کد خبر: ۳۹۵۸۸
زمان انتشار: ۱۵:۳۷     ۲۲ بهمن ۱۳۹۰
در پي غفلت و بي توجهي مسئولان صورت گرفت:
ابوذر غفاري
ابوذر غفاری: با نزديك شدن به عرصه انتخابات و آنچه كه بايد تلاش شود از طرف مسئولان رسانه ها و بخصوص رسانه ملي رواج يابد اخلاق مداري كه برپايه منطق اسلامي و پرهيز از خود راي بودن و عدم ديكتاتوري اشخاص بايد مورد توجه قرار گيرد. همه ي اينها در حالي است كه رسانه ملي در اين بازده زماني به دليل عدم تخصص گرايي براي توليد برنامه هاي مناسب در اين زمينه، اقدام به پخش فيلمي كه محصول كشور هند است مي كند كه در ادامه مي آيد....
داستان اين فيلم حول شخصيتي كه از بازيگران معروف و سرشناس محسوب مي شود و اكنون نيز براي انتخابات نماينده هاي ايالاتي كانديد شده است مي باشد.
اين شخص از روحيه كاملا ديكتاتوري برخوردار است و در تمام مواردي كه با اشخاص ديگر كه مخالف نظر او در شرايطي كه حق هم با آنها است مي شود، بايد حتما نظر و راي او به كرسي بنشيند.
در قسمتي از اين فيلم برق منطقه اي كه او در آن به صورت موقت زندگي مي كند قطع مي شود و چون آقاي «چينتو» شخصيت برجسته داستان مهمان آنها است بايد رفاه كامل را براي او مهيا كنند. يك كارمند اداره برق تنها برق آن خانه اي كه در آن چينتو مستقر است را وصل مي كند و از انجام اينكار عذاب وجدان دارد به همين خاطر براي جبران آن مي گويد تا سه روز هيچ چيزي نمي خورم در ادامه مسئول اداره برق با مافوقش صحبت مي كند و آن قبول مي كند كه چون مهمان است برق آن خانه را وصل كنند.
برخي از شخصيت هايي كه در حاشيه اين فيلم ايفاي نقش مي كنند از نوع رفتار ديكتاتور مدارانه او به ستوه آمده اند و از دست او ناراضي اند در مقابل برخي ديگر نيز چون او مهمان آنهاست هر كاري را كه بخواهد برايش انجام مي دهند و در مقابل اعتراض مخالفان نيز مقابله به مثل مي كنند و از رفتار او كه به نوعي تحقير آميز است نا راضي نيستند.
در ادامه شركت مخابرات براي نصب دكل سامانه ارتباطي موبايل به اين منطقه آمده است چون آقاي چينتو موبايلش آنتن نمي دهد و امكانات فراواني به خاطر وجود اين شخصيت به اين روستا پشت سر هم سرازير مي شود.
در سكانس ديگري آقاي چينتو شخصي را مورد عتاب و سرزنش قرار مي دهد و با داد و فرياد مي گويد تا وقتي كه من در اين خانه هستم شماها حق استفاده از ماشين و وسايل خود را نداريد و همه ي اينها به خاطر اين است كه آن شخص قبلا يك پوست موز جلوي پاي آن انداخته است.
همه مردم در جايي جمع شده اند و شخصي كه به عنوان سخنران است شروع به تعريف از آقاي چينتو مي كنند و اهالي نيز براي آن كف مي زنند. او مي گويد قبلا 8 ساعت برق داشتيم و اكنون 6 ساعت به آن اضافه شده و در آينده نزديك 24 ساعته خواهد شد.
در سكانس ديگري شخصي از چينتو مي خواهد كه براي افتتاح مغازه اش حاضر شود او در مقابل براي شركت در اين مراسم تقاضاي 3 ميليون روپيه براي شركت در آن مراسم را خواستار مي شود.
در ادامه يكي از شخصيت هاي سرشناس سياسي كه سابقه فساد و جزء افراد منفور است به نام «راج بالايا» به ديدار چينتو مي آيد و به او در قبال انجام كاري 5 ميليون روپيه و چندين هكتار زمين در هر كجا كه بخواهد پيشنهاد مي كند.
چينتو مي گويد به دو شرط قبول مي كنم؛ يكي اينكه به جاي 5 ميليون 10 ميليون روپيه به او بدهد. دوم اينكه او در انتخابات نماينده هاي ايالاتي انتخاب شود.
در مقابل اعتراض اهالي از ديدار چينتو با «راج بالايا» و ترس از اعتلاف و ضدو بند با او عده اي جلوي در خانه او تجمع مي كنند. چينتو مي گويد كه آن شخص به من پيشنهادي داده و من آن را رد كرده ام و اگر دروغ بگويم خدا من را بكشد.
در ادامه او با گريه و التماس احساسات اهالي را تحريك مي كند به طوري كه او مي گويد شما حرف مرا باور ندارد، شما من را قبول نداريد. او به طرف يك پيرزن كه اهالي او را مادر بزرگ مي نامند مي رود و مي گويد كه اين مادر من است دست روي سر او مي گذارد و قسم مي خورد كه هيچ بده و بستاني نداشته است. اهالي براي او كف مي زنند همچنين او مغازه را بدون دريافت هيچ پولي افتتاح مي كند و از همه ي كساني كه به او بدي كرده اند معذرت خواهي مي كند. او به ميان مردم مي آيد و با آنها رابطه عاطفي برقرار مي كند.
مردم از تغييرات بسياري كه چينتو براي آنها انجام داده است مي گويند و همه از او اعلام رضايت دارند. او در يك فيلم تبليغاتي كه در آن منطقه در حال تصوير برداري است به عنوان نقش اول كه يك پادشاه است را بازي مي كند و از كارگردان فيلم مي خواهد كه تمام اهالي در اين فيلم بازي كنند و اين از ديگر حربه هاي تبليغاتي او در انتخاب شدنش محسوب مي شود.
در پايان اين فيلم آرون به چينتو مي گويد از وقتي كه به اينجا آمدي شهر ما را آلوده كردي، تو به مادر بزرگ ما، مادر گفتي و قسم دروغ خوردي، اين مردم براي تو هر كاري كه مي توانستند انجام دادند، تو براي آنها چه كرده اي.
مادر بزرگ به چينتو مي گويد پدر تو يك هنرمند بزرگ بود و از آن برتر يك انسان بود و تو نيز مانند او باش.
در آخر «آرون» از او معذرت مي خواهد و مي گويد مرا به عنوان برادر كوچكت ببخش. مادر بزرگ نيز از او عذر خواهي مي كند و مي گويد مي تواني اينجا بماني و هر كجا هم كه باشي هميشه در دل ما جا داري و از سر تقصيرات آن جوان نيز بگذر.
چينتو از مادر بزرگ عذر خواهي مي كند و مي خواهد كه او را ببخشد.
اما تنها نقطه قوت اين فيلم كه مي توان به آن اشاره كرد مقابله «آرون» براي دادن پول زور به يك مامور است كه در مقابل اين مقاومت مامور بازوي دست چپ او را با شليك گلوله مورد اصابت قرار مي دهد و در آخر با دخالت يك زن و افشاي او مانع از بردن پول توسط مامور مي شود.
اين فيلم در نهايت چگونگي حربه هاي رسيدن به قدرت و سوء استفاده از عواطف، احساسات و سادگي مردم را آشكار مي سازد. و در حقيقت رواج دهنده يك نوع بي اعتمادي در ذهن مخاطب نسبت به نمايندگاني كه قصد شركت در انتخابات را دارد القا مي كند. ولي از آنجايي كه مخاطبان آگاه هستند و داراي بصيرت آگاهانه به انتخاب نماينده اصلح براي ترسيم مجلسي انقلابي روي خواهند آورد.
سوال اساسي اينجاست كه در شرايطي كه دشمن با استفاده از تبليغا سوء خود قصد متشنج كردن فضا را دارد چرا صدا و سيما بايد در اين زمين به خوبي بازي كرده و خواسته آنها را در يك فيلم كه ساخته كشور هند است به نمايش بگذارد.
همه اينها در حاليست كه از جمله تاكيد هاي مهم مقام معظم رهبري به برگزاري انتخابات در يك فضاي سالم، رقابتي و به دور از هر گونه فريبكاري است.
«ايشان در سخنان اخير خود در نماز جمعه تهران فرمودند: تلاش چندين ماهه بوقهاي تبليغاتي دشمن براي نااميد کردن مردم از حضور در انتخابات است؛ متاسفانه در داخل هم عده اي غافل بدون آنکه بفهمند با دشمن مغرض هم صدا مي شوند.»
اما اميدواريم پخش اينگونه برنامه ها از سوي صدا و سيما بر اثر غفلت صورت گرفته باشد نه غرض.
اما دو پيامي كه بخوبي از اين فيلم دريافت مي شود اين است كه ابتدا براي رسيدن به قدرت و پيروزي در انتخابات مي توان به هر وسيله و هر روشي روي آورد و با هر ترفندي به آن دست يافت.
نكته ديگر اينكه هر كاري كه دلمان خواست بر خلاف قانون و بدون در نظر گرفتن اخلاق، انصاف و اصول انجام دهيم و در آخر نيز اگر ناكام شديم و به خواسته خود نرسيدم آن وقت بياييم عذر خواهي كنيم و مردم نيز بدون هيچ عقوبت و مجازاتي از سر تقصيرات ما بگذرند.
درست همانطوري كه افراد بسياري در دوران فتنه سال 88 كه سه دسته بودند اين اقدام را انجام دادن و حتي حاضر به عذر خواهي هم نشدند.
دسته اول آنهايي كه به طور علني شمشير كشيدند و با نظام مقابله كردند، در حال حاضر هم رافت اسلامي شامل برخي از آنها شده و درآسايش به سر مي برند. انگار كه هيچ اتفاقي رخ نداده و برخي از اقدام هاي صورت گرفته از طرف مسئولين رسيدگي كننده از قبيل برگزاري دادگاه صوري ف.ه بوده كه به خاطر آن همه جرم مرتكب شده، تنها حكمي صادر شد كه به شش ماه حبس تعزيري و مبلغ اندكي جريمه منجر گشت. اين درحاليست كه دستگاه هاي اطلاعاتي آنقدر مدرك عليه او و ديگران دارند كه حداقل تا آخر عمرشان را در زندان هاي واقعي سر كنند.
گروه بعدي كساني كه با تمام وجود در مقابل فتنه گران ايستادند و تا آخر هم ثابت قدم ماندند. دسته بعدي نيز كساني كه ساكت بودند و بعضا نيز با سكوتشان آب به آسياب دشمن ريختند و در حال حاضر نيز به آغوش ملت آمده اند در حالي كه رفوزه اند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها