به گزارش پایگاه 598، حال و هوای این روزهای تهران بحرانی است، چرا که اگر حوادثی مثل زلزله
و سیل رخ بدهند توان مقابله با آن را ندارد. با وجود ضعفها و کاستیها در
این زمینه مدتهاست که زنگ خطر به صدا درآمده است.
عبدالکریم
حسین زاده، عضو کمیسیون عمران درباره ایمنی پایتخت برای مقابله با حوادث
طبیعی در گفتوگو با «آرمان امروز» میگوید: باید در حوزه ساخت و سازها یک
بازنگری اساسی داشته باشیم و تنوع ساخت و سازها، مواد، نوع طراحی و نگاهمان
را با این حوادث طبیعی همسان کنیم، به گونه ای که باید هر لحظه این آمادگی
را داشته باشیم که با انواع مخاطرات طبیعی مواجه شویم.
میزان آمادگی پایتخت برای مقابله با حوادثی مانند سیل و زلزله چقدر است؟میزان
آمادگی پایتخت برای مقابله با حوادثی مانند سیل و زلزله بسیار کم است.
شاید عده ای از حرفهای من این برداشت را داشته باشند که قصد دارم هراس
ایجاد کنم، اما واقعیت موضوع این است که پایتخت به لحاظ زیرساختها، وضعیت و
موقعیت قرارگیری در برابر حوادث طبیعی از آمادگی بالایی برخوردار نیست،
چرا که تهران جمعیت زیادی دارد و به دلیل مساحتی که برای آن نسبت به شهرهای
دیگر به وجود آمده مرکز تمام خدمات دولتی و وزارتخانهای شده است، به
گونهای که تعداد سفرهای درون سرزمینی که به مقصد تهران صورت میگیرد
بسیار بالاست. پیش از اینکه اقدامات زیر ساختی را درباره پیشگیری از حوادث
طبیعی انجام بدهیم لازم است به این فکر باشیم تا قدرت حاکمیتی استانها را
بالا ببریم، چون این مساله باعث میشود سفرهای پیرامون به مرکز کاهش پیدا
کند. این در حالی است که در طول روز بالای ۱۵ الی ۱۶ میلیون نفر و در طول
شب حدود هشت الی ۱۱ میلیون نفر در تهران وجود دارند. این جمعیت نشان میدهد
تعداد زیادی از افراد در تهران تردد میکنند. بنابراین تنها راهکار این
است که اختیارات استانها، استانداریها و مراکز استانها را افزایش دهیم
که افراد مجبور نباشند برای کمترین کارها وارد تهران شوند، چون همین مساله
باعث تردد، ترافیک، آلودگی، گران شدن هزینههای مدیریت شهری، گران شدن
زندگی شهری و... میشود و به تبع مشکلاتی را برای پایتخت به وجود میآورد.
آیا بحث تغییر پایتخت کمکی به این شرایط میکند؟مدتهای
مدیدی است که از انتقال پایتخت سیاسی حرف میزنند. بنده جزو مخالفان این
طرح هستم، چون معتقدم امکان اینکه پایتخت را به پیرامون انتقال بدهیم وجود
ندارد، اما میتوانیم در شهرهای پیرامون جدید که در اصل به دلیل نبود هویت
شهری دچار یک فضای کاملا خوابگاهی شدهاند بخشی از وزارتخانهها را به صورت
تقسیم بندی شده انتقال بدهیم. با این اتفاق بار ترافیکی و تراکم انسانی
کاهش مییابد که این مساله به آمایش مجموعه حوزه شهری تهران بر میگردد.
درباره ایمنی شهر تهران، زلزله، سیل، آتش سوزی و... چه تمهیداتی وجود دارد؟موضوعی
که بسیار اهمیت دارد بحث پیشگیری، پیش بینی و آماده سازی در مقابل حوادثی
است که میتوانند اتفاق بیفتند. برای مثال کشور ژاپن بسیار زلزلهخیز است و
بارها حوادث غیر مترقبه و خاصی را به خود دیده است، اما هر سال که از عمر
مدیریتی این کشور میگذرد از میزان صدمات وارد شده طی حوادث طبیعی کاسته
میشود، چون آنها ساختمانی با طبقات بسیار بالا میسازند که ایمنی دارند و
در مقابل زلزلههای هشت ریشتری یا در جریان سونامی کمترین میزان خسارت را
میبینند. این موارد در ژاپن نشان میدهد که تکنولوژی با ساختار حوادث
طبیعی همسان است؛ چیزی که ما از آن غافل شده ایم، چرا که حوادث اخیر خیابان
پیامبر نشان داد که ما در مقابله با این حوادث آمادگی نداریم چه برسد به
حوادثی مثل زلزله با مقیاس بالاتر که اگر اتفاق بیفتد پیامد آن تراکم شهری،
تراکم خودروها، تراکم جمعیتی و مسدود شدن راههاست. بنابراین مدیریت کردن
بحران در این حوزه بسیار سخت خواهد بود. باید در حوزه ساخت و سازها یک
بازنگری اساسی داشته باشیم و تنوع ساخت و سازها، مواد، نوع طراحی و نگاهمان
را با این حوادث طبیعی همسان کنیم، به گونه ای که باید هر لحظه این آمادگی
را داشته باشیم که با انواع مخاطرات طبیعی مواجه شویم.
باید برای مقاومسازی بافتهای فرسوده چه تدابیری اندیشید؟یکی
از درماندگیهای ما در حوزه بروز حوادث طبیعی به این دلیل است که فقط
میخواهیم با حرف زدن بخش توسعه را درست کنیم و عمران و آبادانی راه
بیندازیم، در حالی که ما سالهاست در مورد ارتقای مسکن مهر و شهرهای جدید
پیرامونی صحبت میکنیم، اما اکنون همه تبدیل به متروکه شدهاند. اگر همین
توسعه را در بافتهای فرسوده، بافتهای تاریخی که دارای ثروت و هویت شهری
هستند و سکونتگاههای غیر رسمی ایجاد میکردیم بسیار کارآمد بود، چون این
موارد جزو معضلات شهری محسوب میشوند و با ایجاد مسکن شهری در آنها چند حسن
به وجود میآید. یکی اینکه فضاهای ارگانیک که بعضا به چیزی دسترسی ندارند
به فضای روان و سیال تبدیل میشوند و امکان تردد را ممکن میسازند. با وجود
این، مخاطرات نیز پایین میآید و مقاومت ساختمانها هم بالا میرود. به
نظر من اگر دولت به فکر ساخت مسکن است، براساس قانون موظف است که با
توانمندسازی جامعه مسکن را در اختیار قشر فاقد مسکن قرار بدهد. بنابراین
لازم است از بافتهای فرسوده، تاریخی و سکونتگاههای غیر رسمی شروع کند و
زندگی شهری محدود و امنیت را برای حوادث طبیعی به وجود آورد، چرا که زیر
ساختها، مخابرات، آب، برق و... در آنجاها فراهم است. از سوی دیگر، با این
کار بخش هنگفتی از هزینههای ما کاهش پیدا میکند، هویت شهری و اجتماعی شکل
میگیرد و برای اینکه این بافتها در مقابل مخاطرات قوی باشند نوسازی و
بازسازی انجام میگیرد و دیگر نیازی نیست که در بافتهای جدید مسکن مهر و
محلات جدید این موارد را ایجاد کنیم، چراکه در این اماکن سرمایههای زیر
ساختی و سرمایههای اجتماعی وجود دارند. علاوه بر این مردم برای تردد
مشکلات عدیده ای دارند که ما این موارد را به فراموشی سپرده ایم، چون در
بسیاری از موارد فقط ادعا میکنیم و به همین دلیل بخشی از جامعه ما همچنان
در حاشیه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قرار دارند و اگر ما بخواهیم آنها را
از در حاشیه بودن نجات بدهیم باید بنای ایجاد مسکن تحت هر عنوانی با
شعارهای امنیت، تدبیر و خردورزی همخوانی داشته باشد.
بیشترین تهدیدها و خساراتی که میتواند پایتخت را در زمان بروز زلزله تهدید کند، چیست؟بستگی
دارد که زمان وقوع زلزله روز باشد یا شب، چون در طول روز تراکم ترافیکی و
ضریب سرنشین بسیار پایین است و تردد خودروها در خیابانها، آزادراهها و
اتوبانها معضلات اساسی در شهر به وجود میآورند. همچنین در طول شب نیز
تراکم ساختمانی، شرایط کیفیت و امنیت ساختمانها میتوانند مخاطرات عظیمی
را به وجود آورند. بنابراین ضروری است که در پیرامون محدوده شهری حوزه
امداد و نجات را به وجود آوریم، چون بالگردهای آمبولانس قابل توجهی در زمان
وقوع حوادث نداریم. بنابراین باید همه لزومات در شهر تهران به وجود آیند.
این در حالی است که در بسیاری از کشورها در زمان وقوع حوادث طبیعی،
حوزههای امداد و نجات، اورژانس، هلال احمر و پلیس به صورت یک مجموعه
فعالیت میکنند، موردی که ما هنوز به آن نرسیده ایم. با وجود این، همسان
کردن مدیریت بحران در سطح پایتخت به گونه ای که دستگاههای مختلف بتوانند
همزمان در یک جا مستقر شوند کمک شایانی به بروز رخدادهای طبیعی میکند.