حرکت اول مطالعه همه خبرهای حریف است که از اول هفته شروع شده است. هم منصوریان و هم برانکو تمام اخبار حریف را در سایتها و خبرگزاریها و روزنامه ها میخوانند تا دقیقا بدانند حریف امروز کجاست، چند دقیقه تمرین کرده و دقیقا چه اتفاقاتی در تمرینات رخ داده است.
در این میان نقش خبرنگارها بسیار بالا میرود. آنها که رنگیتر هستند از سوی مربیان سوال پیچ میشوند که در اردوی حریف چه خبر است؟ مثلا منصوریان میپرسد امیری به بازی میرسد یا نه؟ برانکو هم در مورد یعقوب کریمی و البته پادوانی سوال میکند. جنگ مربیان در این میان تبدیل میشود به جنگ نزدیکان هر حوزه برای به دست آوردن اطلاعات کاملتر.
سیستم جاسوس بازی ادامه دارد و هر دو مربی سعی میکنند اردوی خودشان را کاملا ببندند و مدام از بازیکنان میخواهند که به خبرنگارها اطلاعاتی در مورد نحوه تمرین ندهند. اینکه تمرین از کنار و بر اساس سانتر بود یا در عمق و روی زمین دقیقا مهمترین خبرها است.
این وسط کسانی مثل منصوریان هم هستند که اخبار را میپیچانند. او که در کره جنوبی مامور کسب اطلاعات از اردوی کره برای کیروش شده بود و با تغییر چهره به تمرین کره رفته بود در این مسیر برای خودش یک کاربلد محسوب میشود. در آنسو هم برانکو عوامل رسانهای بهتری را دور خود میبیند و به این ترتیب همه چیز تحت الشعاع این ماجرا ها قرار میگیرد.
منصوریان به کری خوانی اعتقاد عجیبی داشت اما این روزها با توجه به نتایجی که گرفته است و مشورت با مشاورانش فعلا سکوت کرده است، برانکو اما درست برعکس منصوریان فکر میکند او اعتقاد به پیروزی در جنگ کریها ندارد و دوست دارد در این جنگ بازنده باشد تا بازیکنانش در میدان بیشتر برای بردن حریص باشند و قبل از بازی طعم برد حتی به صورت مجازی و کلامی را هم نچشیده باشند.
نبرد ترکیب به دست آوردن همین امروز هم ادامه دارد و البته تا آخرین دقایق هم ادامه خواهد داشت حتی تا درون رختکن. این جنگ البته روی سکوها هم ادامه خواهد داشت و تا سوت پایان بازی هم در جریان خواهد بود.
نکته جالب اینجاست که هیچ کدام از دو کادر فنی هنوز برای فشار آوردن به داور اقدام و مصاحبه ای انجام نداده اند که این موضوع یا به دلیل انتخاب فغانی برای قضاوت این بازی است که جایی برای فشار آوردن باقی نمیگذارد و یا اینکه در کنفرانس خبری پیش از بازی آن حملات شروع خواهند شد.