کتاب «مطلع مهر» یکی از همین آثار است که با نگرش اصولی به بررسی راهکارهای جامع و کاربردی برای انتخاب همسر پرداخته است. «امیرحسین بانکی پور فرد» نویسنده این کتاب که خود یکی از ماهرترین مشاورین در حوزه ازدواج جوانان است، با پشتوانه سالها فعالیت میدانی و مطالعاتی در این حوزه، کتابی را به رشته تحریر درآورده است که قابلیت تبدیل به دستورالعملی جامع برای چگونگی انتخاب درست همسر برای جوانان را داراست.
این کتاب در هشت فصل به بررسی مهمترین مسائل پیرامون ازدواج ازجمله احراز شرایط اولیه برای ازدواج، معیارهای انتخاب همسر، آداب خواستگاری، ضرورت تحقیق در ازدواج، نقش مهریه در ازدواج و... پرداخته است و هرکدام را بهطور مفصل شرح داده است.
نکته جالب کتاب استفاده توأمان از مباحث دینی و علمی در زمینه بیان نکات
مختلف در ارتباط با مقوله ازدواج است که باعث میشود ضریب اثرگذاری مطالب
کتاب بر مخاطب افزایش پیدا کند.
«مطلع مهر» یکی از ده عنوان کتابی است که در سری جدید مسابقه «بخون و ببر» برنامه خندوانه معرفیشده است و شما میتوانید بامطالعه این کتاب علاوه بر استفاده از محتوای ارزشمند آن، در این مسابقه کتابخوانی نیز شکرت کنید.
«مطلع مهر» را انتشارات حدیث راه عشق منتشر کرده است و تاکنون شصتوچهار بار تجدید چاپشده است و در حدود ۲۲۰ هزار جلد از این کتاب راهی بازار نشر کشور شده است.
باهم بخشهایی از این اثر را میخوانیم:
پرده اول: شما بهتر است ازدواج نکنید!
جوانی که نسبت به مسائل خانوادگی
احساس مسئولیت ندارد، هرچند ازنظر جسمی، رشد فیزیکی، سن و سال و حتی تمکن
مالی امکان ازدواج داشته باشد، بهطور طبیعی وقت ازدواج این جوان نیست؛
زیرا روحیات کودکانهاش برای او مشکل میتراشد؛ بنابراین از مهمترین نکاتی
که متولیان امر تربیت و تعلیم و خود جوانان نیز باید به آن توجه داشته
باشند، رشد عقلی، روانی و اجتماعی است.
گاه در محیطهای دانشگاهی شاهد دانشجویانی هستیم که روح مسئولیتپذیری و
اجتماعی آنآنهمگام با توانمندی علمی و متناسب به سن و سال و رشد فیزیکی آن
پرورش نیافته است؛ بنابراین اگر دانشجویی با این ویژگیها در مورد ازدواجش
مشاوره بخواهد، باید به او گفت: شما هنوز تا زمان ازدواج فاصلهداری و رشد
لازم را پیدا نکردهای!
این گروه از جوانان باید برای رشد اجتماعی و روانی خود در عرصه فعالیتهای اجتماعی وارد شوند و در خلال ارتباطهای توأم با مسئولیت این حس را در خود تقویت نمایند. این گروه از جوانان که هنوز به احساس مسئولیت نرسیدهاند و ذوقی در عرصههای اجتماعی از خود بروز نمیدهند، در ارتباط با خانوادهی خویش بیمسئولیتی خود را به نمایش میگذارند.
جوان دانشجویی که حدود سه، چهار ماه در خوابگاه به سر میبرد و حتی یک تلفن به مادر و خانوادهاش نزده است، چگونه میتواند در تشکیل خانواده از خود احساس مسئولیت نشان دهد؟! او هنوز به توانمندی عاطفی لازم نرسیده است. جوانی که از خانواده خویش غافل است و نمیتواند دیگران را درک کند، چگونه توانایی درک احساسات دختری را بهعنوآنهمسرش خواهد داشت؟! هرچند چنین جوانی میتواند عواطف ناشی از غریزه جنسی خود را تحت عنوان عاشق شدن به مخاطب خود نشان دهد، اما خواستگاه این احساس عواطف و عاشق شدن از قلیان شهوت و غریزه جنسی اوست و هیچ خواستگاه مسئولیتی در آن دیده نمیشود. لذا به این عشق ورزیدن او نمیتوان اعتماد کرد.
جوانی که وارد دانشگاه گردیده و هنوز برای خرید کتابهای درسی و خرید لباس و ملزومات زندگی وابسته به پدر و مادر است و با توجه به تمکن مالی پدر هنوز بر خود عیب نمیداند که دست بهسوی پدر دراز کند و پولتوجیبی بگیرد و توانایی کسب اندک درآمدی ندارد، چگونه میتواند مسئولیت یک خانواده را به عهده بگیرد؟ این جوان اصلاً برای ازدواج آمادگی ندارد؛ هرچند پدرش کریمانه هزینههای زندگی او را تأمین میکند و برخوردش بدون توقع و خالصانه باشد. اگرچه این مطالب رنگ و لعاب اقتصادی دارد، ولی مقصود جنبههای روانی و اجتماعی شرایط ازدواج است و مباحث اقتصادی بحثی جداگانه را میطلبد.
مقصود از بیان این مطلب، احساس مسئولیت زندگی است وگرنه چه بسا نیاز اقتصادی نیز نداشته باشند و پدر مخارج او را تأمین میکند اما اینکه دغدغهای برای تأمین آینده خود ندارد، بهمراتب بدتر از جوانی است که وضعیت اقتصادیاش مناسب نیست. این نکته را گذشتگان و بزرگترها نیز بابیانی عامیانه مطرح میکردند که زمان ازدواج یک جوان، وقتی است که درب خانه یا درب اتاق را با پا باز کند یعنی چنان با دستان پُر به خانه وارد شود که ناگزیر باشد در اتاق را با پا کند.
این مورد در ارتباط با دخترخانمها نیز وجود دارد و درواقع زمان ازدواج یک دختر زمانی فرامیرسد که او بتواند وظایف و امور یک مادر را انجام دهد.
پرده دوم: آداب خواستگاری
یکی از مهمترین مباحث مربوط به ازدواج، مجلس خواستگاری و آداب مربوط به آن است. هرچند که در شرایط فعلی برخی از جوانان بهویژه دانشجویان عزیز ترجیح میدهند خواستگاری در محل دانشگاه انجام گیرد و علت آن را دردسرهای مسافرت خانوادهها مطرح میکنند و گاه جوانان غیر دانشجو نیز علاقه دارند در دفاتر مشاوره جلسه خواستگاری را انجام دهند که مشکلات و دردسرهای رفتوآمد به خانه طرفین نباشد و برای این نظر خود استدلالهای گوناگونی دارند؛ مثلاً خانواده دختر استدلالشان این است که اگر خواستگاری در منزل انجام گیرد و با موفقیت همراه نباشد، بازتاب خوبی در محل ندارد و یا پسر میگوید: پدر و مادر من خجالت میکشند به خانه دختر بیایند. یا میگوید: من خجالت میکشم به خانه شما بیایم.
این دلایل، دلایل پسندیدهای نیست. چراکه بدون شک خواستگاری باید در محل زندگی فرد صورت گیرد و برای آن دلایل قابلقبول و مهمی بسیاری وجود دارد.
اما در این زمینه نکاتی وجود دارد که میتوان آنها را تحت عنوان «آداب خواستگاری» بررسی کرد.
- طبق سخنان پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) بهترین روز جهت خواستگاری
روز جمعه و در ساعات بعدازظهر است و بهتر است درزمانی که قمر در عقرب است،
برگزار نشود.
- ازآنجاییکه اولین دیدارها همیشه در اذهان میماند، رعایت پاکیزگی و مرتب و منظم بودن بسیار مهم است.
- جلسه اول خواستگاری را در خانه عروس برگزار کنید؛ نه جای دیگر مانند خانه
اقوام و محیطهایی مثل پارک؛ زیرا محیط خانه آرامش بیشتر و شناخت کاملتری
را به دنبال دارد.
- برای جلسه اول بهتر است کسی غیر از خانواده نباشد و اقوام خبردار نشوند و
درزمانی باشد که خانه خیلی شلوغ نیست تا تمرکز بیشتری به وجود آید،
همچنین طبق روایات خواستگاری باید پنهان بماند.
- برایتان مهم نباشد که چند نوع میوه خریداری شود، بلکه سعی کنید با زیبا
چیدن آنها و پاکیزگی و زیبا آراستی سالن پذیرایی، محیط دلپذیری ایجاد
کنید.
از پوشیدن لباسهای تنگ به خاطر راحت نبودن و لباسهای پرزرقوبرق به خاطر
اینکه جلبتوجه میکند و تمرکز را به هم میزند، اجتناب کنید.
- تا وقتی میشود در حضور هم با یکدیگر گفتگو کنیم، چرا با استفاده از
وسایلی چون تلفن و چت کردن خود را از دیدن حالات و حرکات و نحوه صحبت کردن
همدیگر محروم کنیم؟!
- پوشاندن عیوب صورت با آرایش کار عاقلانهای نیست؛ عبور از مرحله اول را سریع ولی موانع بعدی را بیشتر و سختتر میکند.
- برای دستیابی به شناخت بیشتر از خانواده پسر و آشنایی بافرهنگ و
آدابورسوم و موقعیت اقتصادی آنها، جلسه یا جلساتی از گفتگوها را در منزل
پسر برگزار کنید.
- خواستگاری زمان ابراز احساسات و محبت به یکدیگر نیست؛ زیرا هنوز تصمیمی
گرفته نشده و به هم محرم نشدهاید و معلوم نیست که شما شریک زندگی هم
بشوید.
- دستهگلی که پسر در خواستگاری همراه خود میآورد، علاوه بر اینکه جز
آدابورسوم خواستگاری است، نشانه لطف و صمیمت و اهمیت دادن او به موضوع
خواستگاری است پس بیشتر به زیبایی آن اهمیت دهید تا قیمت آن.
- رابطه فامیلی و صمیمیت بین خانوادهها یا آشنایی محیط کار و تحصیل شمارا
از گفتگوی مستقیم و تحقیق بینیاز نمیکند و برای یک تصمیم درست کافی نیست.
- جلسه اول گفتگو مقدمه آشنایی است و زمینه آشنایی دو طرف را فراهم میکند.
برای شناخت کامل و انتخاب صحیح گفتگوهای بیشتر و جلسات متعدد لازم است.
پرده سوم: چگونه صداقت طرف مقابل را تشخیص دهیم؟
یکی از سؤالات مهمی که معمولاً پیرامون جلسات خواستگاری میشود، این است که ما از کجا بفهمیم طرف مقابل سؤالت را باصداقت پاسخ داده است یا نه؟
برای اطمینان از جوابهای او، باید مقدمهای را درباره صداقت بیان کنید. به مخاطب خود بگویید: «صداقت در خواستگاری یک امر حیاتی است. من خود آدمی نیستم که همیشه در زندگی راستگو باشم و انتظار ندارم همسرم نیز همیشه در زندگی راست گفته باشد، اما اینکه انسان در جلسه خواستگاری به راستگویی دقت داشته باشد، بحث بسیار مهمی است؛ زیرا عدم صداقت در جلسه خواستگاری را خیانت بهطرف مقابل میدانم و من هر نقطهضعفی را از خواستگارم میپذیرم مگر این نقطهضعف را.» باید بکوشید بهگونهای بابیانی جدی این مطلب را یادآور شوید.
اما در این زمینه چند نکته مهم وجود دارد:
- برای اینکه راحت باشید و صداقت خود را نشان دهید، از همان کلمات معمول و
همیشگیتان استفاده کنید نه از کلمات سخت و قلمبه- سلمبه و
غیرمعمول.
- صداقت شما و خانوادهتان در رفتار و گفتار، آنها را نیز تشویق میکند که صادق باشند.
- در گفتگو دو طرف، بنا را برمعرفی واقعی و صریح خود بگذارند.
البته در این زمینه یک نکته اساسی دیگر نیز وجود دارد؛ آنهم اینکه ما تا
چه حد میتوانیم اسرار زندگی خود را بیان کنیم؟ آیا اگر خطا و اشتباهی و
مسئلهای در زندگی ما رخداده است، اجازه داریم آن را مطرح کنیم؟
در پاسخ باید گفت: اسرار زندگی طبقهبندی دارد و باید بر اساس اهمیت آنها متناسب بازمان و شرایط اقدام به بیان آنها کرد. برای مثال در جلسات اول خواستگاری میتوانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آنها بیاطلاع است؛ مثلاً در محل و فامیل همه میدانند شما با یک ازدواج ناموفق روبرو بودهاید؛ بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد موردنظر خود برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر میکند، قبل از جلسه خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.
گاهی ازدواجی تا مراحلی پیش رفته است و بعد به دلایلی انجامنشده و در شناسنامه هم ثبتنشده و عروسی هم انجام نگرفته است. در این شرایط لازم نیست قبل از خواستگاری اطلاع دهید، ولی در آخر جلسه اول خواستگاری باید مسئله را برای فرد تشریح کنید.
برخی از اسرار را نیز میتوانید در جلسات بعد مطرح کنید. اسراری را که جز خانواده شما کسی از آن اطلاع ندارد، نباید در جلسات اول از آن سخنی به میان آورد و میتوانید در مراحل بعد به میزان اعتمادی که به فرد پیدا کردید، او را مطلع سازید.
اما اگر در دوران مجردی دچار
لغزشی شدهاید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کردهاید، بعد از
ازدواج هم همسرتان متوجه آن نمیشود، نباید آن را در جلسه خواستگاری مطرح
کنید. گناهان و خطاهای ما، بین ما و خدای ماست، هیچکس اجازه ندارد آبروی
خود را جلوی دیگران ببرد و از طرف مقابل هم نخواهید به این مسئله اشاره
کند.
ولی اگر مسئلهای قبل از ازدواج بر شما حادثشده و شما مرتکب جرم و خطایی
شدهاید و ممکن است پس از ازدواج برملا شود و شما نگران افشای آن هستید که
با افشای آن مشکلی برای شما به وجود آید، باید حتماً آن مسئله را به نحوی
مطرح سازید.
پرده چهارم: جایگاه استخاره در ازدواج
استخاره نیز ازجمله مسائلی است که در زمینه تصمیمگیری برای ازدواج مطرح میشود. مقصود از استخاره «طلب خیر نمودن از خداوند» است.
معنای استخاره حقیقی در سیره بزرگان و روایات نقلشده از اهلبیت (ع) این است که وقتی میخواهیم کاری را انجام دهیم، باید از خداوند طلب خیر کنیم؛ یعنی دو رکعت نماز استخاره بخوانیم و بگوییم خداوندا! آنچه خیر است، برای من رقم بزن. آن راهی که خیر است به دل من بینداز تا آن راه را برگزینم. خدایا! اگر خیر من در این ازدواج است، مشکلات آن را آسان گردان و اگر این ازدواج به صلاح نیست، مشکل و موانعی برای انجام آن ایجاد کن. این معنای حقیقی استخاره است.
اما استخاره معنای نازله دیگری نیز دارد که به معنای مشورت کردن با قرآن است؛ اما نکتهای که دراینباره باید متذکر شویم، این است که اغلب استخارههای ما از ضعف عقل یا ضعف نفس و ضعف ایمان ناشی میشود. چون تعقلمان کم است یا ضعیفالنفس هستیم و یا ایمان ضعیفی داریم، رو به استخاره میآوریم. گاهی افراد هنوز خواستگاری نرفتهاند، سراغ استخاره میروند. این رفتار، بازی درآوردن است. فکر غلطی است که در ذهن بعضی قرارگرفته است که میگویند میخواهیم با خداوند مشوت کنیم، بنابراین استخاره میکنیم.
استخاره مشورت باخدا نیست. در روایات هیچ کجا نگفتهاند برای مشورت باخدا استخاره کنید؛ اما مشورت با مؤمنین را مشورت باخدا دانستهاند. حتی خداوند به پیامبر خود امر به مشاوره و مشورت میکند: «و شاورهم فی الامر»، «و امرهم شوری بینهم». در روایات آمده است که هرگاه در یک تحیر و سرگردانی گرفتار شدید با مؤمنی مشورت کنید. ما به آن مو من خیر شمارا الهام میکنیم و به زبان او هدایت شمارا جاری مینماییم.
در این زمینه نیز نکاتی وجود دارد که مرور آنها لازم و ضروری است:
- استخاره را نباید دانستن علم غیب دانست، همچنان که مشورت با غیر خدا را نیز نباید شرک نامید.
- شما در صورتی مجاز به استخاره هستید که پس از گذراندن مراحل: تفکر، بررسی
تحقیقات و مشورت بین جواب مثبت و منفی قطعی دادن مردد باشید.
- اگر شما صرفاً در جواب مثبت دادن تردید دارید، نباید استخاره کنید.
- مقید به استخاره بودن، ارزش نیست؛ اگر پسر و دختر ازنظر اخلاق و دین و
ملاکها تفاهم دارند، دیگر احتیاجی به استخاره نیست.
- سؤال: اگر دل انسان ازلحاظ تعقل و مشورت و میل درونی بهطرف متمایل شده است، اما استخاره بد آمده چه باید بکنیم؟
- جواب: اینجا اصلاً جای استخاره نیست و استخاره باطل است.