خوبي ميدانيد. آيا توافق يا قراردادي بينالمللي را سراغ داريد كه آمريكا امضا و سپس نقض كرده باشد؟
[با خنده] من قراردادي را سراغ ندارم كه آمريكا به آن پايبند مانده و آن را نقض نكرده باشد. توافقهاي مهم زيادي از اين دست سراغ دارم؛ چه توافقهاي بينالمللي و چه معاهدههاي دوجانبه. نقض از سوي آمريكا، سرنوشت بسياري از توافقهاي دوجانبه اين كشور با شوروي بوده است. گاهي مدتي طول ميكشد تا آمريكا اين توافقهاي بينالمللي را نقض كند؛ گاهي بلافاصله بعد از امضا زير آنها ميزند.
اگر بخواهم مثال برايتان بزنم، قراردادهاي تحديد زرادخانه هستهاي ميان
آمريكا و روسيه مثالهاي خوبي هستند. آمريكا هيچگاه به اين قراردادها
پايبند نبوده است. البته واشينگتن سلاحهاي هستهاي خود را از بين ميبرد،
اما براي آنكه ميخواهد سلاحهاي جديدتر و پيشرفتهتر را جايگزين آنها
كند. اين چه نوع خلعسلاح هستهاي است؟
«ميخائيل گورباچف» و «رونالد ريگان» در حال امضاي قرارداد دوجانبه براي
امحاي موشكهاي متعارف و هستهاي كوتاهبرد و ميانبرد؛ عملكرد آمريكا بعد
از امضاي اينگونه قراردادها با شوروي مثال خوبي از «پايبندي» واشينگتن
به توافقهاي بينالمللي است
آمريكا يك عادت بسيار بد دارد و آن اين است كه آنچه «ميگويد» با آنچه «ميكند» كاملاً متفاوت است. قراردادهاي آمريكا با شوروي، روسيه و توافق كنوني با ايران مصداقهاي همين عادت بد آمريكا هستند. با توجه به 37 سال دشمني آمريكا با ايران، سخت است باور كنيم كه اين دشمني طي چند ماه يا چند سال يكباره برطرف شده باشد. چهطور ممكن است آن «آمريكاي بد» يكمرتبه به «آمريكاي خوب» تبديل شود؟
به نظر من، توافق هستهاي با ايران هم بالأخره توسط آمريكا ناديده گرفته خواهد شد، حتي اگر صراحتاً اين را اعلام نكنند. در مورد برجام هم ديديد كه آمريكا تقريباً از همان ابتداي اجراي توافق، شروع به نقض آن كرد، از جمله با اعمال تحريمهاي جديد عليه اشخاص و شركتهاي ايراني. توجه داشته باشيد كه حتي اگر دليلي براي اين كار [نقض توافق و اعمال تحريمهاي ضدايراني] وجود نداشته باشد، آمريكا چنين دليلي را ميسازد. به عنوان مثال، قابليتهاي مشروع دفاعي ايران، از جمله برنامه موشكي، را بهانه قرار ميدهد.
آمريكا وقتي متحدانش چنين موشكهايي ميسازند، اعتراضي به آنها نميكند. ايرادي به زرادخانه گسترده هستهاي، بيولوژيك و شيميايي اسرائيل و آمادگي اين رژيم براي استفاده از آنها در صورت تشخيص، نميگيرد. آمريكا هيچ حرفي از اين نميزند كه اسرائيل عليه غزه و احتمالاً سال 2006 در جنگ عليه لبنان از سلاحهاي بيولوژيك و شيميايي استفاده كرده است؛ جامعه جهاني هم هيچ حرفي در اينباره نميزند.
اين در حالي است كه وقتي نوبت به برنامههاي [نظامي] مشروع ايران، از جمله موشكهاي اين كشور براي دفاع از خود، ميرسد، بدون آنكه هيچكس توجه كند كه ايران [مدرن] و نظامهاي پارسي قبل از آن، از حدود 200 يا 300 سال قبل، هيچگاه به هيچ كشوري حمله نكرده است؛ وقتي مورد حمله قرار گرفته، از خود دفاع كرده، اما هيچگاه به كشوري حمله تهاجمي نكرده است؛ كاري كه آمريكا و متحدانش دائماً دارند انجام ميدهند.
يك سال پيش و در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل، محمدجواد ظريف وزير خارجه ايران، دقيقاً مانند صحبتهاي امسال حسن روحاني بعد از نشست در نيويورك، گفت كه آمريكاييها قول دادهاند به تعهدات خود در برجام به طور كامل عمل كنند. آيا طي اين يك سال، آمريكاييها وقت كافي را نداشتند تا نشان دهند كه واقعاً ميخواهند به تعهدات خود عمل كنند؟
[موضوع، اصلاً يك سال يا يك ماه نيست.] آمريكاييها بايد از همان روز
اول به تعهدات خود عمل ميكردند. يك ضربالمثل آمريكايي هست كه ميگويد
«گواه [خوشمزگي] پودينگ در خوردن آن است» (يا معادل فارسي آن حلواي
تنتناني تا نخوري نداني!!). گواه پايبندي آمريكا به تعهداتش در توافق با
ايران هم در سياست خارجي اين كشور است؛ واشينگتن تا كنون نشان داده كه
علاقهاي به عمل به تعهداتش تحت برجام ندارد و اتفاقاً بسيار مايل است كه
توافق را با اعمال تحريمهاي بيشتر و خودداري از آزاد كردن تمام
داراييهاي مسدودشده ايران، نقض كند، در حالي كه حتي يك دلار از اين
داراييها هم از ابتدا نبايد مسدود ميشد.
قولي كه ظريف و روحاني بعد از جلسه عمومي امسال سازمان ملل از آمريكاييها
گرفتند تا اين كشور به تعهداتش در برجام عمل كند، دقيقاً بعد از همين نشست
در سال گذشته هم از واشينگتن گرفته شده بود؛ چه تضميني وجود دارد، يك سال
آينده با يك سال گذشته فرقي داشته باشد؟
وقتي قراردادي ميان ايران و آمريكا منعقد شد، بايد همه اين داراييها آزاد ميشدند؛ همه تحريمها[ي هستهاي و غيرهستهاي] لغو ميشدند؛ و عاديسازي روابط در دستوركار آمريكا قرار ميگرفت؛ اما چنين سياستهايي در واشينگتن اتخاذ نشدند و قطعاً تحت رياستجمهوري كلينتون هم اتخاذ نخواهند شد.
به نظر شما سرنوشت برجام و روابط آمريكا و ايران در صورت انتخاب دانلد ترامپ و هيلاري كلينتون چه خواهد شد؟
من نميدانم دانلد ترامپ چه كار خواهد كرد، چون او سابقه علني سياسي ندارد و فقط در حوزه تجارت سابقه دارد. بنابراين نميتوانيم با قطعيت بگوييم كه چه خواهد كرد. اين در حالي است كه در مورد هيلاري كلينتون ميتوانيم بر اساس 25 سال تجربه سياسي او، از دهه 1990 تا الآن و به خصوص دوره وزارت خارجهاش كه اوايل سال 2013 پايان يافت، عملكرد او را پيشبيني كنيم. سابقه كلينتون وحشتناك، تأسفبار و نفرتانگيز است.
من حتي نميتوانم تصور كنم اگر كلينتون به عنوان [رئيسجمهور و] فرمانده كل قواي ارتش آمريكا، انگشتش روي ماشه [سلاحهاي زرادخانه] هستهاي اين كشور قرار گيرد، چه خواهد كرد. در آن صورت خواهد توانست دستورات اجرايياي را [براي جنگ با كشورهاي مختلف] امضا كند، حتي اگر كنگره با وي همراه نباشد. اين زن بسيار خطرناك است و اگر او رئيسجمهور آمريكا شود من انتظار بدترين اتفاقاتي را دارم كه ايران و همه بشريت را تحت تأثير قرار خواهد داد [و گرفتار خواهد كرد].
با توجه به سابقهاي كه از كلينتون سراغ داريد و ناشناس بودن ترامپ در دنياي سياست، به نظرتان انتخاب ترامپ براي ايران و دنيا بهتر از كلينتون خواهد بود؟
هر دوي اينها نامزدهاي نفرتانگيزي هستند و من از هيچيك از آنها حمايت نميكنم. تفاوت آنها اين است كه من ميدانم هيلاري كلينتون چه كار خواهد كرد و بزرگترين ترسم اين است كه به جنگ روسيه يا چين يا ايران برود و يا دست به استفاده از سلاحهاي هستهاي بزند. اينها بزرگترين ترسهاي من در صورت رياستجمهوري كلينتون هستند.
استفاده از سلاحهاي هستهاي ديوانگي مطلق است و هر كشوري كه از آنها استفاده كند، مورد حمله با سلاحهاي هستهاي هم قرار خواهد گرفت و در چنين جنگي، همه طرفها و همه بشريت بازنده خواهد بود. ترس من از رياستجمهوري كلينتون اين است و در اينباره هم به اندازه كافي از سابقه او خبر داريم.
تفاوت ترامپ اين است كه ما درباره او خيلي چيزي نميدانيم. البته اين را
ميدانيم كه او يك تاجر [ميلياردر] است و [در نظام آمريكا تقريباً] هيچكس
نيست كه با «خوب بودن» [و پايبندي به ارزشها] ميلياردر شده باشد. قطعاً
احترامي براي ارزشها[ي انساني] قائل نيست. اطراف خود را هم پر كرده از
افراد افراطي و جنگطلب؛ كه اين كارش بسيار نگرانكننده است. من قبلاً
مقالهاي درباره نومحافظهكاران جنگطلبي نوشتهام كه مشاور كمپينهاي هم
كلينتون و هم ترامپ هستند. اين يعني صرفنظر از اينكه چه كسي رئيسجمهور
ميشود، شرايط اصلاً خوب پيش نخواهد رفت.
«هيلاري كلينتون» زن خطرناكي است كه به شدت ضدايراني است؛ بروز جنگ ميان
آمريكا و ايران در صورت رياستجمهوري كلينتون كاملاً محتمل است
به هر حال، ما نميدانيم ترامپ دقيقاً به دنبال چيست. بنابراين وقتي اظهاراتي ميكند مانند اينكه مثلاً ميخواهد روابط بهتري با روسيه برقرار كند، اين سياست خوبي است؛ هيچكس در [ميان مقامات سياسي شناختهشده] آمريكا چنين حرفي را نميزند. من نميدانم آيا به اين سياست عمل خواهد كرد يا نه، اما يك دليل اينكه ساختار قدرت در آمريكا اينقدر با ترامپ دشمن است، همين است كه او درباره عاديسازي روابط با روسيه صحبت ميكند.
البته اين عاديسازي روابط كاري است كه بايد انجام شود، چراكه روسيه آمريكا را تهديد نميكند؛ چين تهديدي براي آمريكا محسوب نميشود؛ ايران آمريكا را تهديد نميكند؛ پس چرا آمريكا نبايد با اين كشورها و تمام كشورهاي ديگر روابط عادي داشته باشد؟ با اين حال، ترامپ درباره توقف جنگهاي آمريكا حرفي نميزند. ميگويد ناتو «تاريخمصرفگذشته» است، كه به خودي خود حرف خوبي است. اما در ادامه حرفش ميگويد بايد از ناتو براي هدف قرار دادن داعش استفاده كنيم. و منظورش اين است كه بقيه تروريستها را هم به كمك ناتو از بين ببريم.
بنابراين وي اشارهاي نميكند كه داعش و همه اين گروههاي تروريستي ديگر ساخته خود آمريكا هستند. لازم نيست با ارتش آمريكا به دنبال [نابود كردن] آنها برويد. تنها كافي است حمايت از آنها را متوقف كنيد. راه شكست دادن آنها همين است.