اهل یمن از یاوران انبیاء(ع)
مردم یمن حتی در طول تاریخ بشریت از جلوداران صف لشکر حق علیه سپاه باطل
بودند و همواره از انبیاء و رسولان(ع) هواداری میکردند تا جایی که اولین
قومی بودند که دعوت حضرت ابراهیم برای حج خانه خدا را اجابت کردند. در جلد 4
اصول کافی شیخ کلینی روایتی از امام باقر یا امام صادق(ع) نقل میکند:
إِنَّ
إِبْرَاهِیمَ أَذَّنَ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ
إِنِّی إِبْرَاهِیمُ خَلِیلُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ
تَحُجُّوا هَذَا الْبَیْتَ ... وَ کَانَ أَوَّلُ مَنْ أَجَابَهُ مِنْ أَهْلِ الْیَمَن
یعنی ابراهیم علیهالسلام مردم را به حج دعوت کرد و فرمود: ای مردم من
ابراهیم خلیل الله هستم. خداوند به شما فرمان میدهد که حج این خانه (کعبه)
را به جا آورید... اولین کسانی که دعوت ابراهیم را اجابت کردند گروهی از
یمنیها بودند.
همچنین ابن عباس روایت میکند که هر گاه پیامبر صلی الله علیه و آله با جمعی یمنی برخورد میکردند، میفرمودند: مَرحَبا بِرَهط شُعَیب و أحبارِ مُوسى؛ آفرین بر خویشاوندان شعیب و دانشمندان شایسته موسی. (الأصول الستة عشر ص 251 / بحار الأنوار، ج57، ص222)
کمیل، یار یمنی امیرالمؤمنین(ع)
از سوی دیگر ورود شیعه و استقرار آنها در یمن به زمانهای قبل یعنی صدر
اسلام باز میگردد. قبیله «هَمدان» که از قبایل معروف عرب هستند ساکنان یمن
و از اهالی این دیار بودهاند و گرایش ایشان به تشیع و زعامت امام علی (ع)
در عصر آن حضرت و قرار گرفتن آنها در جرگه یاران با وفای آن حضرت خود دلیل
حضور مداوم شیعیان تا به امروز در یمن است که از معروفترین آنها می توان
به کمیل بن زیاد اشاره کرد که دعای منسوب به او برای شیعیان بسیار نام
آشناست. (مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
وفاداری مردم یمن به اهل بیت
عصمت و طهارت(ع) همواره ادامه داشت تا جایی که عدهای از این بزرگواران در
صف شهیدان کربلا قرار گرفتند که در ذیل به معرفی برخی از این بزرگواران
میپردازیم:
بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَقی
منسوب به مِشرَق، شاخهای از قبیله هَمْدانِ یمن است؛ او که از خاندان بنی
مشرق از قبیله هَمْدانِ و ساکن کوفه بود از شیعیان و ارادتمندان اهلبیت
(ع) و از تابعین امیرالمؤمنین (ع) محسوب میشد. همراهی او با اهلبیت عصمت و
طهارت (ع) و از طرفی روح پاک و بزرگوارش محبتی از جانب خدا بود که او را
همردیف بهترین اصحاب اهلبیت (ع) قرار داد. لذا هنگامی که خبر حرکت کاروان
امام حسین (ع) از مدینه به سوی مکه را شنید، خود را به سرعت به حضرت در
مکه رساند و در نهایت روز عاشورا به فیض شهادت رسید.
شهیدی که نامه مسلم را تحویل امام حسین(ع) داد
عابس بن ابی شبیب شاکری،
یا عابس بن شبیب شاکری، از یاران امام حسین(ع) و شهیدان کربلا و اهل قبیله
بنی شاکر از قبیله بزرگ بنی همدان بود. او از مشاهیر کوفه بود و گفتهاند
در سخنوری و خطابه توانایی بسیاری داشته و اهل تهجد و عبادت بوده است. همان
طور که اشاره شد، قبیله «هَمدان» که از قبایل معروف عرب هستند ساکنان یمن و
از اهالی این دیار و دوستدار امیرالمؤمنین(ع) بودهاند. او در جنگ صفین در
کنار امیرالمؤمنین(ع) با دشمنان به مبارزه برخواست. (تاریخ الطبری، ج5،
ص355؛ الارشاد، ج2، ص106) . او همان کسی بود که نامه مسلم را مبنی بر
وفاداری اهل کوفه به امام حسین(ع) را به حضرت رساند. عابس نماز ظهر را با
امام خواند و بعد از ظهر به میدان نبرد رفت و به فیض شهادت رسید.
عَبدُالرحمن بن عَبدالله اَرحَبی یکی از فرزندان «ارحب»، حنظله ابن سعد(اسعد) شبامی و ابو ثمامه صائدی که نژادشان همدانی بود از جمله شهیدان کربلا بودند.
شهیدی که خبر وقت نماز را به امام حسین(ع) داد
ابوثمامه از اصحاب امیرالمؤمنین علی(ع) که در همه جنگهای دوران حکومت آن
حضرت شرکت کرد. او در قیام مسلم بن عقیل فرماندهی قبیلههای تمیم و همدان
را بر عهده داشت و پس از شهادت مسلم، در مسیر راه به امام حسین(ع) پیوست و
روز عاشورا در کربلا به شهادت رسید. او همان کسی بود که روز عاشورا وقت
نماز ظهر را به امام(ع) اطلاع داد و به همین دلیل حضرت او را دعا کرد.
حجاج ابن مسروق(مسرور) جُعفیّ مُذحجی و نافع بن هلال جَمَلی
صحابی امام علی(ع) دو شهید کربلا بودند. نافع در جنگهای جمل، صفین و
نهروان شرکت داشت. او در عذیب هجانات به کاروان امام حسین پیوست و روز
عاشورا در کربلا به شهادت رسید. نافع از تیرۀ جمل، یکی از شاخههای قبیلۀ
مَذحَج بوده و تبار یَمَنی داشته است. (خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج8، ص6)
مَذْحج یکی از بزرگترین قبیلههای عرب است که تا پیش از اسلام در یمن
میزیستند.
بنابراین یاران یمنی امام حسین(ع) در کربلا و در معیت
امام حسین(ع) افتخاری آفریدند که مُهر افتخار آن إلی الابد در پیشانی مردم
یمن و نیز شیعیان جهان باقی ماند و آنها باید به وجود چنین افرادی افتخار
کنند. حکایت ایشان و سایر اصحاب کربلا در همراهی با امام حسین (ع) تا کربلا
همچنان که حکایت عاشقی و دلدادگی بود، در عین حال حکایت ادب و اطاعت و
تبعیت از امام زمانشان بود. آنها در تمام لحظات تلخ و شیرین در کاروان امام
حسین(ع) اعلام حضور میکردند.
آنها سوار بر کشتی نجات حسین(ع) از
طوفان بلایا عبور کردند و به درجاتی رسیدند که بسیاری از خوبان بشر در حسرت
آن به سر میبردند. آنها مسیر «إلیه راجعون» را با
کشتی نجات حسین پیمودند و حاضر نبودند لحظهای از این کشتی جدا شود همچنان
که هیچ گاه از کشتی نجات خاندان پیامبر اکرم(ص) جدا نشدند. خوشا به حال
اهل یمن و خوشا به حال اصحابی که پا به پای امام حسین(ع) تا اعلا علیین
رسیدند.
ما مطمئن هستیم که به برکت خون شهیدان یمنی کربلا به زودی زود
شجره خبیثه ملعونه آلسعود به زمین سقوط خواهد کرد و این سقوط دل مسلمانان و
به خصوص شیعیان جهان و اهل یمن را شاد و مفرح خواهد کرد.
در مطالب بعد به نقش اثرگذار یمن و مردم آن در حوادث آخرالزمانی خواهیم پرداخت.