در يادداشت منتشر شده در «نيووزويك» آمده است: «در عراق، سوريه، يمن، افغانستان، بحرين، لبنان يا جاهاي ديگر، خصومت بين رياض و تهران سبب تشديد اختلافات، دميده شدن بيشتر بر شعله تنشهاي فرقهگرايانه، آسيب زدن به تلاشها براي شكست داعش، پايان دادن به جنگ داخلي سوريه، با ثبات شدن عراق، توقف جنگ در يمن و حل بحران سياسي لبنان شده است».
تحليلگر ارشد آمريكايي نوشت: «اگرچه اولويت هر دو كشور جنگيدن نيابتي است اما روابط آنها به يك نقطه جوش رسيده و براي اولين بار در تاريخ روابط متخاصم آنها، اينكه جنگ سرد را به جنگ گرم تبديل كند، محتمل كرده است».
از نظر تحليلگر شوراي آتلانتيك، «5 روند استراتژيك» وجود دارد كه كمك ميكند توضيح دهد چرا تشديد تنشها بين عربستان سعودي و ايران، اكنون محتملتر است كه به تقابل مستقيم دو كشور بيانجامد.
اول- نقاط اشتعال
«اول از همه اينكه احتمالها براي اينكه آنها با هم درگير شوند، بيشتر شده است. تا قبل از قيام عربي در سال 2011، ايران و عربستان سعودي عمدتا در عراق، لبنان و تا حدي سرزمينهاي فلسطيني با هم براي نفوذ رقابت داشتند اما امروزه سعوديها و ايرانيها در يك وضعيت بسيار خطرناكتري گير افتادهاند و آنها مبارزه شديد در سوريه و يمن دارند».
كارشناس انديشكده آمريكايي از تلاشهاي رياض براي سرنگوني دولت بشار اسد و اعلام آمادگي آن براي «اعزام نيروهاي نظامي به سوريه» سخن گفته و تصريح كرد: «اگر اين موضوع محقق شود، تقريبا غيرقابل اجتناب است كه رياض با تهران در صحنه نبرد درگير نشود».
وي با اشاره به يمن، بر احتمال كشيده شدن درگيري عربستان سعودي و ايران از يمن به آبهاي خليج فارس تاكيد كرده و مينويسد: «همين هفته قبل بود كه تهران به رياض هشدار داد نزديك آبهاي ايران نشود در حالي كه سعوديها درصدد برگزاري اولين مانور دريايي خود در خليج فارس بودند. ناوگان پنجم درياي آمريكا در بحرين كه در مانور شركت نكرده بود، از نزديك و با نگراني در حال نظاره كردن اوضاع بود».
دوم، رهبري سياسي جديد در عربستان سعودي
كارشناس شوراي آتلانتيك مينويسد: «دوم، يك رهبري سياسي تازه و جوانتر در رياض است كه متعهد به اتخاذ يك سياست خارجي تهاجمي تر و در پيش گرفتن رويكردي تهاجمي تر در قبال آن چيزي كه آنها تهديد موجوديتي ايران ميدانند، ميباشد».
وي ميگويد: «رويكرد سنتي آل سعود در پرهيز از ريسك و خطر ديگر تمام شده است. در رياض يك تيم جسورتر وارد شده كه از آنچه انفعال آمريكا در قبال تجاوزات و تعديهاي ايران در منطقه ميداند، خسته شده و مايل است خودش به سراغ اين مسائل برود».
سوم، سياست "نامعلوم و متغير" آمريكا
از نظر اين تحليلگر، «اينكه به دفعات دولت اوباما اتهامها مبني بر اينكه درصدد دور شدن از مسائل و امور خاورميانه را رد كرده، مهم نيست. شركاي منطقه اي آمريكا متقاعد شدهاند كه واشنگتن مسائل كليدي منطقه را با ايران، بدترين دشمنشان مورد بررسي قرار داده است و يا فاجعهتر آنكه، آنها را به ايران سپرده است».
او ادامه داد: «نتيجه اين موضوع، درك و فهم قوي در ميان پايتختهاي خليج(فارس) درباره عدم قطعيت درباره سياست آمريكا است و هر زماني كه واشنگتن علنا از رياض به خاطر جنگ يمن يا حمايت آن از ايدئولوژي تندرو(وهابيت) در منطقه انتقاد ميكند، تهران به ذهن آنها خطور ميكند و درست يا غلط تصورات آنها را درباره تعهدات امنيتي آمريكا در قبال كشورهاي خليج(فارس) تنظيم ميكند».
چهارم، روسيه
«موضوع چهارم، روسيه است كه اكنون يك بازيگر امنيتي مهم در خاورميانه است. در حالي كه تهران درباره دست اندازي مسكو به حوزه نفوذش آنچنان به وجد نيامده، حقيقت آن است كه ايرانيها بسيار زياد از شريك جديد امنيتي توانمندشان براي حصول به اهداف استراتژيكشان بهره ميبرند؛ اهدافي كه به نظر ميرسد با اهداف روسيه براي ترسيم و شكل دادن به نظم منطقهاي تطابق دارد».
پنجم، توانمنديهاي تهاجمي ايران
«موضوع آخر، توانمنديهاي موشكي ايران به طرز چشمگيري بهبود يافته است و به آن ابزارهاي جديد و قدرتمندي براي شركت در اقدام تهاجمي به روشهاي را داده كه پيش از آن امكان آن وجود نداشت».
اين تحليلگر آمريكايي ادامه داد: «تلاشهاي متمركز ايران طي چند سال گذشته، بالا بردن دقت موشكهايش بوده كه اين موضوع حاكي از تغيير دكترينال اين كشور از بازدارندگي صرف به تهاجم است. البته اين بدان معنا نيست كه توانمنديهاي نظامي گسترش يافته ايران، اين كشور را به اقدام غيرمنطقي يا ناگهان ناديده گرفتن حضور نظامي واشنگتن در منطقه تشويق كند بلكه موشكهاي دقيقتر، به تهران امكان يك مجموعه از گزينههاي نظامي و انعطاف عملياتي بيشتر را ميدهد كه اين موضوع چالشي براي برنامهها و طرحهاي آمريكا در خليج فارس خواهد بود».
تحليلگر شوراي آتلانتيك يادداشتش را اينطور به پايان ميبرد: «جلوگيري كردن از جنگ بين عربستان سعودي و ايران، مهمترين اولويت و فوريترين اولويت رئيسجمهور آينده امريكا در خاورميانه خواهد بود».