به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، از زمان حضور آقای حسن روحانی در رقابتهای انتخاباتی دولت یازدهم، به این دلیل که وی و حلقه همراهش، دیدگاه و البته هدف خاصی در فضای سیاسی و اجرایی نظام جمهوری اسلامی ایران داشتند؛ صحبتهایی در منصه افکار عمومی پمپاژ شد که منطبق با واقعیت نبود.
فیالواقع اکنون و با گذشت سه و نیم سال از عمر دولت رئیسجمهور روحانی، همه به روشنی میدانند که این دولت هدفی جز انعقاد یک توافق با آنچه که خودش قدرتهای جهانی مینامید، نداشت و معتقد بود که در گام نخست خود «جهانی شدن» را بدست خواهد آورد و در گام دوم نیز شاید «دستاوردهای اقتصادی» را...
دو هدفی که ستاد برجام تصور میکند اولی را با چند عکس یادگاری، پیادهروی و حضور در شورای روابط خارجی آمریکا برای گفتوگو و سخنرانی بدست آورده و دومی هم محقق نشده است و مقامات ذیربط ضمن انکار برخی از مهمترین وعدههای اقتصادی خود، اینطور بیان میکنند که به دنبال تحقق آن هستند.
اما در وَرای این رفتارها، نوعی تقلّای تبلیغاتی هم نیاز بود تا تمنّا برای توافق روحانی موجّه جلوه کند...
تقلّایی که حکماً میبایست با پرزور نشان دادن زمینههای تحریم و بداخمی کشورهای رقیب یا معارض ایران، نسبت به ایجاد دیدگاهی اقدام کند که «توافق به هر قیمتی» را مجاز بداند و امالمصائب ایران اسلامی را نیز نبود «مذاکره» جلوه دهد.
و برای همین بود که مردم ایران در تمام طول سه و نیم سال گذشته این سخنان را شنیدند که:
_ تحریمها ایران را فلج کرده است.
_ خزانه خالیست...
_ اقتصاد ایران غارت زده است.
_ مشکل آب خوردن نیز با توافق حل میشود.
_ و ما ادریک مالتحریم...!
_ تحریمها طناب داری بر گردن اقتصاد ایران است.
_ ایران 10 میلیون بیکار دارد.
_ قدرت رقابت در هیچ صنعتی جز قرمهسبزی و آبگوشت بزباش را نداریم.
*آنچه درباره ایران به مردم نمیگویند
اگرچه ستاد برجام، اکنون که سه و نیم سال از عمر دولت روحانی و 8 ماه از اجرایی شدن برجام میگذرد در مقابل تمام وعدههای خود که قرار بود رافع این صحبتها باشند یا سکوت اختیار کرده، یا مشغول انکار وعدههاست و یا از دستاوردهایی دستساخته مثل «رفع خطر جنگ و گرسنگی بعنوان مهمترین دستاوردهای برجام»! سخن میگوید، اما حقیقتی که مردم و تمام لایههای افکار عمومی ایران بایستی در جریان آن باشند این است که آن صحبتهای زمینهساز توافق با غرب یا غلط بودند و یا مورد بزرگنمایی قرار گرفته بودند.
فیالواقع در تمام این مدت واقعیتهایی اقتصادی وجود داشته است که هر یک به دلایلی روشن، از سوی ستاد برجام به مردم گفته نشدند و اکنون وقت اشارهای دوباره به آن واقعیتهاست...
وظیفهای که تکلیف تمام خواص، روحانیون و رسانههای کشور است و من هم در اینجا اشارههایی به آن میکنم:
1_ اثر تحریمها بر اقتصاد ایران بنا به واقعیتهای ملموس، بر اساس گزارشهای نهادهای امین نظام و به اذعان گفتههای مقام معظم رهبری، رئیس مجلس شورای اسلامی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمایندگان مجلس و کثیری از چهرههای اقتصادی کشور، هیچگاه بصورت میانگین بیش از 30 درصد نبوده است. [1]
2_ وابستگی ایران به نفت طی سالهای زعامت مقام معظم رهبری همواره رو به کاهش بوده است. مقولهای که ضربه نخوردن اقتصاد ما از بابت کاهش قیمت نفت شاهد آن است.
بلومبرگ نیز به تازگی طی گزارشی در همین باره نوشت: «ایران هرگز آنگونه که عربستان به درآمدهای نفتی خود وابسته است، به آن وابسته نبوده است...ضمن اینکه ایران با قیمت کمتر(نفت) نیز میتواند کنار بیاید.»[2]
3_ ایران اسلامی بدلیل بهبود ساختارهای اداری و اجرایی خود طی 3 دولت گذشته توانسته است در سالهای اخیر تا میزان 90 درصد درآمدهای مالیاتی خود را محقق کند. (و این مقوله یکی از عوامل اصلی تأمین بودجه است)[3]
4_ جمهوری اسلامی ایران به گواه گزارشهای صندوق بینالمللی پول، چند سال است که صاحب هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیاست. [4]
5_ آمار بیکاری در ایران اگرچه متأسفانه در کلام عدهای از سیاسیون، بالا ارزیابی میشود اما به گواه گزارش رسمی سازمان آمار کشور، نرخ بیکاری در ایران در پایان سال 94 به میزان «11 درصد» بوده است که نسبت به «14 درصد» در سال 89، شاهد بهبود سه پلهای نیز بوده است.
تعداد دقیق بیکاران در ایران اسلامی نیز بر اساس گزارشهای رسمی «2 میلیون و 700 هزار نفر» است.
2 و میلیون و 700 هزار نفری که البته کثیری از آنها در شرایط حادّ معیشتی نیستند(ردّ پیشنهادات شغلی وزارت کار به کارجویان که چندی قبل مورد اعتراف وزیر کار قرار گرفت، شاهدی بر این گفته است.)
اینکه چرا برخی سیاسیون این آمار را تا 10 میلیون اعلام میکنند به این دلیل است که اولاً آنها متأُسفانه اقدام به استناد رسمی نمیکنند و حرفهای منعندی میزنند و ثانیاً گزینههایی مثل محصلین، پیشبینی تزاید بیکاران، کارگرانِ دارای ساعتهای کاری کم و غیره را هم به این رقم 2 میلیون و 700 هزار نفری میافزایند و در این زمینه البته چیزی به مخاطبان هم نمیگویند.[5]
*لازم به یادآوری است که یکی از فعالان انتخاباتی آمریکا اخیراً اعلام کرد که میزان بیکاری در آمریکا 11 درصد است.
این مفاهیم البته رافع برخی اشتباهات و نگرشهای غلط دولتها در کند نمودن پیشرفت اقتصادی ایران نیستند اما به یُمن مدیریت و ولایت فقیه، نگرش دلسوزانه مدیران کشور و همراهی مردم و بخش خصوصی مؤمن، جملگی به فضل خدا محقق شده و قابل لمس هستند.
لازم به تصریح است که تنها همین 5 مفهوم که البته حاصل زحمات و تصمیمات نظام اسلامی و تمام دولتهای ایران هستند؛ میتواند اثبات کند که طی سه و نیم سال گذشته تا چه اندازه صحبتهای ناروا و اجحافآمیز علیه اقتصاد ایران اسلامی گفته شده است.
سخنانی که صاحبان آنها جدای از آنکه گویا هنوز هم قصد جبران ندارند اما خواسته یا ناخواسته بر سیاهنمایی و بزرگنمایی مشکلات تأکید کردهاند.
و البته حتماً در آینده مشخص خواهد شد که چرا بعد از روشن شدنِ ناروایی این صحبتها در کنار بیتأثیری برجام نیز همچنان بر آن سیاهنماییها و بزرگنماییها تأکید کردند...؟!
مردم و دستگاههای امنیتی کشور باید بدانند که این جماعت، در کنار حقایق پیشگفته، حتی مثبتات آشکاری همچون «امنیت ایران اسلامی» را نیز زیر سؤال بردند.
کما اینکه آقای حمیدرضا جلاییپور، از فعالان اصلاحطلب طی اظهاراتی در اسفندماه سال گذشته به روزنامه اعتماد گفته بود:
«من معتقدم انقلاب اسلامی باید نشان دهد که چه چیز به دست آورده است. اخیرا برخی می گویند امنیت ایران بالاست و این امنیت را دستاورد انقلاب معرفی می کنند. به نظر من این تحلیل دقیقی نیست زیرا ما قبل از انقلاب هم بهترین امنیت منطقه را داشتیم!»[6]
(او اشاره نکرده بود که اولاً امنیت قبل از انقلاب ایران صرفاً یک امنیت مرزی بود ضمن اینکه رژیم ستمشاهی نیز نهتنها هیچ مشکلی با باندهای قاچاق و گروههای شرارت و شعبان بیمخهای داخلی نداشت بلکه همدست آنها محسوب میشد! و ثانیاً امنیت فعلی جمهوری اسلامی ایران در بعد مرزی و ارضی، اولاً امنیتی پاکدامن است و ثانیاً در هنگامهای لمس میشود که سرتاسر منطقه در آتش فتنه و تجاوز میسوزد.)
در خاتمه ذکر دوباره این بخش از بیانات اخیر مقام معظم رهبری در سالروز عید سعید غدیر ضروری به نظر میرسد.
معظمله در اشاره به سیاهنمایی از مشکلات کشور و تکلیف خواص و رسانهها در این رابطه فرمودند:
«اینکه ما مرتّب راجع به مسئلهی اقتصاد، اقتصاد مقاومتی و مانند اینها در این چند سال مرتّب اوّل سال، وسط سال، آخر سال میگوییم، تکرار میکنیم، بهخاطر این است که دشمن به این نقطهی خاص توجّه کرده است. [میخواهند] اقتصاد کشور را خراب کنند، وضع مردم بد باشد، جیب مردم خالی بشود، امکانات مردم کم بشود، پول مردم بیارزش بشود، قدرت خریدشان کم بشود تا ناراضی بشوند؛ هدف، این است. مردم را از اسلام و از نظام اسلامی ناراضی کنند؛ این، هدف دشمن است. لذا روی اقتصاد تکیه میکنند برای اینکه وضع مردم خراب بشود تا بهخاطر خرابی وضع، از اسلام و از نظام اسلامی منصرف بشوند.
خب این وظیفهی کیست که در مقابل این وضعیّت ایستادگی کند؟ وظیفهی همه؛ وظیفهی دولت هست، وظیفهی مجلس هست، وظیفهی مسئولین گوناگون هست، وظیفهی آحاد مردم هم هست. همه وظیفه داریم، باید انجام بدهیم.»[7]
1_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=32040
2_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950706000688
3_ http://iraneconomist.com/fa/news/106187
4_ http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/01/26/711175
5_ http://www.mehrnews.com/news/3591935
6_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3313576
7_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=34429
*مسعود یارضوی